مدرسه موشها
دلخوشی
دانشجومعلمان راویان جنگ روایتها هستند/دانشگاه فرهنگیان باید گفتمان مقاومت علمی را طراحی کند
حمایت اتحادیه معلمان هندی از ایران در برابر تجاوز اسرائیل و آمریکا
راه بهشتی، مسیری که از ما آغاز میشود
آموزشوپرورش، موتور مغفول مانده جنگ شناختی و فرصتهای مقاومت ملی
شهادت ۲۰ دانش آموز در تجاوز رژیم صهیونیستی
تعویق زمان برگزاری آزمون استخدامی آموزشوپرورش
وقتی تعلیم و تربیت از جایگاه حکمرانی بیرون رانده شود و به دست منطقهای اقتصادی و نهادهای فراملی سپرده شود، «آموزش و پرورش حاکمیتی» به ضد خودش بدل میشود؛ نه مردمی میماند و نه عادلانه. در چنین شرایطی، هشدارهای صریح رهبری نیز به جای اصلاح مسیر، ابزاری میشود برای توجیه همان خطاهای پیشین؛ خطاهایی که ریشه در درک سطحی از اندیشه سیاسی اسلامی دارند.
آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارکان اصلی وظیفه دارد با توجه به تفاوتهای فردی، حداکثر طیف نیازها را پوشش داده و فرصت رشد را برای همه افراد در همه گروهها فراهم کند. دربین تمام مسائل آموزش و پرورش کشور، آموزش کودکان استثنایی مسئلهای است که با وجود اهمیت زیاد، مغفول مانده است.
باوجود نظرات موافق و مخالف وارد بر وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، اکنون با نگاهی متفاوت به همراه علی نوفرستی، دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، به بررسی سوابق اجرایی، اندیشه و اهداف حسین باغگلی میپردازیم. تا ببینیم ورود او به این دستگاه فرصت است یا تهدید.
مدارس سمپاد در عین ضرورت وجودشان برای نخبهپروری و موفقیتهایی که در زمینههای علمی (المپیادها و کنکور سراسری) کسب کردهاند، خلاءهایی را در زمینه عدالت آموزشی به وجود آوردهاند.
باغگلی با همهی قوت و ضعفهایی که دارد گزینهی جدی دولت سیزدهم، پس از مدتها بحث و کشمکش است و باید دید ورق آخر دولت رئیسی در وزارت آموزش و پرورش چقدر میتواند در مقام دفاع از خود موفق ظاهر شود و رای اعتماد وزرا را اخد کند.
معلمان، منبع علم و دانشآموزان، ثروتهای ملی یک کشور هستند. پس باید برای این ثروت و منابع ملی هزینههای کافی صرف شود تا بتوان از آنها حفظ و حراست کرد.
فراهم کردن شرایط تحقق دو محور عدالتسازی و عدالتخواهی به عوامل موثری هچچون بحث بودجه یا خبره بودن عوامل دست اندرکار بستگی دارد. اگر سرمایهی کافی نباشد، اینکه از طرف مقابل بخواهیم که وضعیت مطلوب را فراهم کند، مانند این است که از او بخواهیم به دیوار مشت بزند! از طرفی وقتی سرمایه باشد، ولی طرف مقابل نداند که باید در چه حوزهای سرمایه را استفاده کند مانند این است که در دریا آب بریزد. اثر کار باید مشخص باشد و این وقتی میسر است که همهچیز درجای خود باشد و هرکس، مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهد.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا نظام پذیرش دانشجو به شیوه غیرمتمرکز است و میتوان گفت در این کشورها نظام حقوق و دستمزد عادلانهتری نسبت به کشور ما حاکم است؛ این باعث میشود افراد رویاهایشان را در علایق و استعدادهایشان دنبال کنند، نه در رشتهها یا مشاغلی که موسسات سودجوی مافیایی به آنها معرفی میکنند.
مافیای کنکور با ایجاد ترس در بین جوانان، آنها را به سمت آیندهای تاریک و با افسردگی بیکاری سوق میدهد. این مافیا کاری کرده است که سوالات کنکور دیگر از کتابهای درسی نباشد و بخشی از سوالات کنکور به قولی از کتابهای تست مطرح شود. در واقع اگر فردی هر سال از کتابهای کنکور و کتابهای تست موسسات مختلف مافیای کنکور خریداری نکند، نمیتواند در کنکور موفق باشد!