• امروز : سه شنبه - ۱۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 29 - شوال - 1445
  • برابر با : Tuesday - 7 May - 2024
5
زهرا سلیمانی، معلمی که در مسیر مدرسه دچار سانحه رانندگی شده است در گفتگو با رستا:

فکری برای تقسیم عادلانه معلم در مناطق محروم، روستایی، حاشیه‌ای و مرزی شود

  • کد خبر : 4654
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۶:۴۷
فکری برای تقسیم عادلانه معلم در مناطق محروم، روستایی، حاشیه‌ای و مرزی شود
سلیمانی:آموزش و پرورش سالیانه معلمان زیادی را با سانحه از دست می‌دهد. مواجهه همیشگی با این اتفاق، یک دلسوزی و برچسب ساده است و پس از آن هیچکس به شرایط این معلم و مهم‌تر از آن حل مشکلات زیرساختی و ممانعت از تکرار این حوادث فکر نمی‌کند. باید برای سازماندهی عادلانه نیرو در مناطق محروم روستایی حاشیه‌ای و مرزی فکری شود تا کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، سرویس معلمان، فاطمه زهرا بختیاری؛ در طول سال تحصیلی معلمان زیادی به مناطق روستایی که احتمالا جاده‌های خطرناک و یا حتی صعب‌العبور دارند، برای خدمت معلمی رهسپار می‌شوند. به تبع این موضوع بارها شنیده شده است که معلمان در مسیر مدرسه دچار سانحه‌ی رانندگی می‌شوند و متاسفانه منجر به مصدومیت یا فوت معلمان می‌شود. مسئله‌ای که نمی‌شود آن را صرفا در فداکاری معلم خلاصه کرد و باید از زوایای گوناگون به آن پرداخت. در این راستا به سراغ زهرا سلیمانی، نومعلم آبادانی و همچنین خبرنگار پایگاه خبری رستا که در مسیر مدرسه دچار سانحه‌ی رانندگی شده است، رفتیم و با او به گفتگو نشستیم.

سلیمانی در گفتگو با رستا گفت: ۲۶ دی ماه سال گذشته، سانحه‌ای برای من اتفاق افتاد که تمام آینده زندگی‌ام تحت الشعاع این جریان قرار گرفت. من در لباس خدمت مقدس معلمی، در راه محل کارم تصادف سختی داشتم که باعث شکستگی شدید از ناحیه پا و کمر شد و یک هفته با خونریزی مغزی در کما بودم. در چنین شرایطی، چندین پرانتز مختلف باز می‌شود. اول، برچسب (معلم فداکار) با ظاهر زیبایش و باطنی که مانع از توجه درست به قضیه می‌شود. آموزش و پرورش سالیانه معلمان زیادی را با سانحه از دست می‌دهد. مواجهه همیشگی با این اتفاق، یک دلسوزی و برچسب ساده است و پس از آن، هیچکس به شرایط این معلم، خانواده‌اش، زندگی‌اش و مهم‌تر از همه این‌ها، حل مشکلات زیرساختی و ممانعت از تکرار این حوادث فکر نمی‌کند.

سلیمانی با توضیح بیشتر موقعیت جغرافیایی محل خدمتش، منطقه مرزی چوئبده آبادان، گفت: مینی بوس منسوخ این منطقه هر روز هشتاد معلم را در دو شیفت، به فاصله پنجاه متر به محل کار می‌رساند و برمی‌گرداند. سلامت این هشتاد معلم در چنین شرایطی و با همچین سرویس ایاب ذهابی کاملا در خطر است. اگر هم خدایی نخواسته سانحه‌ای رخ بدهد، آموزش و پرورش هیچ حمایتی برای نیروی انسانی آسیب دیده خودش درنظر نمی‌گیرد!

وی بیان کرد: آموزش و پرورش برای معلم درگیر سانحه بیمه‌ای درنظر نگرفته، مگر با قید قطع عضو! در هیچ ساختار و نهاد دیگری این قید و قانون نیست. این یک پوست کجی غیر قابل اغماض است که آموزش و پرورش در مسیر خدمت، به نیروی انسانی خدوم خودش روا داشته.

