به گزارش سرویس عدالت آموزشی پایگاه خبری تحلیلی رستا، محدثه شاهی:
با توجه به اهمیت آموزش و پرورش، در انتخاب وزیر دو نوع رویکرد سیاسی و فنی وجود دارد. وقتی دولت با رویکرد سیاسی خود وزیر انتخاب میکند، سیاستگذار که همان وزیر است باید به دنبال دریافت مستمر و منطقی مسائل، یافتن راهحل مناسب، ایجاد شرایط عمومی برای اجرای تصمیمات گرفته شده، چگونگی رسیدن به آن اهداف و بعد پیدا کردن راهحلهای منطقی باشد و نظارت مستمر بر آن را در اولویت قرار دهد.
بیدرنگ شما را به مطالعه گفتگوی رستا با علی نوفرستی، دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دعوت میکنیم:
باوجود شناخت و تعامل جنابعالی با حسین باغگلی، سوابق اجرایی و عملکرد او در مسئولیتهای پیشین خود را چگونه میبینید؟
عملکرد را میتوان در دو منظرِ فرایند و نتیجه، بررسی کرد. نوع نگاه اینجانب، توجه به فرایند است و دقت بر نتیجه را خصوصا در تعلیم و تربیت مطلوب نمیدانم، چراکه عینی شدن نتایج در این حوزه زمانبر خواهد بود.
نگاه فرآیندی به سوابق اجرایی باغگلی، در حوزه مدیریت کلان و بحثهای تأسیسی و سیاستگذاری است. او به عنوان مؤسس مدرسه رشاد، برخلاف برخی مدارس که سعی در ساختارشکنی داشتند، اتفاقا در قالب سازوکارهای آموزش و پرورش مشغول به کار شد. دانشآموز به واسطه حضور در محیط تربیتی با تغییرات جدی روبهرو و به بعضی اهداف تعلیم و تربیت نزدیک شد.
قبل از ورود باغگلی، در بنیاد فرهنگی رضوی چه میگذشت؟
از جنس مدیریت کلان میتوان به مدارس امام رضا(ع) اشاره کرد. حدود هجده مدرسه ذیل این بنیاد اداره میشدند. دکتر باغگلی آن مجموعه را در شرایطی تحویل گرفت که دچار آسیبهای عجیبی بود. آسیب اول آنکه گروهی در هیئت مدیره و در دستگاه تصمیمساز، در حوزه کلان، راهبری میکردند و پیگیر اهداف و منافع شخصی خود بودند. و آسیب دوم، نیروهای انسانی اصطلاحا خسته یا رخوتزده که در آن مجموعه کارمند بودند نه معلم! آسیب بعدی، مسئله ناکارآمدی نیروها که به جز موارد استثنائی، جو غالب جو توانمند و خلاقی نبود.
مسئله بعدی در بنیاد رضوی که البته بنده از تعامل به واسطه برخی پروژهها و ارتباط همکاران با این مدارس، اطلاع دارم، کسری بودجه جدی بود. بحث اقتصادی در این مجموعه نه به خاطر ورودی کم، بلکه به علت ولخرجی افرادی بود که در تصمیمسازی و حوزه کلان بنیاد، دست داشتند.
با وجود آسیبهای مجموعه، باغگلی پس از ورود به بنیاد فرهنگی رضوی، چه اقداماتی انجام داد؟
اتفاقات پس از ورود باغگلی به بنیاد در چند وجه قابل بررسی است؛ اول، موضعگیری جدی افرادی که بنیاد رضوی را ملک خود میدانستند. او با جلوگیری از سهمخواهیها، راه را به روی آنها میبست.
دوم، سخت گیریهای باغگلی به شیوهی عزل یا تقلیل جایگاه افراد ناکارآمد بود. ورود تعداد قابلتوجهی از افراد به این مدارس به واسطه روابط فامیلی، دوستی و حتی سیاسی شکل میگرفت، و این نوع برخورد، عرصه را تنگ کرده، عکسالعملهایی را به دنبال داشت.
حسین باغگلی در چه مسئولیتهایی دارای عملکرد موفق است؟
او با ورود به بنیاد رضوی نقطه شروع را مدارس ابتدایی و پیشدبستان گذاشت، تا از پایین به سمت بالا حرکت کند و در دبیرستانها نیز ساختار منابع انسانی را دستخوش تغییر کرد و بحثهای مدرسهمحوری را رقم زد تا مدرسه برای خودش تصمیمگیری کند و مسائل اقتصادیاش اصلاح شود. همچنین قوانینی تنظیم شد که دست مدیر را باز میگذاشت.
