به گزارش سرویس اقتصاد آموزشوپرورش پایگاه خبریتحلیلی رستا، زهرا سلیمانی:«ماهی ۱۰۰ هزارتومن بده کافی نت، تمام ضمن خدمتها رو برات انجام میده» این جمله میشود تمام تلاشیک معلم، برای پر کردن ساعت ضمن خدمتی که قرار بود معلمها را به یک یادگیرنده مادامالعمر تبدیل کند اما اورا به یک انجامدهنده صرف آزمونهای ضمن خدمت برای افزایش چند درصدی حقوق تبدیل کرده است.
بازار کاسبی کافینتها با ضمن خدمت معلمان چند سالی است که به یک بازار پر رونق تبدیل شده، از آنبازارها که هیچ وقت خواب ندارد، مشابه بازار کویتیها در دل آبادان و یا شاید بازار قیصریان با آن همه شکوهدر دل یزد، از آن بازارها که وجدان را در آن خرید و فروش میکنند.
در این بازار همه چیز رد و بدل میشود، از پاسخ آزمونهای ضمن خدمت گرفته تا مرام یک معلم برای دادن پولبیشتر به کسی که آزمونها را به جای او در اندک زمان ممکن انجام دهد. چیزی که اینجا نیست، آن جان مایهیضمن خدمتی است که روزی امثال “گری بکر” برای آن گلو میدریدند و گاهی تَشتک میپراندند.
اینجا خبری از ارتقای کیفی معلمان و ارائه روشهای جدید تدریس نیست و تنها آنچه ارتقا مییابد ساعت ضمنخدمتی است که در نهایت، ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار تومان به دریافتی معلمان اضافه می کند اما ایا این مقدار میتواند جای وجدان کاری معلمان را بگیرد؟
کارشناس مسئول ضمن خدمت، در یکی از نواحی تهران در روزگار پیش از کرونا مصاحبهای با یکی ازرسانههای رسمی انجام داد؛ که تمام گفتههای او در تقابل با چیزی بود که امروز با ضمن خدمت، در حال رقمخوردن است. او که موهای جوگندمیاش خبر از بازنشستگیاش در روزهای نزدیک میداد، از پشت پردهیتردید میگفت: «توسعه مهارت حرفهای و توانمندیهای علمی و تربیتی معلمان با ارتقای کیفی آموزشهایضمن خدمت و برنامهریزی برای روزآمد کردن اطلاعات تخصصی و تحصیلات تکمیلی معلمان متناسب با نیازآموزش و پرورش جزو سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش است.»
مصاحبه که قطع میشود، جنگ گفتههای او با واقعیت شروع میشود. باید از کدام توسعه مهارتهای حرفهایدر معلمان گفت که آزمونهای ضمن خدمت و فایلهای همراه با پاسخ آن، مسبب آن می شوند؟! شاید تنهاکسی که در این بین از این بازار بدون برنده سود می برد، همان آقا یا خانم صاحب کافینتیست که میتواند هرماه روی پول ثابتی که میداند یک معلم برای انجام آزمونهای ضمن خدمت به کافینت میسپارد حساب بازکند.
بزرگترهای آن کارشناس مسئول ضمن خدمت، به نشانی خیابان شهید قرنی ـ روبهروی هتل مرمر اما، از اینبازی بدون برنده یک وجدان آسوده و یک پُز خشک سهمشان میشود، این تجارت آنقدرها که گمان میکردیم بیسود نیست. تجارتی که مسئول هر دوره از آن، داعیهی آن را دارد که معلمان را پربارتر کرده و در راستایمهارتهای حرفهای کاملتر.
امروز از آن شاگرد مغازهی ۱۰ متری در میدان هفت تیر تا آن استاد و معاون وزیر ساکن ساختمان شهیدرجایی در خیابان شهید قرنی، میدانند که ضمن خدمت یک بن بست، آن هم رو به عقب و پرهزینه است؛ اماهیچکدام بر آن نیستند که با ضمن خدمت کوچکترین مخالفتی کنند. شاید بهترین نام برای این مدارا همان«تجارت چرک» باشد که سکوت در برابر این سقوط، ستون اصلی آن است.
انتهای پیام/
سلام و درود
سپاس از این گزارش ؛ کاملا این گزارش واقعیت جامعه معلمان هست. {متاسفانه}
یادم هست چند سال پیش که ابتدای این طرح بود یکی از خویشاوندان ما که معلم هست به من گفت به جای من آزمون بده که درخواست ایشون رو رد کردم.
این طرح ها اگر قرار است چیزی به دانش معلمی معلمان ما اضافه کنند به این شیوه نباید اجرا بشن چون این روش نه تنها سودی ندارد بلکه ضرر هم دارد.