به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا؛ یادداشت، حسین حاجی جودکی، در مناظرهای که با محوریت کلی «خدماترسانی عدالتمحور دولت»، برگزار شد، بیانات نامزدهای ریاست جمهوری، در رابطه با آموزش و پرورش، با وجود تفاوت محتوایی به نسبت هم، در یک نگاه کلی حاکی از در اولویت نبودن مسئلهی تعلیم و تربیت و نظام آموزش و پرورش، از منظر منادیان سیاستورزی روزگار ما بود.
نامزدهای محترم در پاسخ به سه محور اصلی این موضوع، به ترتیب نکات خود را بیان کردند. «ارتقای نظام تعلیم و تربیت و متناسبسازیِ نظام آموزش با نیازهای نسل جدید»، «کاهش تراکم دانشآموزان در کلاسها و ایجاد عدالت» و «ارتقای رابطهی دانشگاه و صنعت و جلوگیری از مهاجرت فارغالتحصیلان دانشگاهی»، سه سرفصل اصلی طرحشده بود.
هریک از نامزدها در دو نوبت چهار دقیقهای، علاوه بر بحثهای حاشیهای معمول، تلاش داشتند رویکرد دولتشان را به مسئلهی تعلیم و تربیت، تبیین کنند.
به نظر میرسد پس از شنیدن نکات همهی نامزدها، آنچه در خاطر دغدغهمندان و فعالان تعلیم و تربیت باقی ماند، عدم اشراف نامزدها به اولویتهای نظام مسائل تعلیم و تربیت و حتی در نگاهی کلانتر، «مسئله نبودن» این نهاد هویتساز است.
تامین رفاهیات، علاج دائمی مهاجرت است؟
در نبود پاسخی درخور به پرسشهای اول و دوم، اگرچه تعدادی از نامزدها، پیرامون بخشی از پرسش سوم، یعنی راههای جلوگیری از مهاجرت دانشگاهیان و نخبگان، دغدغهها و راهکارهای خود را بیان کردند، اما نکات مطرح شده، نشاندهندهی نگاه محدود ایشان به این مسئله بود.
نامزدهای محترم، به کارگیری نیروی جوان و افزایش رفاه و درآمد را، کلید حل مشکل مهاجرت دانستند و وعدههای خود را معطوف به این امر ساختند.
در مهم بودن تامین شغل و رفاه همهی اقشار جامعه، به ویژه نخبگان و دانشگاهیان تردیدی نیست، اما اگر ناظر به مسئلهی تعلیم و تربیت به این اتفاق بنگریم، ابعاد دیگری را نیز باید در نظر گرفت.
نیک میدانیم که اگر مبتنی بر آرمانها و منطبق بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نرمافزار ذهنی دانشآموزان را شکل بدهیم، سویههای هویتی آنان به گونهای خواهد بود که در جهت اعتلای هویت ایرانی-اسلامی و در راستای رشد و تعالی سرزمین مادری، قدم برمیدارند و علی رغم وجود برخی نارساییها، به میهنشان عشق میورزند و برای پیشرفت آن میکوشند. اینجاست که اگر جوان ایرانی، مهاجرت را برگزیند، آن را نه راه گریزی برای فرار، که آن را سکویی برای پیشرفت و سپس، بازگشت به وطن و خدمترساندن به هممیهنانش میپندارد.
شکل گرفتن چنین نرمافزار خوشایندی، بیگمان از مسیر تربیت معلمان تراز انقلاب اسلامی میگذرد. مسئلهای که گویی به کلی از نظرگاه نامزدهای محترم پوشیده بود.
دانشگاه فرهنگیان را مهم بدانید
علی رغم تاکیدات چندینبارهی رهبر انقلاب در رابطه با اهمیت دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، هیچیک از نامزدهای محترم، گریزی حتی کوتاه، بر مراکز تربیت معلم نزدند و در راستای بهبود شرایط مرکز ثقل نظام آموزش و پرورش کشور، حرفی به میان نیاوردند.
صحبت از ضرورت وجودی دانشگاه فرهنگیان، به جهت عارضهی ناترازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش، اهمیت دوچندان مییابد. ناترازی نیروی انسانی، همیشه از چالشهای پیش روی آموزش و پرورش بوده است که البته در این چندسال اخیر، بیشتر از پیش به چشم آمده است.
به حاشیه بردن دانشگاه فرهنگیان در دههی نود و جذب اندک از این مسیر، بخشی از مشکلات حال حاضر را به وجود آورد و زمینهی جذب معلمان از طریق آزمون استخدامی را فراهم آورد؛ مسیری که انتخاب ناگزیر آموزش و پرورش بود و بیگمان عوارض خود را به دنبال خواهد داشت.
سند تحول بنیادین؛ خاکخوردهی بیاعتناییها
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، که در واقع باید نقشهراه همهی دولتها در این عرصه باشد، گویا مورد غفلت قرار گرفته بود و به جز در مواردی محدود، محل ارجاع گفتههای نامزدها قرار نگرفت. در صورتی که تمامی برنامهها و راهکارهای دولتها، باید مبنتی بر این سند راهبردی باشد و اشراف بر این سند است که تضمینکنندهی حرکت روبهجلوی آموزش و پرورش خواهد بود.
برنامهای برای بهبود معیشت معلمان نبود؟
اگرچه صحبت کردن از رفاه حال معلمان و بهبود وضع معیشتشان، نقل تمام محافل است و در مناظرات اخیر نیز، چندینبار مورد اشارهی نامزدهای ریاست جمهوری قرار گرفت، اما به جز افزایش بودجهی عمومی وزارتخانه و اشارهی کوتاه یکی از نامزدها به ظرفیت صندوق فرهنگیان در تهیهی مسکن، برنامهی جامعی برای این امر خطیر ارائه نشد.
رتبه بندی معلمان؛ کار خوبی که به اصلاح نیاز دارد
اصلاح رتبهبندی معلمان هم از ضرورتهای پیش روی آموزش و پرورش است که به نگاه جدی دولت آتی نیازمند است. چرا که با وجود ارزشمند بودن اجرای این طرح، نارساییهای قابل توجهی وجود دارد که نیاز به اهتمام ویژه دارد.
از حفظ منزلت معلمان تا توجه ویژه به بعد پرورشی در مدارس
توجه به حفظ منزلت معلمان، نگاه ویژه به بهسازی فضاهای آموزشی و استانداردسازی آنها، کارآمد ساختن محتوای آموزشی و توجه اساسی به پرورش دانشآموزان و بسیاری دیگر از موارد، از موضوعاتی است که باید مورد توجه سیاستمداران ما قرار گیرد.
مسئله را دریابید!
در آخر باید افزود که اگرچه خواندن این چندخط، در ابتدا اولویتهای نظام تعلیم و تربیت کشور را به ذهن متبادر میسازد، اما ورای این مصادیق، آنچه در این یادداشت مورد توجه نگارنده بود، این است که با صدای بلند بگوییم:
آموزش و پرورش مسئلهی حیاتی کشور است؛ لطفا مسئلهبودن آموزش و پرورش را دریابید!