به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، ششمین شماره روایت مدرسه به قلم زهرا مصطفوی، با عنوان کنشگری بدون جار و جنجال رسانه منتشر شد:
معلمانی وجود دارند که محدودیتها مانع اراده قوی شان نمیشود و با امکانات موجود دست به کارهای بزرگی میزنند. توجه به تربیت چند ساحتی و به کاربستن محتوای کتب درسی ایدهای بود که هادی زارعی متناسب با امکانتش در روستای بختگان از توابع فارس به آن جامه عمل پوشانده است.
هادی زارعی، معلم است و کارشناس ارشد فلسفه تعلیم و تربیت دارد. او چندین سال به عنوان دبیر دین و زندگی، فلسفه و منطق در متوسطه دوم مشغول بوده و امسال به عنوان کارشناس فرهنگی کانون مشغول به کار شده است. زارعی با وجود تمامی محدودیتها، در روستای بختگان و با همکاری معلمان این منطقه پروژههای تحولی مبتنی بر محتوای کتب درسی و سند تحول بنیادین را طراحی و اجرا کرده است.
ماجرا را خودش ساده و سرراست اینگونه تعریف میکند: «ما در کلاسهایی که معلمان همراهی کنند، طبق محتوای کتاب پایه، شروع به تعریف یک پروژه برای دانشآموزان میکنیم تا در خلال حل یک مشکل توسط دانشآموزان، آنها را درگیر کار تربیتی کنیم. همیشه به این موضوع فکر میکردم که چطور میتوانم حس موثر بودن و تاثیرگذاری را در دانشآموزان زنده کنم؟ و آنها در مدرسه احساس مفید و کاربردی بودن نسبت به آنچه فرا میگیرند احساس کنند؟»
زارع کار را از همان آغازش با خود بچهها شروع میکند و تلاش میکند آنها را در تعریف پروژههای عملی و انتخاب و اجرای آنها مشارکت داشته باشند. جای ماهی، ماهیگیری یادشان میدهد. بچهها هم تأثرگذار بودن را حس میکنند و هم متون درسی را با تمام وجود یاد میگیرند.
یکی از پروژههای تحولی که توسط این معلم اجرا شده، پروژه «پلیس محیط زیست» است. پروژهای که محصول نگاه متفاوت او به تربیت است. زارعی این پروژه را اینجنین توضیح میدهد: «در کلاس دوم ابتدایی، فصل اول از معلم خواسته میشود تا طی گردش و کاوش در طبیعت، دانشآموزان نسبت به محیط زندگی خود کنجکاو شوند و در بخشی از کتاب به آلودگیهای محیط زیست و اثرات آن بپردازند. در همین راستا، ما یک پروژه برای دانشآموزان کلاس دوم تعریف کردیم به نام پلیس محیط زیست. با این پروژه، دانشآموزان به بیرون از مدرسه برده شدند و بعد از مدتی متوجه زبالههایی که در طبیعت ایجاد کرده بودند شدند. آنها به جمعآوری زبالهها پرداختند و با توجه به کنجکاویهایشان درباره آلودگی محیط زیست، از دهیار روستا از قبل دعوت شده بود تا سوالات ایجاد شده در ذهن دانشآموزان پاسخ دهد. برنامهریزی که برای این اردو به نحوی بود که دانشآموزان خود به هدفی که در محتوای برنامه درسی در نظر گرفته شده بود سوق پیدا کنند و همچنین نوع مواجهه انها با مشکلات موجود در پیرامون محل زندگیشان تا مطالبهگری و پرسش از مسئولین مربوطه همه جزء اهدافی بود که برای این موضوع در نظر گرفته بودیم.»
از دیگر پروژههایی که پیگیری شده است، نجات دریاچه بختگان است. دانشآموزان کلاس هفتمی این روستا با عوامل موثر بر خشکی دریاچه و اثرات آن بر اکوسیستم و اقتصاد منطقه آشنا شدند. زارعی با انجام پروژههای مختلف سبب تربیت بچههایی شده است که دیگر منتظر تمام شدن مدرسه برای نقشآفرینی در جامعه نیستند. آنها از همین دوران مدرسه وارد فعالیت شده و بحث و گفتگو برای حل مسئله را یاد میگیرند.
با همهی اینها زارعی کمی گله هم دارد. هم از برخی همکارانش، هم اولیای دانشآموزان و هم سیاستگذاری کلان: «وجود معلمانی که تنها به تدریس به شیوه سخنرانی و مدیریت کلاس اکتفا میکنند و والدینی که آموزش را جدا از کشف مطالب توسط دانشآموز میدانند، از موانعی است که با آنها مواجه هستیم. همچنین، با بالاتر رفتن پایههای تحصیلی، دانشآموزان دیگر درگیر امتحانات نهایی و کنکور میشوند و کمتر به تدریس فعالیتمحور تمایل نشان میدهند.»