• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 7 - رجب - 1447
  • برابر با : Friday - 26 December - 2025
1
یادداشت|

اگر گُل آقا بود

  • کد خبر : 9924
  • ۰۵ دی ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۶
اگر گُل آقا بود
یکی از پلتفرم‌های نمایش خانگی مجموعه استندآپ کمدی جدیدی را پخش کرده که «فضای مدرسه» و به‌ویژه «معلم» را سوژه قرار داده است. با این حال، باید توجه کنیم که عموم جامعه این حرف‌ها را ـ برخی درست و اغلب آمیخته با غلط ـ می‌بینند و می‌شنوند و دور نیست که دیوارهای حرمتی که پیش‌تر با بی‌تدبیری ترک خورده بود، به طور کامل فرو بریزد و شأن و منزلت معلم در چشم و ذهن دانش‌آموزان و اولیا آسیب ببیند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، مجتبی همتی‌فر، پژوهشگر تعلیم‌وتربیت در یادداشتی نوشت:

۱- یکی از پلتفرم‌های نمایش خانگی مجموعه استندآپ کمدی جدیدی را پخش کرده. اولین قسمتش «فضای مدرسه» را سوژه کرد و به ویژه «معلم» را دستمایه طنازی قرار داد. کمدین بنا به سبک طنز ایستاده، با مرور خاطراتی از زاویه اول شخص، با هنر خدادادی‌اش فضای مدرسه و معلمی را می‌نواخت و حضار نیز به سبک این چنین برنامه‌هایی، به صورت جمعی می‌خندیدند.
نقطه کانونی سیر روایت کمدین بخش‌هایی بود که حواشی کلاس و مدرسه را وسط گذاشت و با این استدلال که این‌ها معلول «پایین بودن حقوق معلمی» است، به روایت خنده‌آمیز موقعیت‌هایی پرداخت که معلم‌ها برای جبران هزینه‌های زندگی، بالاجبار چه کارهایی که نمی‌کنند و به چه انحایی دنبال سرکیسه کردن دانش‌آموزان و اولیا آن‌ها هستند. بگذریم که این موقعیت‌ها چقدر واقعی و چقدر فراگیرند.

۲- فرصتی شد تا این برنامه را در کلاس با چندی از معلم‌ها ببینیم و درباره‌اش گفت و گو کنیم. برخی با آن همراه بودند و از آن دفاع می‌کردند. استدلالشان این بود که در اینجا، طنز شده زبان حال اعتراضی معلمان خطاب به مسئولان؛ شاید هم تلنگری به سکوت و انفعال معلمان باشد. می‌گفتند کلیت حرفش حق بود، هر چند جاهایی اغراق کرد و از دایره انصاف و واقعیت خارج شد. برخی دیگر اما از این برنامه ناراحت و دل‌خور بودند. حرفشان این بود که گرچه وضع اقتصادی معلم‌ها تعریفی ندارد، اما این برنامه شأن معلم و معلمی را در جامعه و در ذهن دانش‌آموزان تنزل می‌دهد. این حرف‌ها به محافل تخصصی و حرفه‌ای مربوط است، نه کف جامعه.

۳- به شخصه به دسته دوم مایل‌ترم، هر چند با دسته اول هم همدلی‌هایی دارم. حتماً حقوق معلم باید به نحوی باشد که معیشت ضروری‌اش گره نخورد، وگرنه فرهنگ جامعه بر زمین خواهد ماند. همچنان که کارگران هم که قرار است تولید و هسته استقلال اقتصادی را بچرخانند، نباید دلشان از آخر ماه بلرزد. اکنون وضع اغلب جامعه در بخش اقتصادی خوب نیست، ولی باید خط مقدم‌ها را محکم‌تر کرد. مسئولان برنامه‌ریز و مجری باید تدبیری بکنند. بی‌تدبیری می‌شود ضعف اقتصادی، وابستگی می‌آورد و وابستگی هم آرمان‌ها را پایین می‌کشد.

