به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، سرویس اقتصاد آموزش و پرورش، آمنه شیروانیپور: دفترچه انتخاب رشته کنکور سراسری ۱۴۰۲ در کد رشتههای دانشگاه فرهنگیان با تغییراتی پر سر و صدا بر روی وبگاه سازمان سنجش و آموزش کشور قرار گرفت. پذیرش ۸۲۹ معلم ویژه برای تدریس در مدارس استعدادهای درخشان، از جمله تغییرات مهم در پذیرش دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان بوده است که محل رفت و آمدهای بسیاری در فضای عمومی و نخبگانی کشور شد.
با اتمام مهلت انتخاب رشته داوطلبان ورود به دانشگاههای سال ۱۴۰۲، در گفتگو با کارشناسان حوزه عدالت آموزشی، نسبت این تغییرات را با عدالت رویهای و
عدالت توزیعی حاکم در آموزش و پرورش کشور بررسی کردهایم.
مدارس سمپاد، نیازمند امکانات ویژه است
پذیرش مدارس سمپاد از جهتهای مختلف در حوزههای سیاستگذاری و برنامهریزی عمومی کشور، الزامات ویژهای را برای این مدارس به همراه داشته است.
محمد صادق عبداللهی، فعال حوزه عدالت آموزشی در گفتگو با خبرنگار رستا گفت: هنگامی که ما مدرسهای با عنوانِ « استعدادهای درخشان» تاسیس میکنیم، بدون در نظر گرفتن اینکه سیاستهای جداسازی دانشآموزان از یکدیگر و دیگر سیاستهای سمپاد، درست است یا غلط؛ باید به الزامات این نوع از آموزش مدرسهای پایبند باشیم. یکی از نیازهای ویژه این مدارس، معلم است. همچنین این گروه از دانشآموزان به برنامه درسی متناسب با خود نیز نیازمند هستند، که باید با سایر دانشآموزان تفاوت داشته باشد.
محمدصادق ترابزاده، دیگر فعال حوزه عدالت آموزشی با اشاره به سیاست تفکیکی موجود در مدارس استعدادهای درخشان ادامه داد: با پذیرش تفکیک استعدادهای برتر از دیگر استعدادها، این دانشآموزان نیاز به آموزش و توجه ویژه دارند. بنابراین بخش مهمی از این سیاست تفکیکی، از طریق معلمان تامین میشود و معلمان با تربیت ویژه، خدمات بهتری ارائه میکنند.
جداسازی دانش آموزان، خیلی دور خیلی نزدیک
سندتحول بنیادین آموزش و پرورش، به عنوان یکی از اسناد بالادستی آموزش و پرورش، تربیت دانشآموز تمام ساحتی را از مهمترین اولویتهای تحولی خود در حوزه عدالت آموزشی، برشمرده است. نزدیکی سیاستهای جداسازی دانشآموزان با استعدادهای برتر از دیگر استعدادها و دوری این نسبت با بالادستیترین سند آموزش و پرورش چیست؟
محمدصادق تراب زاده با انتقاد از جداسازی مطلق دانشآموز در مدارس استعدادهای درخشان افزود: تفکیک دانشآموزان به مستعد و بیاستعداد یکی از تفکرهای مخدوش است، زیرا این نگاه، قائل به یک گروه از استعدادها است که نمونههای آن را در آزمونهای ورودی مدارس سمپاد، میتوان مشاهده کرد.
ترابزاده افزود: تربیت در بافت اجتماعی محقق میشود. ما برای تربیت اجتماعی نیاز به این داریم که انسانها در تنوعهای گوناگونی که بازتاب خود جامعه است، رشد کنند. اگر بافت اجتماعی را دستکاری کنیم، دچار یک اتمسفر کانالیزه میشویم و هر خُرده فرهنگ چه پولی باشد و چه متناسب با استعدادهای فردی، خود را بازتولید میکند و جامعه را به سمت تجزیه شدن و واگرایی میبرد. این مسئله، انسجام و عدالت اجتماعی را نیز تضعیف میکند.
محمد صادق عبداللهی با اشاره به یکی از مزیتهای سیاستهای جداسازی در مدارس سمپاد گفت: هنگامی که دانشآموزانی از دیگر همسالان خود جدا میشوند و به صورت ویژه مورد تربیت قرار میگیرند، عملکرد بهتری نیز خواهند داشت. اما در مقابل یکی از پیامدهای منفی جداسازی دانشآموزان این است که سایر دانشآموزانی که یک استعداد نهفته دارند، میتوانستند در اثر رقابت با دانشآموزان برتر، استعداد خود را شکوفا کنند؛ که سیاست جداسازی این موضوع را نادیده میگیرد.
