به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، سعید تاج محمدی از فعالین حوزه تعلیم و تربیت در یادداشتی نوشت: رویارویی تاریخی ایران اسلامی با جبهه‌ی جهانی کفر و استکبار، رویدادی بی‌سابقه و تاریخی است که از زوایای مختلف قابل بررسی و توجه است.از آن‌جایی که این نبرد تاریخی و سرنوشت‌ساز در واقع نبرد دو مکتب فکری و رویارویی دو رویکرد تربیتی در عالم است، لازم است معلمان و مربیان و متولیان مسئله‌ی تربیت از این بزنگاه حساس تاریخی در راستای بهره‌بردن در جهت تربیت نسلی آرمان‌گرا و تمدن‌فهم برای آینده‌ی ایران عزیز استفاده کنند.
چند پیشنهاد در این زمینه به ذهن می‌رسد:
1- حفظ ارتباط معلمان و مربیان با دانش‌آموزان و متربیان در این روزها علی‌رغم تعطیلی مدارس از مسیرهای مجازی و ایستادن در کنار دانش‌آموزان در این لحظات حساس.همین بودن و حفظ ارتباط برای دانش‌آموزان الهام‌بخش و دلگرم‌کننده است، حتی اگر به بهانه‌ی احوال‌پرسی‌های روزانه باشد.معلمان مثل والدین بچه‌ها هستند و باید نقش تکیه‌گاه بودن را به‌درستی در این برهه‌ی حساس ایفا کنند.
2- شنیدن صبورانه‌ی حرف‌ها، نگرانی‌ها و سؤالات دانش‌آموزان اهمیت بالایی دارد.کودکان و نوجوانان ما در این لحظات نیاز به ابراز احساسات و دغدغه‌هایشان دارند و در اکثر موارد، معلم نسبت به والدین سنگ صبور مطمئن‌تر و امن‌تری برای آن‌هاست.این شنیدن فعال می‌تواند زمینه‌ساز سایر اثرگذاری‌های تربیتی باشد.
3- معلم ابتدا اطلاعات شخصی خود را بالا ببرد و سپس با تطابق‌های تاریخی با شرایط فعلی، تجربه‌های موفق ملت ایران در بحران‌ها و نبردها را برای بچه‌ها روایت کند.تطابق تاریخی برای اثبات درست بودن رویکردهای زمان حال، اعتمادبرانگیزتر است.شرایط ایران در دهه‌ی ۶۰، دفاع مقدس، شرایط رسول اکرم و اهل‌بیت در نبردهای تاریخی صدر اسلام و تطابق‌های عینی و قابل فهم، بسیار آرامش‌بخش خواهد بود.
4- فطرت‌های پاک و آماده‌ی کودکان و نوجوانان به گواه آیات و روایات، آمادگی بالایی در پذیرش مبناهای دینی و الهی نبرد امروز ما دارند.بیان امدادهای الهی در برهه‌های مختلف به امت اسلام و ملت ایران و انقلاب اسلامی مثل طوفان شن طبس، به تقویت بنیه‌ی دینی و ثبات قدم و طمأنینه‌ی قلبی بچه‌ها کمک می‌کند.افق دید بچه‌ها را کمی از لجستیک و دارایی‌های مادی و تسلیحاتی بالاتر ببریم.قدرت ما به میزان ایمان و اتکال ما به خدای قادر متعال است.
5- بچه‌ها را به سمت تولید اثر هدایت کنید.انفعال می‌تواند به یأس و دلمردگی بینجامد.از آن‌ها بخواهید رجز بنویسند، علیه دشمن لطیفه بسازند، شعر بگویند، نقاشی بکشند، اثرهای فناورانه تولید کنند و در شبکه‌های مجازی فعال باشند.نسل جدید بسیار دوست دارد در مسیر پیروزی کشورش نقش‌آفرین باشد.این فرصت را در محدوده‌ی توان خود برای آن‌ها ایجاد کنید.
6- منابع خبری و مراجع تولید رسانه‌ای و فرهنگی موثق متناسب با سن‌شان را شناسایی و به آن‌ها معرفی کنید:سایت، کانال، برنامه‌ی تلویزیونی، فیلم، انیمیشن، سرود و موسیقی، کتاب و مجله و هر خوراک مناسب سن‌شان و مرتبط با فضای امروز کشور.حتی از بچه‌ها گروه بسازید و خودتان تولید کنید و نشر دهید و مرجع شوید.
7- شعرها و درس‌های کتاب‌های درسی که می‌توانند مؤید شرایط فعلی کشور و مقاومت و نبرد امروز ما باشند را برای دانش‌آموزان‌تان یادآوری کنید.محتواهای ملی‌میهنی و حماسی کتاب‌ها.ارجاع به کتب درسی در تعمیق یادگیری‌های درسی و تربیتی بچه‌ها و فهم عمیق آرمان‌ها و تطبیق با شرایط فعلی بسیار کمک می‌کند.کتاب درسی برای بچه‌ها مرجع مورد وثوقی است.
8- برای نقش‌آفرینی و ساختن آینده‌ی جذاب و روشن کشور بعد از این نبرد، با بچه‌ها برنامه‌ریزی کنید؛ عینی، هیجان‌انگیز و متناسب با علایق و توانمندی‌های آن‌ها.پویش‌هایی مثل «فردای پیروزی…»دانش‌آموزان را برای فردای پیروزی مشتاق و امیدوار کنید و خود این اشتیاق و امید، در جهت عملی شدن سایر نکاتی که ذکر شد، حرکت‌آفرین است.
9- برنامه‌های جمعی معنوی ساده مثل ختم صلوات، قرائت قرآن جمعی، اذکار و ادعیه و جمع کردن نذری و خیرات با هدف کمک به پیروزی در این نبرد حساس، حتماً در جمع‌های دانش‌آموزی، دوستانه و کلاسی اجرا شود.تقویت معنویت در جنگ، بسیار سازنده و آرامش‌بخش است.
10- جنایت‌های دشمن سفاک، نکات امنیتی و حفاظتی، دستاوردهای دفاعی و نظامی کشور و معرفی قهرمانان، فرماندهان و شهدای این روزها را با زبان متناسب با سن و جنسیت و بوم بچه‌ها با آن‌ها مطرح کنید.واقعیت‌ها متناسب باید بیان شود تا آگاهی و آمادگی بیاورد و این رسالت معلم است.
ابزار رقابت و مسابقه‌ی فردی و گروهی و خانوادگی در عملی کردن پیشنهادات فوق، تسهیل‌گر خواهد بود. معلمان افسران پیشرفت و معماران فردای این کشورند؛ مأموران تربیت نسلی آرمانی
