زبان سیاست با زبان مقاومت همخوانی ندارد
چگونه پیام عاشورا را نسل به نسل به کودکان و نوجوانان منتقل کنیم؟
مدرسه موشها
دلخوشی
دانشجومعلمان راویان جنگ روایتها هستند/دانشگاه فرهنگیان باید گفتمان مقاومت علمی را طراحی کند
حمایت اتحادیه معلمان هندی از ایران در برابر تجاوز اسرائیل و آمریکا
راه بهشتی، مسیری که از ما آغاز میشود
آموزشوپرورش، موتور مغفول مانده جنگ شناختی و فرصتهای مقاومت ملی
هفتمین شماره روایت مدرسه با عنوان دلخوشی منتشر شد. روایتی از معلمانی در مهران که در میان تمام سختیها و محرومیتها، دنبال امید میگردند و بانی دلخوشی دانشآموزانی میشوند که شاید کسی حتی نگران نبودنشان در مدرسه نباشد. قصه دختربچهای که دوباره توانست به مدرسه برگردد و روی نیمکت کلاسش بنشیند، فقط یکی از دلخوشیهای این معلمان است.
بینا و نابینا مگر فرقی میکند؟ اصلاً از کجا معلوم او معلم نابیناست و ما معلم بینا؟ او با همین محدودیت، مسلماتی در معلمی و تربیت میبیند که ما، مثلاً معلمهای عادی، با چهار جفت چشم اضافه هم نمیتوانیم ببینیم. فاطمه طباطبایی معلمی نابینا با سابقه بیش از 30 سال تدریس در مدارس نابینایان است؛ مدارسی که بیشتر از تابلوهایش، تغییر جنس کفپوشها به کمک ساکنانش میآید.
معلم مدرسه شاهد چهارمحال و بختیاری در راستای کمک به یکی از دانشآموزان خودرو شخصی خود را فروخت.
دیار فتحی دانشآموز پایه چهارم ابتدایی شهر اورامان تخت در شهرستان سروآباد، ۳۸ عدد ربع سکه را پیدا کرد و آن را به صاحبش برگرداند.
برای مدیر و معلمان مدرسه صابر، ثبتنام نازنین، چالش جدیدی بود که از همان روز ثبتنام به فکر حل آن بودند. کودکی که آنروز وارد مدرسه شد، از ابتدای تولد صدایی جز سکوت نشنیده بود. مادر نازنین هم در حالی در فرم ثبتنام، مربع کنار گزینه «ناشنوایی مطلق» را علامت میزد که به خاطر مشکلات متعدد به درمان نازنین حتی فکر هم نمیکرد. معلمان مدرسه اما ناامید نبودند. برق معصومیت در نگاه نازنین، آنها را مصمم کرد که درمان او را شروع کنند و در اولین اقدام نازنین را برای معاینه به اصفهان بردند...
مریم عزیری؛ معلم مدرسه استثنایی است که کلاسهای حفظ قرآن کریم ویژه دانشآموزان روشندل مدرسه ابتدایی استثنایی امید را برگزار کرد و ثمره این کلاسها، تربیت ۲۰ دانش آموز حافظ قرآن( از یک تا ۱۲ جزء) است.
آژده معلم است. البته قبل از آن عضوی از عشایر کوچرو. سحر آژده که تازه یک سالی است که معلم رسمی شده؛ هر جا لازم بوده، سرش را بالا گرفته و باصلابت زنانهی خود، عشایر بودنش را داد زده است....