• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 16 - صفر - 1447
  • برابر با : Sunday - 10 August - 2025
3

آی آدم‌ها! غزه دارد می‌سپارد جان!

  • کد خبر : 9234
  • ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۸
آی آدم‌ها! غزه دارد می‌سپارد جان!
قریب به دوسال است که آشکارتر از همیشه، ماجرای خون‌بار و جان‌سوز نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه را شاهدیم و هرروز با طرحی نو، جنایات این قوم تبه‌کار و مزدور غرب ادامه پیدا می‌کند. جنایتی که این‌روزها از جنس قحطی، گرسنگی و قتل عام ساکنان غزه در صف غذاست.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، یادداشت حسین حاجی‌جودکی، چندروزی است که بیشتر از پیش، صحنه‌های آخرالزمانی غزه را به تماشا نشسته‌ام و دائم در ذهنم شعر نیما تکرار می‌شود:

آی آدم‌ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر در آب دارد می‌سپارد جان

آی آدم‌ها که بر ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره، جامه‌تان بر تن
یک نفر در آب می‌خواند شما را

او ز راه دور این کهنه‌جهان را باز می‌پاید
می‌زند فریاد و امید کمک دارد

و پس از تکرار تلخ این واژگان، با خود فکر می‌کنم تا کجا باید گفت:” آن‌چه را که امروز در غزه رخ می‌دهد، نمی‌توان با واژ‌ه توصیف کرد؟” تا کجا باید در زوایای تاربسته‌ی دیوار ذهن‌مان، به دنبال واژگانی باشیم که یارای به دوش کشیدن این‌‌حجم از جنایات بی‌انتها را داشته‌باشد؟!

روزگاری به قول گروس عبدالملکیان، باورمان این بود که: “اخبار، اخبار را می‌گوید/ که خبرها را پنهان کند”.
روزگاری که خوش‌خیالی خود را به سانسور رژیم وحشی‌صفت و سرپوش‌نهادن بر اخبار ظلم و ستم لحظه‌به‌لحظه در غزه، گره می‌زدیم، بلکه باور کنیم از این روست که وجدان‌های جهانی بیدار نمی‌شوند!

اما از حماسه‌ی هفت اکتبر به این طرف، همه‌ی قیل‌وقال‌ها و ادعای مدعیان انسانیت و مدرنیته و روشن‌فکری رنگ باختند!

سال‌ها غارت‌گری و تصرف و کشتار، تحقیر و سرکوب و بیداد، تا بدان‌جا عرصه را بر زن و مرد فلسطینی تنگ ساخته‌بود، که چون تمام عزت‌مندان تاریخ، آنان نیز ایستاده مردن را به ذره‌ذره خوار شدن و جان سپردن ترجیح دادند. هم‌ایشان که شهادت را به استقبال ایستادند، و نه مرگی حقیر و خفت‌بار را. و همان شد که در هفتم اکتبر، در آن جهاد مقدس”طوفان الاقصی”، چنان طوفانی به پا کردند که دل‌های میلیون‌ها آزاده در جهان را به تپش درآوردند.

جانیان صهیونیستی و حامیان پلیدشان، از پس آن حادثه‌ی مبارک، آن‌چنان در به‌روزرسانی روش‌های کشتار جمعی و فردی مستانه پیش می‌روند، که مذاب خشم در رگ‌های جان آزادگان جهان به فوران درآمده است. آن‌چنان وحشی‌گری و ددمنشی را به غایت رسانده‌اند، که ابلیس در کار آن‌ها وامانده است.

آمارهای رسمی و غیررسمی ناباورانه از قحطی، گرسنگی و سوءتغذیه‌ی مرد و زن و کوچک و بزرگ در فلسطین، نوشیدنی‌ها و خوردنی‌ها را به کام ما زهر و سرب داغ ساخته است. در این وانفسا، هرکس که می‌تواند، کمک‌های خود را از راه درگاه‌های اعلامی اهدا می‌کند. اما امان از آن ساعت‌ها که کمک‌ها نیز راه چندانی به دستان کوچک و زخمی کودکان غزه نداشته‌باشند. و اگر در این اندوه جان بدهیم، رواست.

و این‌روزهاست که دیگر محکومیت‌های همیشگی و تمسخرآمیز نهادهای بین‌المللی، بیش از آن‌که موضوعی طنز در شبکه‌های اجتماعی باشد، موجب خشم یکایک دردمندان مردم مظلوم فلسطین است. همان نهادهایی که آشکارا، ابزار دست جنایت‌کاران غربی-صهیونیستی هستند و اهداف و رویکردهای آنان را اجرا می‌سازند. همان‌هایی که گاه مقرهای خودشان، طعمه‌ی آتش و بمب وحشی‌صفتان صهیونیستی می‌گردد.

بدا به حال صدها میلیون مسلمانی که دست بسیاری از دولت‌هایشان، آغشته به خون تک‌تک مردمان بی‌گناه غزه است. وای به حال آنانی که در خلوت، شریان‌های حیاتی رژیم را تامین می‌سازند و در جلوت، جنایات را محکوم می‌سازند! ننگ بر شما و هم‌پیاله‌هایتان! شما که ننگ ابدی را به پیشانی خود داغ کرده‌اید و از آن باکی ندارید!

و گذشته از این حرف‌ها، حال ما باید در کتاب‌های درسی‌مان، چه منظره‌ای را نسبت به این سازمان‌های بین‌المللی، به دانش‌آموزان نشان دهیم؟ آیا نباید پوچ‌بودن دستان این نهادک‌های دست‌نشانده را با دلایل واضح به فرزندان‌مان بشناسانیم؟ علاوه بر این، آیا نباید به مسئله‌ی آموزش “جغرافیای سیاسی” در کتب درسی، اهمیت بیشتری به نسبت “جغرافیای طبیعی” دهیم؟ آیا نباید اهمیت ایرانی یک‌پارچه را در این جغرافیای پرتنش تبیین کنیم؟ و آیا آموزش و پرورش ما به تمامی پای کار مسئله‌ی مقاومت است؟

باید چاره‌ای اندیشید. برای ایرانی که در این پنجاه‌سال حوادثی چون جنگ تحمیلی هشت‌ساله و جنگ تحمیلی دوازده‌روزه را به چشم دیده‌است، دیگر حجت تمام است. هیچ چاره‌ای جز مقاومت نیست. و چه زیبا که خداوند تقدیرمان را با این امر مقدس گره زده است. ما امیدمان به خدایی است که از دل طوفان، کشتی نوح را به سرمنزل می‌رساند و از دل آتش ابراهیم را میهمان گلستان می‌کند. و ما امیدواریم که ظهور حضرت مهدی(عج) نیز جهان به آتش کشیده‌ی ما را به گلستان بهاری بدل سازد و از دل این سیلاب‌ها، کشتی امن ایشان، ما را به منزل ایمان برساند.

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=9234
  • نویسنده : حسین حاجی‌جودکی
  • منبع : رستاخبر
  • 104 بازدید
  • بدون دیدگاه

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.