علیرغم نکات مثبت، چه نقدهایی بر عملکرد باغگلی وارد است؟
بنده به عنوان ناظر بیرونی، نقدهایی دارم. اول، از نظر نوع مواجه از بالا به پایین او با مسائل و انجام تصمیمگیریهای کلانی که بدنه را کمتر درگیر میکرد. و دوم اینکه بعضی افراد در تعامل با باغگلی، نوع مواجهه او با نیروی انسانی را از نوع مواجهه با آغوش باز، نمیدانستند. در نقلها هست که باغگلی، حرفها را میشنید اما بازخورد مناسب از او چه از نوع تایید و چه رد، کمتر دیده میشد. علی ای حال، باغگلی در ارتباطگیری با نیروی انسانی، آنطور که باید موفق نبود.
ناظر بر سوابق و عملکردهای مثبت و منفی، باغگلی چگونه فردی برای وزارت است و اندیشۀ او در خصوص آموزش و پرورش چیست؟
حضور باغگلی در وزارت، همراه با فرصت و تهدیدهایی است. با نگاه کلی به برنامه او، میتوان رویکرد، اندیشه و چالشها را نشانه از شناخت او نسبت به این دستگاه و مسائل آن دانست و مسلما راهکارهای جزئی عملا نباید مدیر کلان یا وزیر را درگیر کند و این موارد در تعامل با نیروها و معاونین اتاق فکرها مطرح خواهد شد.
وزرای پیشین آموزش و پرورش، معمولا با رئیسجمهور تعامل مستقیم نداشتهاند. تاریخ میگوید رئیسجمهور تا به حال ساختار را فقط به وزیر آن میسپرده، وزیر هم کاری به تحول آن نداشته است. اما با توجه به ارتباط مستقیم باغگلی با شخص رئیسجمهور، نظام حاکمیتی، کمی در نظام آموزش و پرورش درگیر خواهد شد. این تعامل و همفکر بودن وزیر و رئیس جمهور، یک فرصت فوقالعاده برای باغگلی است.
یک سری تهدیدهای جدی وارد بر حسین باغگلی، ناشناخته و مبهمبودن او برای بدنه آموزش و پرورش است؛ که البته میتوان آن را به فرصت بدل کرد. و نکته بعدی، مبهمبودن آثار کارهای باغگلی است، طبیعتاً افراد با حضور در آموزش و پرورش و وزارت میتوانند طرحها را عملی و اثرگذار کنند. اما اکنون آثار پیشنهادات باغگلی، چندان ملموس نیست. اما باغگلی با تمام این جوانب، شخصی است که خارج از فضای مرسوم اداری بوده و ذهنش درگیر مسائل روزمره نیست. با بازگشت به سالهای اخیر میتوان دریافت که عموم دغدغه وزرا، امور معیشتی معلم بوده و اصلا عاقبت دانشآموز، در چشماندازها جایی نداشته است. این نگاه شاید معلول مسائل روز و بزرگ شدن آنان در همین ساختار باشد. و این یک فرصت مغتنم است که باغگلی به علت عدم حضور قبلی در این فضا، کمی ساختار را شکسته و درگیر کند.
ولو مطمئنا تهدید جدی برای او، اداری بودن بدنه است، مواجهه با معلمانی که در واقع کارمندند نه معلم! با وجود یکسری استثنائات به عنوان معلم دلسوز و زحمتکش، در کفه سنگین ترازو، معلمان عموما معیشت، حقوق سروقت و ارج نهادن به شان و مقامشان را در اولویت دنبال میکنند. افرادی که به معلمی به چشم شغل نگاه میکنند و آموزش و پرورش، آنها را اینگونه پرورش داده است، کار را سخت میکنند و اگر وزیر برای اینها فکر نداشته باشد آسیب خواهد زد. البته در مسیر پیشروی وزیر تحولخواه این چالشها محتمل است.
