







بررسی کلیات لایحه بودجه 1405 نشان میدهد آنچه دولت بهعنوان سهم آموزشوپرورش معرفی میکند، بیش از آنکه افزایش واقعی باشد، محصول بازی با اعداد و جابهجایی مبنای محاسبه است. تحلیل ارقام بودجه ۱۴۰۵ حاکی از آن است که آموزشوپرورش، با وجود در اختیار داشتن یکی از بزرگترین جمعیتهای نیروی انسانی کشور، عملاً سهمی کمتر از وزن واقعی خود در ساختار مالی دولت دارد؛ مسئلهای که زنگ خطر عدالت آموزشی و آینده نظام تعلیموتربیت را به صدا درآورده است.
گزارش قرارگاه منابع انسانی مرکز بسیج وزارت آموزش و پرورش درباره آسیبشناسی ساختار دانشگاه فرهنگیان نسبت به پیامدهای طرح ایجاد ۳۱ دانشگاه استانی و تغییرات مرتبط با آن تذکر میدهد و بر ضرورت توجه به ماهیت تربیتی این دانشگاه تأکید دارد.
وزیر آموزش و پرورش در حالی افزایش سقف سنی ورود به دانشگاههای تربیت معلم را مطالبه عمومی معرفی میکند که طبق آمار اعلامی خودشان، برای گروه ۲۴ تا ۳۰ سال، زیر یک درصد از داوطلبان پذیرش خواهند شد. این دو استدلال همدیگر را نقض میکنند و نشان میدهد که یک درصد نمیتواند نماینده مطالبه عمومی باشد. از سوی دیگر، مسیر ورود علاقهمندان باز است و هیچ محدودیتی برای آنها ایجاد نشده است.
وزیر آموزشوپرورش گفت: افزایش سن پذیرش در دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی همچنان در مرحله بررسیهای کارشناسی است و تا زمان ابلاغ رسمی رئیسجمهور، نهایی نخواهد شد.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش گفت: اگر تخصیص منابع به درستی انجام شود در نهایت ۳۰ هزار تومان سرانه موضوعات پرورشی و فرهنگی هر دانش آموز است.
طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی، شوراهای برنامهریزی و توسعه استانها موظف شدند ۵ درصد از اعتبارات تملک دارایی و سرمایهای استانها را به توسعه زیرساختهای آموزشی و فرهنگی اختصاص دهند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر ضرورت حفظ و تقویت دانشگاه فرهنگیان گفت: در سالهای گذشته عدهای بهدنبال تعطیلی یا تضعیف این دانشگاه بودند اما شورای عالی انقلاب فرهنگی در برابر این نگاه ایستادگی کرده است.
خسروپناه درخصوص مصوبه افزایش سن ورود به دانشگاه فرهنگیان گفت: افزایش سن پذیرش دانشجو هیچ ارتباطی با کمبود نیرو ندارد؛ زیرا ظرفیت پذیرش عدد مشخص و ثابتی است. البته این مصوبه هنوز ابلاغ نشده و همچنان نیازمند بحث و بررسی در صحن شورا است تا عدالت در گزینش دانشجومعلم رعایت شود.
هویت دانشگاه بهمثابه یک اجتماع مستقل و مسئول است نه یک ساختمان آموزشی. اجتماع اهل دانش نمیتواند نسبت به ظلم و استکبار بیتفاوت بماند؛ زیرا دانش بدون عدالت، آزادی و استقلال، بیمعنا میشود؛ این حقیقتی است که اهالی علم بهتر از هرکس دیگری میدانند.