به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، مصطفی انصاری زاده / دانشگر حوزه تعلیموتربیت رسمی و مدرسه در یادداشتی نوشت: پس از اعلام نفرات برتر کنکور سراسری ۱۴۰۴ آنچه در رسانهها و در فضای مجازی بیشتر پرداخته شد، حضور پرشمار سمپادیها یا موضوعاتی همچون پزشکزاده بودن، همکلاسی بودن، دوقلو بودن، چادری بودن و… بود.
ابتدا باید به این نکته توجه داشت که جمعیت اندک یک رقمیها و حتی دو رقمیها برای چنین تحلیلها و نتیجه گرفتنهایی اصلا کافی نیست. کسانی که کار مدرسه کردهاند و با کنکور نیز آشنا هستند، میدانند که فضای رتبه برتر بودن و تمایز وضعیت خانوادگی و تحصیلی دانش آموزان تا رتبههای سه رقمی نیز کاملا پررنگ است. لذا صحیحتر آن است که حداقل جامعه رتبه سه رقمیها را مبنای این گونه بررسیها قرار داد.
از این نکته ابتدایی که بگذریم، اگر بر فرض سهم سمپادیها و نمونه دولتیها در نفرات برتر کنکور صددرصد هم بشود نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در کلیت میتوان آن را نشانهٔ قوت مدارس و ساختار دولتی نسبت به غیردولتی و خط بطلانی از حیث نتیجه و خروجی بر بسیاری از رویههای آموزشی و تربیتی بزک و تبلیغ شده در غیردولتیها دانست.
حضور پررنگ دانشآموزان سمپادی و نمونه دولتی نسبت به دولتیهای عادی در رتبههای سه رقمی کنکور، با توجه به اینکه شش سال پیش از کنکور (ششم به هفتم) و سه سال قبل آن(نهم به دهم) با چیزی بسیار شبیه به کنکور یکبار دانشآموزان را گزینش کردهایم، بسیار طبیعی است و اتفاقاً اگر از نسبت آن کاسته شد باید نگران شویم چرا که نشان میدهد مدارس سمپاد و نمونه دولتی در فرایندهای آموزشی روزمره خود دچار نارسایی هستند.
توجه داشته باشیم در حال حاضر و در واقعیت کنکور سنجش شایستگیها و مهارتهای زندگی نیست که بگوییم اگر دانشآموزانی که سمپاد یا نمونه رفتهاند در آن نتایج بهتری بگیرند، در حق دانشآموزان دولتی عادی تبعیض و جفا شده است.
آنچه از دوگانه «مدارس خاص_دولتی عادی» صحیحتر و معنادار خواهد بود، مقایسه درصد حضور غیردولتیها بعنوان نماد آموزش غیررایگان و دولتیها بعنوان نماد آموزش رایگان مطابق با قانون اساسی است؛ دولتی اعم از عادی دولتی، هیئت امنایی، شاهد، نمونه دولتی و سمپاد.
به کار بردن عبارت مدارس خاص از آنجایی که فقط خطاب به غیردولتیها ندارد و نمونه دولتی و سمپاد را هم شامل میشود، یک دوگانه کاذب و انحرافی است که دوگانه و تبعیض واقعی یعنی دولتی و غیردولتی را به حاشیه امن میبرد و خود کنکور را آماج انتقادات و اصلاحات قرار می دهد.
نتیجه این میگردد که با خود فرایند کنکور بازی میشود و اقدامات قابل تأمل و محل اشکالی از قبیل دوبار کنکور در سال به ویژه کنکور دی را به بار میآورد که حکم پاس گل به مدارس غیردولتی را داشت. همچنین ایده امتحانات نهایی در چند پایه تحصیلی که برای بسیاری از دهکهای پایین، دشواری فراهم کردن شرایط درس خواندن را چند برابر و قبولی در دانشگاه خوب را تبدیل به آرزو کرد. این راه حل ها را مقایسه کنید با راه حلهای اصولیتری همچون رایگان کردن ثبتنام دهکهای پایین در مدارس سمپاد که فرایندها و مدارس دولتی را تقویت می کند.