به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا؛ معلم نگاشت، زهرا کارگر؛ نگاهی به دور و برم در مدرسه می اندازم؛ مشخص است چیزهایی در مدرسه سر جای خود نیست. معلم فیزیک، تفکر و سوادرسانه تدریس میکند! آن طرف، معلم زیست کلاس مدیریت خانواده را بر میدارد و الی آخر… معلم فارسی، شیمی و… هر کدام ساعت کم آوردهاند به سراغ این دروس آمدهاند چون معتقدند دروس آسانی است و نیاز به زحمت و تخصص ندارد.
چند سالی میشود که دروسی مثل مدیریت خانواده و سبک زندگی، تفکر و سواد رسانهای، تفکر و سبک زندگی و از این دست دروس به کتاب درسی دانشآموزان پایههای مختلف اضافه شده است؛ دروسی که به لحاظ محتوا برای زندگی دانشآموزان مفید است، قدرت تصمیمگیری و حلمسائل آنها را تقویت میکند، محتوای خوبی جهت بهکارگیری آنها در زندگی ایشان ارائه میدهد و در نهایت هدف تربیت دانش آموزان را دارد. هرچند در نگارش، بهروزرسانی مطالب و جذاب کردن محتوای کتابها باید تجدید نظری اساسی شود.
این حرکت آموزشوپرورش و ورود این دروس به سیستم آموزشی اقدامی شایسته بود اما سوال پیش آمده این است که زمانی که این کتابها وارد سیستم آموزشی شد، آیا مقرر شد چه کسانی این کتابها را تدریس کنند؟
مدرسان کتابهای تربیتی در مدارس مختلفاند هر چند که تدریس درسهایی مثل تفکر را به مشاوران مدرسه سپردهاند و الحق انتخاب خوبی است چون مشاور مدرسه می تواند اهداف تربیتی را به خوبی اجرا کند، اما ظاهراً اجباری در بهکارگیری ایشان نیست، شاید هم ضعف بزرگتر ما در کمبود نیروی متخصص و مشاور پس از تزریق این کتابها به سیستم آموزشی است که مدارس را مجبور به انتخاب معلمان رشتههای دیگر برای تدریس این کتابها میکند و متأسفانه کلاسهای این دروس تبدیل به ساعاتی شده است که معلمان دروس تخصصی در صورت کمبود ساعت تدریس، با برداشتن این درسها ساعت خود را پر میکنند.
علت اینکه این درسها در سیستم آموزشی گنجانده شده بود این بود که به دانشآموز ما سواد استفاده از رسانه را بدهد، برای این بود که به دانشآموز ما سواد تصمیمگیری در شرایط مختلف زندگی و ارزیابی موقعیت بدهد و برای این بود که به دانشآموز ما یاد بدهد که چگونه زندگی آینده خود را مدیریت کند چه زمانی که مجرد است و چه زمانی که ازدواج کند. اما مثلاً معلم شیمی سر کلاس میرود، طبق روال هر سالهای که شیمی تدریس میکرده، متن کتاب را تدریس میکند و در نهایت هم امتحانی میگیرد و کتاب را به سرانجام میرساند، غافل از اینکه از هدف تربیتی این کتاب جا مانده است. البته نکته قابل تأمل اینجا است که برای تربیت نسل جدید، نباید صرفا به یک کتاب خاص اکتفا کرد، بلکه ضمن تدریس مثلا همان کتاب شیمی، فیزیک، عربی و… هم باید تربیت صورت بگیرد و نکات تربیتی در تمام دروس لحاظ شود.
علت گرفتن امتحان از درس تفکر از معلم فیزیکی که تدریس این درس را به عهده دارد میپرسم و میگویم: چرا قرار است از درس تفکر امتحان گرفته شود؟ مگر قرار نیست از طریق این دروس روش زندگی را به دانشآموزان یاد بدهیم؟ مگر امتحان آنها نباید شیوه زندگی کردن آنها باشد؟ میگوید: سرگروه آموزشی گفته است که باید امتحان گرفته شود والا از ما امتیاز کسر میشود. و این درد بسیار بزرگتری است که سرگروهآموزشی هم هنوز این را درک نکرده است که درسی مثل تفکر نیازی به امتحان کتبی ندارد، بلکه باید روش زندگی را به دانش آموز آموخت.
نکات قابل توجه برای حل این مسئله مطرح میشود این است که ابتدا قبل از ورود کتاب و درس جدید به سیستم آموزشی، نیروی متخصص برای تدریس آن محتوا، تربیت شود و رشتهای جدید در دانشگاه فرهنگیان برای تدریس دروس تربیتی بهجود آید؛ جذب نیروی مشاور در سالهای آینده بیشتر شود و در نهایت از دورههای توانمندسازی برای مدرسین آن کتاب با اساتید خبره و متخصص این کار برگزار شود.
به امید آیندهای روشن برای دانشآموزانِ آیندهساز کشورمان ایران.
تفکر بدون فکر وارد شد
قبل از ورود کتاب و درس جدید به سیستم آموزشی، باید نیروی متخصص برای تدریس آن محتوا، تربیت شود و رشتهای جدید در دانشگاه فرهنگیان برای تدریس دروس تربیتی بهجود آید؛ جذب نیروی مشاور در سالهای آینده بیشتر شود و در نهایت از دورههای توانمندسازی برای مدرسین این کتب با اساتید خبره و متخصص این کار برگزار شود.
لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=3636
- نویسنده : زهرا کارگر
- 437 بازدید
- بدون دیدگاه