







تجمع امروز موافقان افزایش سقف سنی پذیرش در دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی، بار دیگر نقش اقلیتی را آشکار کرد که سالها با فشارهای پیامکی، لابی سیاسی و القای مطالبات شخصی بهعنوان عدالت آموزشی، روند تصمیمسازی آموزشوپرورش را به انحراف کشاندهاند. گروهی که با وجود عدم صلاحیت برای ورود به مسیر تربیت معلم، تلاش میکنند با اعمال فشار رسانهای و سیاسی، قانون را به نفع خود تغییر دهند و منافع ملی را قربانی خواستههای فردی کنند.
شهیده رحیمی اگر میماند مربی سرود خوبی میشد، مشاوری عالیتر، و بهیقین معلمی تراز برای این جریان که خوبانش را شهید و شهیده میخوانند. شهیده رفت و به میقاتش رسید، این وسط من و توی معلم و دانشجومعلم ماندهایم و نسبتمان با جنگ کنونی. نسبتی که در یک واژه خلاصه میشود: «تربیت»
روز سهشنبه بود که یکی از فعالین فرهنگی مدرسه تماسی گرفت؛ با این مضمون که آمادهاید روز شنبه در مدرسه میزبان شهید گمنام باشید؟ جا خوردم. به سرم آمد که مگر دانش آموزان کم سن و سال ما متوجه میشوند؟ نکند بد بشود؟ ما که آمادگی نداریم و...گفتم نه. اما نشد.
حضرت زهرا (س) با تعالیم دینی، تربیت اخلاقی، مبارزه برای حقوق ولایت امام علی (ع) و اهل بیت (علیهم السلام) و ارائه نمونهای برتر از زندگی اسلامی، به پیشرفت و ترویج اسلام کمک بزرگی کردند.
مدارس هیئت امنایی در عمل از هدف اداره شورایی فاصله گرفته و تنها با اخذ وجه، امکان مدیریت منابع مالی و نیروی انسانی، امکان گزینش برخی دانشآموزان کیفیت بهتری نسبت به سایر مدارس دولتی عادی ارائه میکنند.
به بهانه استعفای دبیر هیأت مرکزی گزینش وزارت آموزش و پرورش، فرصتی است قدری در وصف سیاستها، رویکردهای ناصواب و بیحاصل چندین ساله و جو منفعلانه حاکم بر فضای گزینش نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش قلم زد.
فقدان يك نماينده از جنس دانشجو معلمان به شدت احساس ميشد و كاش تريبونى كه در محضر رهبر امت مهيا بود، به دست اين قشر از دانشجويان كه دغدغهى تعليم و تربيت، آن ها را به شغل انبيا راه داده است،داده ميشد.شريان و احياى نبض نظام آموزش ما به دست معلمان و دانشجو معلمانى است كه در اين محفل صميمى صداى آن ها گمشده بود.
شکی نیست که ما میخواهیم آموزش و پرورش کنونی، متحول شود و عیبهای متعددش هم مرتفع. درباره عیوب، احتمالا همه با روسو همعقیدهایم که مسائل و چالشهای نظام آموزشی انقدر تکرار شده، و انقدر همه میدانیمش که حتی فکر کردن به آن مصداق اتلاف وقت است. فارغ از شمارش مجدد مسائلی که خوب از بَریم، دقيقا میخواهیم چه چیزی دگرگون بشود؟ و دقیقا در تلاشیم به کجا برسیم؟ لازمهی پاسخ به این سوال، شناخت جایی است که هستیم. مبدا حرکت کجاست؟
اساسا باید به این نکته توجه داشت که امر تربیت و کار در آموزش و پرورش احتیاج به زمانی طولانی دارد تا بتوان نتیجه گرفت. اینطور که پیش میرود تا وزیری میآید و میخواهد کار خود را شروع کند مجبور به استعفا میشود و مجدد باید زمانی صرف انتخاب وزیر جدید شود. با یک سال وزیر آوردن و تغییر دادن نمیتوان انتظار کارهای تحولآفرین داشت و شاید فقط بتوان از پس پرداخت حقوق فرهنگیان برآمد.