تربیت معلم ویژه با پذیرش تنوع استعدادها در راستای عدالت آموزشی
توجه به استعدادهای متفاوت افراد و به رسمیت شناختن تفاوتهای فردی از جمله اصلهای مهم در رسیدن به آموزشِ پیشران و عدالتمحور است.
ترابزاده، فعال عدالت آموزشی، با تاکید بر اینکه باید به سمت کیفیت متنوع آموزشی حرکت کنیم، گفت: هر مدرسهای با همه تفاوتها از کیفیت آموزشی متنوعی برخوردار است؛ انتظار میرود که برای دیگر مدارس نیز منابع و امکانات متنوع آموزشی را در نظر داشته باشیم. پرورش معلمانی که بتوانند در فضای متنوع با استعدادهای مختلف کار کنند، اقدامی رو به جلو است. البته این امر در گرو تعریف منابع آموزشی متنوع و انعطاف در برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان است.
عبداللهی، دیگر فعال حوزه عدالت آموزشی با اشاره به شیوه کنونی جذب معلم برای مدارس استعدادهای درخشان گفت: هماکنون شیوه تامین معلم در مدارس سمپاد به گونهای است که آموزش و پرورش معلمانی را که دارای عملکرد بهتر و تجربه بیشتری هستند از مدارس عادی دولتی به مدارس سمپاد میفرستد، این به معنای آن است که ما معلم مدارس عادی دولتی را برای مدارس سمپاد آماده میکنیم. بنابراین مدارس دولتی به آزمایشگاهی برای تولید معلم ویژه برای مدارس استعدادهای درخشان تبدیل میشوند؛ فعالان عدالت آموزشی باید با این رویه مخالفت کنند، چرا که با ایده تقویت مدارس دولتی عادی در مغایرت است.
تربیت معلم ویژه برای مدارس سمپاد موجب خواهد شد که معلمان قوی و با تجربه در مدارس عادی دولتی باقی بمانند و این در راستای عدالت آموزشی نیز خواهد بود.
مدارس دولتی عادی، ضعیفتر میشوند
توجه به مدارس سمپاد و اختصاص سهمی از کد رشتههای دانشگاه فرهنگیان به این مدارس، فاصله ایجاد شده بین مدارس دولتی عادی و خاص را به مراتب بیش از گذشته خواهد کرد.
محمدصادق ترابزاده با بیان اینکه سیاست تربیت معلم ویژه تنها برای مدارس استعدادهای درخشان، تقویت این مدارس را به دنبال خواهد داشت، افزود: فاصله کیفی مدارس دولتی عادی با تربیت معلم ویژه برای مدارس سمپاد، بیشتر میشود و این فاصله به فضای معلمی نیز راه خواهد یافت. بنابراین با تربیت معلم ویژه مدارس استعدادهای درخشان، معلمان این مدارس به لحاظ حقوق و دستمزد نیز انتظارات متفاوتی خواهند داشت و تمایل به خروج از مدارس دولتی افزایش مییابد.
بنابراین مدارس دولتی خاص با منطق قلهیابی در استعدادها و مدارس غیردولتی با منطق بازارگرایی، هر دو لبهی قیچی علیه مدارس دولتی عادی خواهند بود؛ این کار تضعیف بیشتر مدارس دولتی عادی و تقویت مدارس خاص را به دنبال خواهد داشت.
غنیسازی کیفیت آموزش، هممسیر با عدالت آموزشی
رسمیت دادن به تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان و تعریف منابع آموزشی و ساختاری متناسب با آنان، نیازمند یک عزم ملی در کشور است که آموزش و پرورش به تنهایی از عهده آن برنمیآید.
کارشناسان عدالت آموزشی، غنیسازی آموزش را جایگزین مناسبی برای تنوع آموزشی که امروز در حال پیشروی است میدانند.
باید دید رسمیت بخشیدن به استعدادهای متفاوت دانشآموزان که در چهار دهه اخیر در کشور صرفا برای گروهی خاص از دانشآموزان انجام شده است، در این دانشآموزان متوقف میشود و یا ما به سمت تعریف منابع آموزشی، فضا و تجهیزات با کیفیت برای همه دانشآموزان و مدارس کشور حرکت خواهیم کرد.
انتهای پیام