







تجمع امروز موافقان افزایش سقف سنی پذیرش در دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی، بار دیگر نقش اقلیتی را آشکار کرد که سالها با فشارهای پیامکی، لابی سیاسی و القای مطالبات شخصی بهعنوان عدالت آموزشی، روند تصمیمسازی آموزشوپرورش را به انحراف کشاندهاند. گروهی که با وجود عدم صلاحیت برای ورود به مسیر تربیت معلم، تلاش میکنند با اعمال فشار رسانهای و سیاسی، قانون را به نفع خود تغییر دهند و منافع ملی را قربانی خواستههای فردی کنند.
زیر سوال رفتن شان و شخصیت معلم و مضحکه عام و خاص شدن حقوق ناچیز آن، حرفهای پرتکرار این روزهاست که از بیتدبیریها و بیصداقتی سازمان برنامه و بودجه است که مقدمات این شرایط را فراهم میکند.
حمیدرضا قائمپناه، معلم و فعال حوزه تعلیم و تربیت در یادداشتی نوشت: معلم از بی معرفتی و نارضایتی ایجاد شده توسط برخی نهادها از جمله سازمان برنامه و بودجه و مجلس، علیرغم تأکیدات متعدد بر رعایت شأن و منزلت معلم، گله دارد که کمترین انتظار از ریاست محترم جمهور برای التیام این دردها، برخورد جدی با عاملان این اتفاق می باشد.
فاطمه غلامپور، فعال دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی نوشت: تا به امروز، همه کارمندان الحمدلله حقوق خود را گرفته اند، خریدهای عید خود را انجام دادهاند و در کنار خانواده چشم انتظار بهار نشستهاند. در میان هیاهو و هیجان نزدیک شدن به سال نو، حدود یک میلیون خانواده اما هنوز چشم انتظار واریز حقوق سرپرست خانواده خود هستند. این خانوادهها، از قضا سرپرست خانوادهشان معلم است.
معلمان در آموزش و پرورش تنها گروهی هستند که یک روز مانده به سال جدید همچنان منتظر واریز حقوق خود هستند...
کسی تا کنون از پشت پرده این مسمومیتها اطلاع دقیقی ندارد اما در فضای مجازی اهداف متعدد و عجیبی برای آنها ذکر شده است. از مخالفت دولت برای تحصیل دانشآموزان دختر گرفته تا تاثیر مسمومیت به شکل نازایی و یا چندقلوزایی و...
روزبهانی، فعال دانشجویی گفت: دولت سیزدهم امّا ملزم است ضمن تغییر مواضع خود، اصلاحاتی خرد و کلان را در راستای نیل به اهداف مدنظر وارد آورد و مسیر مشارکتهای خانوار و معتمدین و دلسوزان حقیقی را در امر تربیت دانش آموزان هموار سازد و این اتفاق رخ نمیدهد، مگر با ایجاد همصدایی و همراهی با تاکیدات موکّد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در تمامی عرصهها.
محمدامین رضایی در یادداشتی نوشت: عدالت در توزیع فرصتها به این معناست که فرصتهای عمومی برای رشد باید به طور برابر در اختیار همه باشد. آموزش وقتی از حق که بر عهده دولت است تبدیل به کالای سرمایهای شد و مدرسه از نهاد دولت به نهاد بازار منتقل شد، این ساحت از عدالت به حاشیه میرود.
علی قراری، معلم و پژوهشگر تعلیم و تربیت؛ در یادداشتی نوشت: معلمانِ کلاس رفته میدانند که وقتی ابهت معلم و مدیر شکسته شد، در کلاس درس نمیتواند اثرگذاری کند. وقتی معلم به دانشآموز و خانوادهاش نیازمند شد دیگر آزاد نیست. پتهها حقا بین مدارس رقابت ایجاد میکند برای بهبود؛ اما بهبود در کدام راستا؟