• امروز : پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 17 - شوال - 1445
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
5
حجت‌الله بنیادی، پژوهشگر و عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان:

مؤلفین کتب درسی، نیازهای واقعی جامعه را نمی‌شناسند

  • کد خبر : 2982
  • ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۲:۴۸
مؤلفین کتب درسی، نیازهای واقعی جامعه را نمی‌شناسند
حجت‌الله بنیادی، پژوهشگر و عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان بیان کرد:کتاب‌های درسی در بخش‌هایی ناکارآمد هستند و به درد زندگی بچه‌ها نمی‌خورند. این مسئله را از دوره ابتدایی نگاه کنید تا برسد به دبیرستان‌ها و هنرستان‌ها. رشته‌هایی که در هنرستان‌ها داریم چقدر متناسب با نیاز جامعه کنونی و بازار کار ماست؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، به نقل از ایلنا، «حجت الله بنیادی» پژوهشگر و عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان در مورد تغییرات محتوای کتب درسی توضیح داد: با تغییرات خیلی سریع و چشمگیر مواجه هستیم و این تغییرات در سبک زندگی، تکنولوژی و شبکه‌های اجتماعی و… قابل مشاهده است. به تناسب این تغییرات باید فرایند بازنگری کتب درسی نیز با همان سرعت و به صورتی فرایندی پویا تغییر کند. اینطور نیست که تصور کنیم اگر امسال بازنگری کردیم و تغییر دادیم کار تمام شده است. این تغییرات باید به صورت پیوسته و هرساله و حتی اگر ضرورت باشد به صورت میانساله انجام شود.

 

محتوای کتب درسی همچنان به روزرسانی نشده‌اند

او در ادامه تصریح کرد: کرونا آمد و رفت و ضرورت داشت که ما بخش قابل توجهی از محتواهایمان را نسبت به این بیماری فراگیر با تلفات زیاد، تغییر بدهیم که این اتفاق نیفتاد. ما ساختاری برای این موضوع نداریم پس من بازنگری روی محتوای کتاب‌های درسی را کاری مقطعی نمی‌دانم، بلکه باید ساختاری باشد که همه تغییرات در حوزه‌های مختلف از جمله صنعت، روابط اجتماعی، زیست و… را رصد کند. به عنوان نمونه موضوعات زیستی که امروز درگیرش هستیم مثل ریزگردها مسائلی است که زندگی انسان‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد و راجع به همه این اتفاقات باید موضع گیری متناسب در برنامه درسی شکل بگیرد.

بنیادی با یادآوری اینکه در چندماه گذشته چندین معلم و دانش‌آموز در هوتک‌های سیستان و بلوچستان غرق شده‌اند، عنوان کرد: چنین اتفاقاتی معنایش این است که دانش آموز و معلم ما از خطرات و تهدیدات محیط زندگی خود مطلع نبودند و حتی نحوه مواجهه با آن را نمی‌دانستند. درکنار این ما مفهومی مثل کسر یا فیثاغورث را به دانش آموز یاد می‌دهیم بدون اینکه به او بگوییم این آموزه کجای زندگی به دردش می‌خورد و برایش مثال عینی بزنیم تا بفهمد دلیل اهمیت این رابطه ریاضی چه چیزی است و کاربردش را درک کند و بداند در آینده چگونه به دردش می‌خورد.

عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه محتوای کتاب‌های درسی ما همچنان به روزرسانی نشده‌اند، اظهار کرد: کتاب‌های درسی در بخش‌هایی ناکارآمد هستند و به درد زندگی بچه‌ها نمی‌خورند. این مسئله را از دوره ابتدایی نگاه کنید تا برسد به دبیرستان‌ها و هنرستان‌ها. رشته‌هایی که در هنرستان‌ها داریم چقدر متناسب با نیاز جامعه کنونی و بازار کار ماست؟ پس این موارد هم نیاز به بازنگری دارد و بازنگری نیاز به ساختار هوشمند دارد.

 

تالیف کتب درسی نیاز به ساختاری هوشمند و توانمند دارد

این پژوهشگر ادامه داد: باید دقت کنیم اگر می‌خواهیم بازنگری محتوایی داشته باشیم، گروه بازنگر ما باید متشکل از چه کسانی باشند؟ آیا باید ۲۰ نفر از آن‌ها معلم باشد یا ۲ نفر؟ در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی که متولی این کار است، کسانی کتاب تالیف می‌کنند و به نوعی بازنگری‌ها را انجام می‌دهند که ارتباطی با مدرسه ندارند و عموما افرادی دانشگاهی هستند و نیازهای واقعی مدرسه و جامعه را به خوبی نمی‌شناسند. این افراد در رشته خودشان تخصص عالی دارند، اما ما در کتب مدرسه کسی را نیاز نداریم که در دانش مثلا فیزیک پیشرو باشد! ما کسانی را نیاز داریم که فیزیک را در زندگی دانش آموزان و با زبان خودشان به آن‌ها یاد بدهد. ما اگر ساختار تدوین و تالیف محتوای درسی را بازنگری کنیم و از تعدادی معلمان باتجربه‌ای که در زمینه درسی خود موفق بوده اند یا افراد صنعتی موفق  در تالیف کتاب‌ها استفاده کنیم، در واقع ساختار هوشمند و توانمندی ایجاد خواهیم کرد که نیازها را احصا و مبتنی بر نیازهای جامعه، کتب را تدوین می‌کنند و این اولین گام است که ما فعلا چنین ساختاری نداریم.