به منظور شناخت بیشتر، حسین باغگلی دارای چه ویژگیهای اخلاقی، حرفه ای و ضعف و قوتهایی است؟
چند ویژگی بارز حسین باغگلی را میتوان اول، همراهی دو طرفه با رئیسجمهور. دوم، جسارت که از لازمههای مدیر تحولخواه است؛ به منظور آمادگی دریافت نقدها و ورود به یکسری منجلابها. سوم، مدیریت با رویکرد علمی، ایده و تکلیف روشن در حوزه تعلیم و تربیت به همراه آشنایی با اهداف و مسیر پیش رو دانست. البته اختلاف نظرها در خصوص درست یا غلط بودن برنامه و اهداف باغگلی، موضوعیت ندارد و مسئله مهم ورودِ وزیر، با فکر و برنامه برای تحول و تربیت است. ویژگی چهارم هم، تجربه کار تحولی داشتن به معنای نظارت بر فرایند کار و وقوف برهجمههای وارده است.
نقطه مقابل این ویژگیهای مثبت را، مبهم بودن نظام مدیریتی و سازمانی باغگلی، عدم حضور ویژه در آموزش و پرورش و تجربه کم نسبت به تعامل با بدنه در سطح وزارت میدانم. و این عدم یا کمبود شناخت و نداشتن تجربه زیستی، نقطه ضعف او است.
در کنار نقدهای وارد بر آموزش و پرورشی نبودن باغگلی، عدم سابقه او، ورودش به عنوان وزیر به این عرصه را تهدید نمیکند؟
در ابتدا این مسئله که چهل سال، جذب نیرو از خود بدنه آموزش و پرورش، چه نکات مثبتی به ارمغان آورده؟ باید تحلیل شود تا بعد بتوان گفت اگر از خود بدنه نیرو نگیریم، قرار است آسیب زننده باشد.
مسلماً هر انتخابی، یکسری فرصت و تهدید در پی دارد. انتخاب وزیر از بدنه آموزش و پرورش، شامل فرصتهایی مثل شناخت نسبت به دستگاه و تهدیدهای جدی از جمله، ساختارزدگی است. افراد در بدنه آموزش و پرورش به هرحال اداری شدهاند، ذهن چهارچوبمندی دارند و امکان اینکه تحولآفرین باشند کم است. اکثر این افراد محافظهکار هستند.
اکنون پس از سالها، نیاز است که این ساختار، تجربه ورود افراد غیر کارمندی داشته باشد. وزیری که کارمند نبوده اما قریب به بیش از ده سال سابقه فعالیت در فضای تعلیم و تربیت رسمی را دارد میتواند فرصت خوبی برای این دستگاه باشد.
واقف بر وجود گزینههای متعدد با ویژگی و سوابق مختلف، به نظر شما غیر از باغگلی موارد مطلوب دیگری برای ارائه به مجلس وجود دارند؟
برای وزارت، از میان موارد رسمی و غیررسمی، باغگلی را برای وضعیت فعلی آموزش و پرورش، گزینه مطلوبتری میدانم. البته باغگلی یک فرد ایدهآل برای آپ نیست، یکی از دلایلش هم نداشتن تجربه اداری خاص است، که استخدام آموزش و پرورش نبوده و کارهای جدی در این حوزه نداشته است. هرچند حضور ایشان قطعا همراه با چالشهای جدی خواهد بود اما باید بدانیم که طبیعتأ جاده پر فراز و نشیب تحول، همراه با هزینه و چالشهای بسیار است.
اگر بخواهیم به ویژگیهای وزیر مطلوب، که در دولت آینده رأس آموزش و پرورش قرار میگیرد بپردازیم، در وهله اول، باید انتظارتمان را از وزیر تعریف کنیم؛ و بعد بر مواردی مثل دارا بودن صلاحیت اخلاقی و رفتاری، همجنس بودن و قرابت ذهنی و فکری با نظام آموزش و پرورش، داشتن برنامه مشخص و قابل اتکا، آشنایی با مدیریت آموزشی، اشراف بر مسائل آموزشی و اقتضائات آن، اهل مشورت بودن با صاحبنظران و اهل فن، پرهیز از نگاه حزبی داشتن در انتصاب مدیران، توجه و تاکید بر حفظ شأن و منزلت معلمان، اشراف و آگاهی داشتن بر مسائل تربیتی، تلاش مستمر برای برقراری عدالت آموزشی و… تمرکز کنیم.
اکنون با بررسی شرایط وزیر پیشنهادی، توجه به تمامی ویژگیهای مطلوب و اینکه یک وزیر فعال، جهادی و با برنامه، مورد نیاز آموزش و پرورش است؛ حسین باغگلی میتواند وزیر مناسبی برای بزرگترین دستگاه اجرایی کشور باشد؟
انتهای پیام/