• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 17 - رمضان - 1446
  • برابر با : Sunday - 16 March - 2025
1
یادداشت|

انحراف از اولویت‌ها

  • کد خبر : 8639
  • ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۵
انحراف از اولویت‌ها
نگاه سطحی به مسائل آموزش و پرورش و تمرکز بر راهکارهای مقطعی، سال‌هاست که مسیر اصلاحات بنیادین این حوزه را منحرف کرده است. در حالی که نظام تعلیم و تربیت کشور با بحران‌هایی مانند کمبود بودجه، ناترازی نیروی انسانی، نابرابری‌های آموزشی، بی‌عدالتی در نظام پرداخت، ضعف در توسعه کمی و کیفی دانشگاه فرهنگیان و... مواجه است، سیاست‌هایی مانند افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، بیش از آنکه راه‌حلی برای مشکلات باشد، نشانه‌ای از عدم درک عمیق سیاست‌گذاران از چالش‌های اساسی این حوزه است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، حمیدرضا قائم پناه، معلم و مدیرمسئول پایگاه خبری رستا در یادداشتی نوشت: نظام تعلیم‌وتربیت، به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین نهادهای تأثیرگذار بر آینده جامعه، نیازمند سیاست‌گذاری‌های دقیق، کارشناسانه و مبتنی بر مطالعات علمی است. اما آنچه در سال‌های اخیر مشاهده می‌شود، روندی از تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده، واکنشی و بی‌پشتوانه است که به جای حل مشکلات اساسی، بحران‌های جدیدی را رقم زده است.

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان از ۲۴ به ۲۷ سال یا ۳۰ سال، یکی از نمونه‌های بارز این رویکرد سطحی و غیرکارشناسی است که نه‌تنها گرهی از مشکلات آموزش‌وپرورش باز نمی‌کند، بلکه می‌تواند بحران‌های دیگری را به ساختار نیروی انسانی این نهاد تحمیل کند.

برخی سیاست‌گذاران و کارشناسان، به جای تحلیل ریشه‌ای مسائل، تنها به دنبال ارائه راهکارهایی هستند که در کوتاه‌مدت به‌عنوان یک “دستاورد” یا “پاسخ به مطالبات عمومی” جلوه کند، اما در بلندمدت، خود به معضلی جدید تبدیل خواهد شد. چنین نگاهی، بیش از آنکه حل مسئله باشد، پاک کردن صورت مسئله است. فهم سطحی برخی کارشناسان از چالش‌های آموزش و پرورش، موجب شده است که ریشه مشکلات، نه در ضعف برنامه‌ریزی نیروی انسانی، نه در ساختار معیوب اقتصادی این حوزه و نه در بحران‌های کیفیت آموزشی جست‌وجو شود، بلکه در مسائلی چون افزایش یا کاهش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان تقلیل یابد.

در حالی که آموزش و پرورش با چالش‌هایی مانند کمبود بودجه، ضعف در توزیع عادلانه معلمان، ناترازی نیروی انسانی، نابرابری آموزشی، عدم ارتقای جایگاه معلمی و بحران کیفیت محتواهای درسی مواجه است، تغییر معیارهای سنی پذیرش، نه‌تنها مسئله‌ای بنیادین نیست، بلکه نشانه‌ای آشکار از نادیده گرفتن اولویت‌های اصلی این نظام است. از سوی دیگر، برخی تصمیم‌گیران به جای تحلیل جامع وضعیت نظام آموزشی، صرفاً به برخی نمونه‌های موردی و فشارهای اجتماعی واکنش نشان داده و بدون ارائه مستندات علمی، به دنبال تصویب تغییراتی هستند که پیامدهای بلندمدت آن به‌درستی ارزیابی نشده است.

افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، نمونه‌ای از همین سیاست‌های غیرکارشناسی است که مشخص نیست بر چه مبنای پژوهشی و با چه پیش‌بینی از آینده نیروی انسانی آموزش و پرورش، پیشنهاد شده است. متاسفانه این نوع نگاه، نه‌تنها آموزش و پرورش را از مسیر اصلاحات ساختاری دور می‌کند، بلکه موجب بی‌ثباتی و آشفتگی در نظام جذب و تربیت معلم خواهد شد. ادعای حل بحران کمبود معلم از طریق افزایش سقف سنی، یکی دیگر از مصادیق نگاه سطحی به مسائل آموزش و پرورش است. در حالی که کمبود معلم، نتیجه ضعف در برنامه‌ریزی نیروی انسانی، کاهش ظرفیت‌های تربیت معلم، سیاست‌های اشتباه استخدامی و… در سال‌های اخیر است.

کارشناسان این حوزه معتقدند مشکل نیروی انسانی در آموزش و پرورش، با افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان حل نخواهد شد، بلکه نیازمند تدوین یک سند جامع نیروی انسانی، اصلاح نظام جذب و بازنگری در فرآیندهای استخدامی است. لذا هرگونه تغییر در معیارهای جذب معلم، بدون در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت، موجب بحران‌های جدیدی همچون ناترازی نیروی انسانی، افزایش فرسودگی شغلی معلمان و کاهش بهره‌وری آموزشی خواهد شد.

این نگاه سطحی، تنها به سیاست‌گذاران محدود نمی‌شود، بلکه در میان برخی کارشناسان نیز مشاهده می‌شود که بدون درک پیچیدگی‌های نظام آموزشی، پیشنهادهایی را مطرح می‌کنند که نه‌تنها علمی و دقیق نیست، بلکه گاه بیشتر به اظهارنظرهای رسانه‌ای و تبلیغاتی شباهت دارد تا یک تحلیل کارشناسانه!

سوال اساسی اینجاست که آیا واقعاً تغییر در سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، در میان انبوه مشکلات آموزش و پرورش، یک اولویت محسوب می‌شود؟

باید گفت افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، علاوه بر اینکه راه‌حلی برای کمبود معلم نیست، تبعات منفی متعددی به دنبال خواهد داشت. کاهش انگیزه جوانان برای ورود به حرفه معلمی، افزایش نرخ فرسودگی شغلی، بی‌ثباتی در سیاست‌های جذب نیرو و کاهش بهره‌وری آموزشی، تنها بخشی از این پیامدها خواهد بود. بنظر می‌رسد برای خروج از این چرخه تصمیم‌گیری‌های مقطعی و غیرکارشناسی، ضروری است سیاست‌گذاران نگاه خود را از راهکارهای سطحی، به تحولات بنیادین معطوف کنند. از جمله اقدامات ضروری در این زمینه، تدوین سند جامع نیروی انسانی آموزش و پرورش است که بتواند نیازهای دقیق این نظام را در سال‌های آینده مشخص کند.

همچنین شایان ذکر است، اصلاح فرآیند جذب معلم و کاهش وابستگی به استخدام‌های ماده ۲۸، تقویت برنامه‌های مهارت‌آموزی و توسعه حرفه‌ای معلمان، و افزایش شفافیت در سیاست‌گذاری‌های آموزشی، از دیگر راهکارهایی است که می‌تواند نظام تعلیم و تربیت کشور را به مسیر صحیح بازگرداند.

در نهایت، آموزش‌و‌پرورش، عرصه‌ای برای تصمیم‌گیری‌های سطحی و واکنشی نیست. افزایش سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان، نه‌تنها بحران نیروی انسانی را حل نمی‌کند، بلکه خود، مقدمه‌ای بر چالش‌های جدید خواهد شد.

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=8639
  • نویسنده : حمیدرضا قائم پناه
  • منبع : رستا
  • 182 بازدید
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 3در انتظار بررسی : 3انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.