این پژوهشگر  تاکید کرد: اگر با ساختار کنونی بازنگری کنیم و یک سری کمیته ذیل سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی تشکیل شود، افرادی را دعوت می‌کنند که عموما هم طیف افرادی که دعوت می‌شوند هم معلوم هستند و به شکلی در تالیف کتب قبلی سابقه همکاری داشته اند، اما این نوع بازنگری ما را به جایی می‌رساند که دوباره ۳ سال بعد می‌بینیم که خیلی از مطالب کتاب‌های درسی، مطالب متناسب و به روزرسانی شده‌ای نیست بنابراین طراحی سازوکاری که مشارکت افراد ذی صلاح و ذی نفع را داشته باشد اهمیت دارد.

 

استاندارد تعریف شده برای تالیف کتاب نداریم

این پژوهشگر توضیح داد: اگر محتواسازهای ما راجع به بحران کم آبی، ریزگردها و… تدبیر نداشته باشند و بچه‌ها هم خودشان را برای مواجهه با چنین وقایعی در زندگی آماده نکنند، قطعا تهدیدها زندگی را برای آیندگان ما سخت خواهد کرد. به نظرمن در حال حاضر عملکرد سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی جزیره‌ای است و به صورت جزیره‌ای مستقل از مدرسه، جامعه و حتی مجزا از ادارات آموزش و پرورش کار خودش را می‌کند.

او در مورد تغییر پنج سال یک بار کتاب‌ها و به صورت پایه به پایه تصریح کرد: ما استانداردی به شکل جهانی و تعریف شده برای تالیف کتاب نداریم و حتی در سند تحول که آخرین مبنای ماست هم استانداری برای تالیف کتب درسی تعریف نشده است. البته قرار بود سند تحول بنیاین آموزش را در بازه زمانی پنج‌ساله بازنگری کنند که این اتفاق هم نیفتاد. برخی مطالب با ثبات هستند؛ مفاهیم ریاضی، فیزیک، جغرافی به هرحال ثبات دارند و از صدسال قبل که دوره آموزش شروع شد یک سری مطالب در آن وجود داشته، اما همه مطالب اینطور نیست مثلا بحث شبکه‌های اجتماعی ۵ سال قبل شدت و حدت امروز را نداشت یا بیماری کرونا ناگهانی پیش آمد یا ریزگردها موضوعی است که هرروز تهدیدش بیشتر می‌شود پس ما باید دانش آموز و خانواده‌ها را درمورد اینکه چگونه عمل کنند تا سلامت‌شان حفظ شود و طبیعت هم بیشتر آسیب نبیند و… آموزش بدهیم.

عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر اینکه اصولا تغییرات سیاسی و اجتماعی در دنیا شدید و سریع است که ما هم باید متناسب با سرعت آن چاره اندیشی کنیم و بخشی از این چاره اندیشی به تربیت دانش آموزان وارد می‌شود، گفت: بنابراین این قاعده ۵ سال شاید در برخی دروس بتواند جواب بدهد، اما در خیلی از دروس دیگر نه. در ادبیات شاید کمتر نیاز باشد که ما تغییر سرعتی بدهیم و برخی مسائل آن ثابت هستند، اما در مورد دروس مرتبط با مهارت‌های زندگی اینطور نیست. مدرسه جایی است که باید مهارت زندگی کردن را به دانش آموزان یاد بدهند. ما متاسفانه کمتر به این موضوع پرداخته‌ایم و کتب درسی بیشتر روی محفوظات متمرکز شده است. درست است که مثلا فرمول سرعت در فیزیک یک بحث ثابت است، اما مهارت‌های زندگی و دانستنی‌های مربوط به زندگی باید متناسب با رشد تکنولوژی و به تناسب با شرایط به روز شوند.