بومی‌گزینی بسیاری از مسائل را حل می‌کند

سلیمانی در ادامه تاکید کرد: مسئله دیگر اداره شدن مناطق با درصدی از جمعیت دانش آموزی است. منظور این است که آن محل به صورت جداگانه اداره آموزش و پرورش داشته باشد. چوئبده هفت مدرسه ابتدایی و هفتاد معلم در دو شیفت دارد، در این حالت تعداد دریافت کنندگان آموزش طوری است که منطقه کاملا نیازمند این است که خود، اداره محل خدمت داشته باشد. ناچار این منطقه هر ساله با کد رشته اروندکنار (از مناطق آبادان) در دفترچه کنکور معلم می‌گیرد. خود من در دفترچه، محل خدمتم آبادان ثبت شده است، ولی کجا باید خدمت کنم؟ منطقه صفر مرزی با پنجاه کیلومتر فاصله آن هم در حالی که سال اول در یکی از بهترین مدارس آبادان بودم. این مسائل شفاف و صادقانه نیست. من معلم هیچ ذهنیتی از منطقه مذکور و شرایطش ندارم، ضمن اینکه با توجه به محل خدمت ذکر شده در دفترچه، اصلا نیروی چوئبده محسوب نمی شدم! این موارد نشانه بی توجهی به نیروی انسانی و آرامش ذهنی و روانی اوست. راه‌حلش این است که مناطق باقابلیت اداره شوند، تا منحصرا به فکر جذب معلم باشند. همچنین با بومی گزینی و انتخاب معلم از خود روستا و منطقه مذکور، مشکلات رفت و آمد، سوانح، خروج معلم باتجربه و….کمتر می‌شود.

باید برای معلمان باسابقه انگیزه خدمت در روستا ایجاد کرد

وی افزود: علاوه بر این، آمادگی و آگاهی لازم برای خدمت در مناطق روستایی به نومعلم داده نمی شود. ایراد دیگری که به این نحوه تقسیم بندی وارد است، بحث کیفیت کار معلم‌ها و عدالت آموزشی است. منطقه محرومی که خودش از خیلی جهات با فقر و نابرابری دست و پنجه نرم می کند، با این سیاست‌گذاری محکوم است که همواره به لحاظ آموزشی نیز عقب باشد. نومعلم تازه کار و کم تجربه، سال های ابتدایی کارش را در روستا می گذراند و با آزمون و خطا کارش را پیش می برد و درست وقتی از تجربه ای نسبی برخوردار شد، جذب شهر می شود و معلم تازه کار دیگری پذیرش روستا میگیرد. این چرخه معیوب مکرر تکرار می شود و دانش آموز روستایی نمی تواند از آموزش باکیفیت برخوردار شود. درحالی که باید برای معلمان با سابقه انگیزه خدمت در روستا ایجاد کرد، شاهد اقدامات برعکس هستیم. پنج سال است که حق مناطق محروم از احکام برداشته شده. باید بسته های حمایتی برای معلمان سابقه دار طراحی شود که تمرکز معلم‌ها و مواد آموزشی باکیفیت در نقاط برتر شهر نباشد. در حال حاضر معلمان خوب، روستا رفتن را تنزل میدانند و این خود نظام طبقاتی معلمان را ایجاد کرده است.

این نومعلم درخصوص سازمان‌دهی نیرو خاطرنشان کرد: معاونت‌های مختلف باید برای تقسیم عادلانه نیرو در مناطق محروم، روستایی، حاشیه‌ای و مرزی فکری بکنند. وضعیت سازماندهی معلمان در حال حاضر سفارشی‌سازی شده و با پارتی پیش می‌رود. سازمان دهی باید بر اساس تجربه باشد. ما در حوزه سازمان‌دهی تا امروز کار قابل توجهی نکردیم. حتی به این مسئله فکر هم نکردیم. همه این حرف‌ها موید این است که در بخش مهندسی نیروی انسانی ضعیف عمل کرده‌ایم. نه نظام ارزشیابی درست برای قرارگیری معلمان در مدارس ایجاد کردیم، نه نظام عملکردی صحیحی برای بررسی عدالت محور در سطح خرد ادارات و شرایط معلمان.

آموزش و پرورش آخرین گزینه‌ی من برای حمایت‌خواهی بود

وی در پایان گفت:متاسفانه کار برای معلمی در این شرایط، تا حدی سخت است که به عنوان کارمند یک نهاد و یک ساختار کلان، هیچ حسابی روی حمایت و پشتیبانی سازمانش باز نمی‌کند. در این حادثه آموزش و پرورش آخرین گزینه من برای حمایت خواهی و طلب همراهی بود. انتظار من از رسانه‌ها این است که روی مسائل مطرح شده درباره روستا تمرکز کنند و صدای معلمین فداشده‌ی این ساختارهای غلط را به گوش آنان که باید، برسانند.
انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=4654

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.