۴- با این حال تکمله‌هایی هم دارم که به نظرم نادیدن آن‌ها، تحلیل را ناقص می‌کند. چه‌بسا آنچه از آن دلخوشیم، در نهان آسیبی ریشه‌ای زده است و حواسمان نیست. ویژگی هنر این است که اثر می‌گذارد، هر چند پیامش حقیقت نداشته باشد! این را گوشه ذهن داشته باشیم.

این را که بپذیریم، اولین نکته مهم این خواهد بود: بیننده و شنونده نقدهای طنازانه این چنینی، فقط جامعه فرهنگیان نیستند که از بیان درددل‌های معلمانه خوش‌دل باشیم و آن را کنایه‌ای به مسئولان بدانیم تا تکانی بخورند. باید توجه کنیم که عموم جامعه این حرف‌ها را – برخی درست و اغلب آمیخته با غلط – می‌بینند و می‌شنوند.

با این جهت‌گیری، دور نیست که دیوارهای حرمتی که پیش‌تر با بی‌تدبیری ترک خورده بود، به طور کامل فرو بریزد و «معلم» به عنوان پیامبر جامعه دیگر آن قدر و منزلت معنوی را در چشم و دل و ذهن دانش‌آموزان و اولیا نداشته باشد. آنگاه حتی اگر حقوق معلمی بالا و بالا برده شود، شأن و حرمت معلم و معلمی را نمی‌توان به راحتی برگرداند و چهره اجتماعی معلم را بازسازی کرد. دیگر شوق مستعدها به معلم شدن و معلمی کردن را نباید انتظار داشت. دیگر انگیزه و شوق درونی معلم را نمی‌توان طلب کرد.

۵- نکته مهم دیگر اینکه وضع کنونی مدرسه و معلم و معلمی بیش از آنکه به خود ایشان برگردد، به اراده و اقدام غیر و بالادست وابسته است که تعلیم و تربیت ما را به «تحقیر» کشانده است. نقد عاملان مدرسه‌ای (اینجا باید بگویم «حمله و تحقیر چهره تعلیم و تربیت») چندان تغییری در وضع ایجاد نمی‌کند، اگر موقعیت را پیچیده‌تر نکند.

۵- نکته آخر اینکه اگر مسئولان کوچک‌کننده تعلیم و تربیت به نقد کشیده شوند و افکار، نظرها، بیان‌ها، تصمیم‌ها و برنامه‌ها (یا بی‌برنامگی‌هایشان) و آنچه انجام می‌دهند و نمی‌دهند، دستمایه طنز شود، خیلی بیشتر می‌توان امید به فشار اجتماعی و شکل‌گیری جریان اصلاحی داشت. به نظرم طرح چنین نقدهایی در فضای عمومی بسیار هم ارزشمند است، هر چند جرئت‌مندی هم می‌خواهد! نمی‌دانم جوان‌ها و ابوطالب‌ها این جرأت را هم دارند یا اینکه فقط به دنبال جلب مخاطب‌‌اند، بی‌توجه به اثرات منفی عمیق کارشان؟

پانوشت: دانش‌آموز که بودم، مردم زیر برنامه‌های تعدیل ساختاری دولت‌ها وقت به عنوان «قشر آسیب‌پذیر» رنج می‌کشیدند و جریان خصوصی‌سازی از جمله به صورت مدرسه غیردولتی وارد شده بود. آن موقع، مرحوم کیومرث صابری با مجله «گل‌آقا»یش مرهم زخم مردم بود که طنز مکتوب و تصویری را بهانه می‌کرد تا زشتی‌ها و تلخی تصمیم‌ها و برنامه‌ها و اقدامات دولت‌مردان را به رُخشان بکشد. این روزها، چقدر جای گل آقای فهیم و جرئت‌مند خالی است.

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=9924

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.