الف ناویژه
زنگ خطر توازن آموزشی/ تکرار اشتباه اجرای سیاستهای جمعیتی، اینبار در توسعه آموزشهای فنیوحرفهای
سرود عشق
بازخوانی تجربههای فراموششده تأمین منابع مالی پایدار در آموزش و پرورش
معلمانِ تماموقت؛ از مدرسه تا مناطق محروم
تصمیم عجولانه افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان باید متوقف شود
آغاز آموزش رسمی از ۵ سالگی و اجباری شدن پیش دبستانی در کمیسیون آموزش تصویب شد/ تقویم آموزشی مدارس متناسب با شرایط اقلیمی استانها تنظیم میشود
دانشگاه فرهنگیان نباید ملعبه تصمیمهای مقطعی شود
بر اساس احکام برنامه هفتم پیشرفت، دولت موظف شده است تا سهم دانشآموزان مشغول به تحصیل در رشتههای فنیوحرفهای را به ۵۰ درصد افزایش دهد. هرچند این سیاست در ظاهر با هدف مهارتافزایی و ارتقای اشتغالپذیری تدوین شده است، اما از منظر سیاستگذاری آموزشی و توسعه متوازن سرمایه انسانی، با ابهامات اساسی مواجه است.
مدارس هیئت امنایی در عمل از هدف اداره شورایی فاصله گرفته و تنها با اخذ وجه، امکان مدیریت منابع مالی و نیروی انسانی، امکان گزینش برخی دانشآموزان کیفیت بهتری نسبت به سایر مدارس دولتی عادی ارائه میکنند.
به بهانه استعفای دبیر هیأت مرکزی گزینش وزارت آموزش و پرورش، فرصتی است قدری در وصف سیاستها، رویکردهای ناصواب و بیحاصل چندین ساله و جو منفعلانه حاکم بر فضای گزینش نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش قلم زد.
فقدان يك نماينده از جنس دانشجو معلمان به شدت احساس ميشد و كاش تريبونى كه در محضر رهبر امت مهيا بود، به دست اين قشر از دانشجويان كه دغدغهى تعليم و تربيت، آن ها را به شغل انبيا راه داده است،داده ميشد.شريان و احياى نبض نظام آموزش ما به دست معلمان و دانشجو معلمانى است كه در اين محفل صميمى صداى آن ها گمشده بود.
شکی نیست که ما میخواهیم آموزش و پرورش کنونی، متحول شود و عیبهای متعددش هم مرتفع. درباره عیوب، احتمالا همه با روسو همعقیدهایم که مسائل و چالشهای نظام آموزشی انقدر تکرار شده، و انقدر همه میدانیمش که حتی فکر کردن به آن مصداق اتلاف وقت است. فارغ از شمارش مجدد مسائلی که خوب از بَریم، دقيقا میخواهیم چه چیزی دگرگون بشود؟ و دقیقا در تلاشیم به کجا برسیم؟ لازمهی پاسخ به این سوال، شناخت جایی است که هستیم. مبدا حرکت کجاست؟
اساسا باید به این نکته توجه داشت که امر تربیت و کار در آموزش و پرورش احتیاج به زمانی طولانی دارد تا بتوان نتیجه گرفت. اینطور که پیش میرود تا وزیری میآید و میخواهد کار خود را شروع کند مجبور به استعفا میشود و مجدد باید زمانی صرف انتخاب وزیر جدید شود. با یک سال وزیر آوردن و تغییر دادن نمیتوان انتظار کارهای تحولآفرین داشت و شاید فقط بتوان از پس پرداخت حقوق فرهنگیان برآمد.
زیر سوال رفتن شان و شخصیت معلم و مضحکه عام و خاص شدن حقوق ناچیز آن، حرفهای پرتکرار این روزهاست که از بیتدبیریها و بیصداقتی سازمان برنامه و بودجه است که مقدمات این شرایط را فراهم میکند.
حمیدرضا قائمپناه، معلم و فعال حوزه تعلیم و تربیت در یادداشتی نوشت: معلم از بی معرفتی و نارضایتی ایجاد شده توسط برخی نهادها از جمله سازمان برنامه و بودجه و مجلس، علیرغم تأکیدات متعدد بر رعایت شأن و منزلت معلم، گله دارد که کمترین انتظار از ریاست محترم جمهور برای التیام این دردها، برخورد جدی با عاملان این اتفاق می باشد.
فاطمه غلامپور، فعال دانشجویی دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی نوشت: تا به امروز، همه کارمندان الحمدلله حقوق خود را گرفته اند، خریدهای عید خود را انجام دادهاند و در کنار خانواده چشم انتظار بهار نشستهاند. در میان هیاهو و هیجان نزدیک شدن به سال نو، حدود یک میلیون خانواده اما هنوز چشم انتظار واریز حقوق سرپرست خانواده خود هستند. این خانوادهها، از قضا سرپرست خانوادهشان معلم است.