 

آموزش معلمان یک چالش اساسی است

بنیادی در مورد تغییر کتاب‌های درسی و تسلط معلم بر محتوای کتاب‌ها توضیح داد: اگر هدف از آموزش و پرورش را درست تعریف کنیم، مشکل حل می‌شود. هدف از آموزش وپرورش چیست؟ این است که زندگی متناسب و به روز را به کودکان یاد بدهیم. برای اینکه چنین کاری را انجام بدهیم، اگر مطالب کهنه‌ای که به درد دانش آموز نمی‌خورد را به او بیاموزیم، نه تنها به او کمک نکرده‌ایم بلکه درحق او خیانت کرده ایم. برای اینکه بتوانیم مطالب به روز را به او یاد بدهیم دو گام داریم؛ گام اول این است که معلمان را توانمند کنیم و دانش آن‌ها به روز شود. گام دوم این است که محتوای کتاب‌ها را هم به شکلی تعریف کنیم که معلم چند گام از کتب درسی جلوتر باشد. با این نگاه اگر محتوای کتاب تغییر کند شاید موجب از بین رفتن تسلط معلم بر محتوای کتاب شود، متاسفانه تالیف و بازنگری کتب درسی را جدا از بهسازی و توانمندسازی معلم می‌دانیم و چندسال است که این نگاه جدا از هم بودن در آموزش و پرورش حکمفرما شده و آموزش معلمان یک چالش اساسی است. من معتقدم باید قبل از بازنگری در کتب درسی روی معلم و به روزرسانی آن‌ها هم جدی کار شود.

او افزود: باید نظام تربیت معلم نه تنها با کمک دوره‌های ضمن خدمت بلکه به طورکلی به روزرسانی شود. دانشگاه فرهنگیان یا شهید رجایی که کار تربیت معلم انجام می‌دهند امروز جدای از سازمان پژوهش آموزش و پرورش هستند و ما یک سری افراد داریم که کتاب تالیف می‌کنند و یک سری دیگر معلم تربیت می‌کنند این یعنی رابطه ساختارمند و نظام مندی بین آن‌ها وجود ندارد تا کسی که معلم تربیت می‌کند در جریان باشد که این معلم قرار است ۴ سال بعد چه کتابی را تدریس کند. ممکن است مولف تصمیم گرفته باشد یک فصل کتاب را تغییر بدهد و کسی که مشغول تربیت معلم است اصلا از این تغییر و تصمیم مطلع نیست! معلم جوان فارغ التحصیل شده و وقتی سرکلاس می‌رود می‌بیند استادش این کتاب و مبحث را نگفته بود و چیز دیگری یاد گرفته است. این یک خلاء است و بحث توانمندسازی و ضمن خدمت معلمان رها شده است و متولی خاصی ندارد و تالیف و بازنگری کتب را سازمان پژوهش انجام می‌دهد که ارتباط ساختاری با مناطق و گروه‌های آموزشی مدارس ندارد و دانشگاه فرهنگیان هم کار خودش را می‌کند. حتی برخی دروسی که در مدارس وجود دارند در دانشگاه فرهنگیان برایش معلم تربیت نمی‌شود. برای مثال درمورد درس کار و فناوری معلمی در دانشگاه فرهنگیان جذب نمی‌شود.

 

مطالب عمومی را کمتر کنیم

عضو هیات‌علمی دانشگاه فرهنگیان در مورد اصلی‌ترین حذفیات کتاب‌ها که باید زودتر در محتوای کتاب‌ها انجام شود، توضیح داد: روش‌هایی که به معلمان یاد داده‌ایم با محتواها متناسب نیستند مثلا درس آموزش جغرافی را در نظر بگیرید؛ در کمتر کشوری اینگونه جغرافی یاد می‌دهند. ما در آموزش جغرافی و کتاب‌های آن به دانش آموز تاکید می‌کنیم حفظ کند که فلان قله ارتفاعش چقدر است و در کجا واقع شده و… در حالی که در خیلی از کشورها امروز درس جغرافی را به صورت بخشی از زندگی به دانش آموز یاد می‌دهند. مثلا به دانش آموزان می‌گویند سفری را طراحی کنید و مناطق مختلفی که در مسیر سفر شما وجود دارد را پیدا و فیلم و عکس‌هایش را تهیه کنید و درمورد پوشش گیاهی و زندگی مردمان این مناطق در کلاس توضیح بدهید، ولی در کشور ما جغرافی در قالب محفوظات ارائه می‌شود.

او در ادامه گفت: ما درمورد برخی درس‌ها برای برخی از رشته‌ها خیلی الزام و اجبار نداریم. اگر برخی دروس خیلی به کار دانش آموز هنرستانی نمی‌آید باید فرصت انتخابی بیشتری متناسب با هدفی که برای زندگی‌اش ترسیم کرده به او بدهیم و مطالب عمومی را کمتر کنیم که غالبا کم اثر هستند.

بنیادی ضمن بیان اینکه ما در آموزش زبان انگلیسی موفقیت آنچنانی در مدارس نداشته‌ایم و بیشتر رفع تکلیف بوده است، اظهار کرد: ما باید به جای اینکه اجبار داشته باشیم، انعطاف قائل شویم. برخی مباحث کتاب‌های درسی اینطور است که دانش آموز وقتی بعدها لیسانس می‌گیرد از خودش می‌پرسد این دروس کجا به درد من خورده است؟ شاید خیلی از مطالب نه اینکه زائد باشند بلکه ارتباطش با زندگی دانش آموز بیان نمی‌شود و برای همین دانش آموزان را کم توان بار می‌آورد و خسته‌شان می‌کند و احساس می‌کنند این مباحث فقط برایشان جنبه حفظیات داشته است.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=2982

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.