به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، حمیدرضا قائم پناه، معلم و مدیرمسئول رستا در یادداشتی به مناسبت روز خبرنگار نوشت: در تقویم رسمی کشور، روز خبرنگار با نام شهید محمود صارمی گرهخورده است. خبرنگاری که جان خود را در مسیر آگاهیبخشی از واقعیتهای میدان نبرد تقدیم کرد. اما این روز، در حافظه عمومی مردم، به نام تمام آنهایی پیوند خورده که در مواجهه با خطر، روایت حقیقت را برگزیدهاند. از خبرنگاران شهید فلسطینی تا فعالان و اصحاب رسانهای شهید ایرانی، از میدانهای جنگ نظامی تا صحنههای مقاومت فرهنگی که بهای سنگینی برای رساندن حقیقت پرداختهاند.
در میانه نبردهای رسانهای امروز که روایتهای تحریفشده و ناقص از واقعیتها بهسرعت در سطح افکار عمومی منتشر میشود، نهاد آموزشوپرورش نیز به یکی از میدانهای اصلی درگیری تبدیل شده است؛ میدانی که اغلب تصویرهای آن از بیرون، نادرست، اغراقآمیز و همراه با سیاهنمایی است.
رهبر معظم انقلاب سال 96 در دیدار جمعی از معلمان و فرهنگیان، در توجه به تلاش جریانی برای نفوذ و از بین بردن ارزش آموزشوپرورش و بیاعتماد نسبت به آن، میفرمایند:
“گزارشهایی که به من میرسد نشان میدهد که یک جریانی در کشور سعی میکند آموزشوپرورش را از چشمها بیندازد؛ ارزش آموزشوپرورش را و اعتماد به آموزشوپرورش را در دلها از بین ببرد؛ مقاصدی دارند. این [جریان] از بیرون هم هدایت میشود. حالا بعضیها لجشان میگیرد؛ تا ما میگوییم دستهای خارجی، میگویند شما مدام به خارجیها حمله میکنید! نه، ما ضعفهای خودمان را میبینیم؛ اگر ما قوی باشیم، آن خارجی هیچ غلطی نمیتواند بکند، امّا او از همین ضعفهای ما است که دارد استفاده میکند، برنامهریزی میکند، نقشه میکشد، نفوذ میکند؛ راههای مستقیم را کج میکند، معوج میکند.”
یا در دیدار دیگری، ایشان در خطاب به معلمان و دانشجو معلمان هشدار جنگی را در عرصه تعلیموتربیت میدهند و میفرمایند: “در این عرصه یک جنگ بزرگی وجود دارد؛ عزیزان من، جوانهای هوشمند و پُرانگیزه و مؤمن که در این مجموعه جمع شدهاید و همة کسانی که در مجموعة تعلیموتربیت میخواهند نقش ایفا کنند! این جنگ را جدّی بگیرید؛ الان یک جنگ وجود دارد. یک عدّهای میخواهند لالایی بخوانند که ما خوابمان ببرد و نفهمیم دشمن مشغول چه کاری است.”
در چنین میدان نبردی، معلم دیگر تنها یک مدرس صرف نباید باشد. او باید به روایتگری تبدیل شود که میدان را از دست تحریف، سیاهنمایی و ناامیدی بیرون بکشد.
مفهوم معلم خبرنگار شاید بتواند پاسخی به همین نیاز باشد. معلمی که صرفاً در کلاس نمیماند، بلکه با تحلیل دقیق نظام تعلیموتربیت، با نگاه به مسائل جامعه، خود را مسئول و نقشآفرین میداند. چنین معلمی روایتگری منفعل نیست، بلکه با نگاه درستی به هویت معلمی و با مسئولیت اجتماعی، به میدان روایت وارد میشود و با استفاده از این بستر، به دنبال پیگیری مطالبات، حل نظام مسائل آموزشوپرورش و گفتمان صحیح اتفاقات جامعه است.
برخلاف تصور رایج، روایتگری صرفاً به معنای بازگوکردن رویدادها نیست. روایت، همواره با انتخاب همراه است: چه چیزی را ببینیم، از چه زاویهای بگوییم، چه بخشی را برجسته کنیم و از کدام بخش بگذریم. این انتخابها، اگر آگاهانه و متعهدانه نباشد، میتواند به تحریف حقیقت منجر شود. روایت، بهویژه در میدان تعلیموتربیت، باید مبتنی بر آگاهی، شناخت درست از نظام مسائل آموزشوپرورش و باورمند به تحول باشد.
در روز خبرنگار، وقتی از رسالت رسانهای سخن میگوییم، نباید سهم مدرسه و معلم را نادیده بگیریم. آنچه در کلاسها میگذرد، تنها بخشی از ماجراست. روایتگری معلم، اگر در افق نظام تعلیموتربیت و در نسبت با مسائل اجتماعی باشد، میتواند نقش تمدنی پیدا کند. نقشی که به بازسازی نگاه جامعه به آموزشوپرورش و گفتمان صحیح منجر میشود.
معلم خبرنگار باید تصویر مدرسه را نه با نگاه تبلیغاتی، بلکه با نگاهی متعهد به حقیقت ترسیم کند. در برابر تصویرسازیهای ناقص و مغرضانه، صدای مدرسه و آموزشوپرورش باید از درون آن شنیده شود. روایتی که نه صرفاً گزارشی از کمبودهاست و نه نادیدهگرفتن آنها، بلکه تحلیلی از وضعیت واقعی آموزش با نگاه به عدالت، تحول و امید باشد.
روایت اگر بر خواست الهی استوار نباشد، اگر در جریان حق قرار نگیرد و به خدمت جبهه باطل درآید، دیگر نمیتواند ابزاری برای آگاهی، اصلاح و یا تحول باشد. معلم خبرنگار، اگر در روایت خود از این معیار فاصله بگیرد، ممکن است ناخواسته در بازتولید تحریف مشارکت کند. روایتگری اصیل، در امتداد رسالت پیامبران است؛ نه ازآنجهت که صرفاً خبری را منتقل میکند، بلکه چون در خدمت حقیقت، عدالت و آینده جامعه است.
معلم باید توجه داشته باشد که درگیر یک جنگ تمامعیار در عرصه تعلیموتربیت است. جنگی که دشمن در آن میکوشد بنیانهای فکری، هویتی و اعتقادی نسل آینده را تخریب کند.
او باید درک کند که مأموریتی فراتر از تدریس صرف یک محتوای درسی دارد؛ چراکه امروز تلاش سازمانیافتهای در جریان است تا آموزشوپرورش را از چشم مردم بیندازند و تصویر این نهاد حیاتی را تیره و بیاثر جلوه دهند.
بنابراین، معلم باید بتواند با روایتهای دقیق، مؤثر و امیدآفرین، در برابر جریان تحقیر و تضعیف آموزشوپرورش بایستد. او باید چهرة واقعی مدرسه و معلم را آنگونه که هست، بازتاب دهد و نگذارد روایات تحریفشده، تصویر این نهاد حیاتی را مصادره کنند و در راستای حل مسائل این حوزه در مسیر تحول بنیادین، نقشآفرینی کند.
او باید بداند تلاش برای سلب اعتبار آموزشوپرورش از آنجا نشأت میگیرد که این نهاد، اثرگذار و تعیینکننده آینده جامعه است و در این جنگ همهجانبه، بنیانهای فکری و هویتی جامعه و نسل آینده، مورد هدف واقع شده است.