• امروز : دوشنبه - ۱۷ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 28 - شوال - 1445
  • برابر با : Monday - 6 May - 2024
4
در جست‌و‌جوی تحول/ قسمت اول

صیدی دوباره/تلاش برای گفتمان‌سازی سند تحول بنیادین در دوازدهمین سالگرد ابلاغ آن

  • کد خبر : 5743
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۲ - ۲۲:۴۲
صیدی دوباره/تلاش برای گفتمان‌سازی سند تحول بنیادین در دوازدهمین سالگرد ابلاغ آن
آموزش‌و‌پرورش به دنبال بهره از تحول است؛ البته در چندسال اخیر، وزارت آموزش و پرورش با ایجاد قرارگاه اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نسبت به این مطالبه، قدم برداشته و در حال برنامه ریزی است؛ اما باید توجه داشت که همه دستگاه‌های کشور در این راستا باید کمک حال آموزش و پرورش باشند‌‌.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، روایت رضا کلی‌وندی، خبرنگار رستا از نشست کارشناسان تعلیم و تربیت پیرامون سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

تحول، یک ماهیِ زنده‌ کف برکه دغدغه‌های آموزش‌و‌پرورش است. ماهی زنده‌ای که فعالان تعلیم‌و‌تربیت هنوز هم بر این عقیده‌اند که هر وقت از آب گرفته شود، باز تازه است. سند تحول بنیادین این روزها دوازده‌ساله شد، سندی که به گفته‌ی نویدادهم، دبیرکل سابق شورای عالی آموزش‌و‌پرورش، ۵۰۰ نفر از متخصصان آموزش‌و‌پرورش در تدوین آن نقش داشته‌اند و بنا بوده قانون اساسی آموزش‌وپرورش برای تحول باشد. چیزی که هنوز راکد مانده و باعث شده است سفره‌ی آموزش‌و‌پروش بعد ۱۲ سال هنوز هم از ماهی تحول ‌بهره چندانی نبرده باشد.

آموزش‌و‌پرورش به دنبال بهره از تحول است؛ البته در چندسال اخیر، وزارت آموزش و پرورش با ایجاد قرارگاه اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نسبت به این مطالبه، قدم برداشته و در حال برنامه ریزی است؛ اما باید توجه داشت که همه دستگاه‌های کشور در این راستا باید کمک حال آموزش و پرورش باشند‌‌. برنامه‌‌‌‌ در جست‌وجوی تحول که ۲۳ آذر در پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان برگزار شد، از جنس همین تلاش‌هاست. ادامه‌ی آنچه می‌خوانید قسمت اول از سرگذشت این رویداد است:

به دنبال اهریمن

سمیه رام، مدیر اداره کل برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان، پشت تریبون قرار گرفت تا سخنانش را شروع کند.

تکه‌ی اول برنامه علاوه بر سخنان رام، به سجاد صدیقی، رئیس سازمان بسیج فرهنگیان کشور هم اختصاص داشت. رام سخنانش را آغاز کرد: «گفتگو در مورد تحول را مبارک می‌دانم؛ تا در مورد مسیری که تا کنون طی کرده‌ایم، گفتگو نکنیم، ادامه‌ی مسیر هم برایمان شفاف نخواهد شد. سه پرسش کلیدی درباره تحول داریم “چرایی، چیستی، و چگونگی تحول” عمیقاً فکر می‌کنم که پاسخ ما به چیستی و چگونگی برگرفته از پاسخ به چرایی تحول است. و اصولاً اگر در تعلیم و تربیت اهریمنی نداشته باشیم و چرایی موضوعیت نداشته باشد، بقیه موارد هیچ اهمیتی نخواهند داشت.»

رام به موضوع دوم رسید: تعلیم و تربیت اسلامی و چیزی که از تعلیم‌وتربیت می‌خواهیم. «معنای مختار ما از تعلیم‌و‌تربیت چیست؟ معنای مختار ما از انسان رشدیافته چیست؟ اینجاست که معنای مدنظر ما از تحول با تربیت اسلامی ارتباط پیدا می‌کند اصلاً تعریف از تربیت دینی و اسلامی چیست؟ گونه‌های مختلفی از تربیت اسلامی در اذهان است. آن معنایی از تربیت دینی که صرفاً مساوی آموزش دین است، قطعاً کافی نیست. حتی اگر تربیت اسلامی‌ای را بیان کنید که با نگاه جامع به تربیت است یعنی تربیت تمام‌ساحتی؛ باز به نظر می‌رسد تحول بنیادین با معنای سومی از تربیت اسلامی ربط پیدا می‌کند که تعمداً آن را نظریه اسلامی تعلیم و تربیت می‌نامم. نظریه‌ای که خودش را رقیب نظریه‌های روانشناختی می‌داند و برای انسان، صرفاً چون انسان است حرف دارد.»

رام قسمت آخر سخنانش را این‌گونه ادامه داد: «نظام تعلیم و تربیت مدرن و مدرسه‌ای، محصول یک دوره تاریخی است که در آن مدارس رونق گرفته است. مدرسه مدرن در خواستگاه تاریخی خود هم در نقد است. در مفهوم اصلاحات آموزشی، اصلاح ساختار آموزش عمومی نقدهایی مطرح می‌شود و تغییر آن را مطرح می‌کنند. آیا این تحولی که در موردش صحبت می‌کنیم از همین جنس است؟! قطعاً خیر. نمی‌توانید نقش مدرسه مدرن در جایگاه تمدنی غرب را نادیده بگیرید و دنبال تحول باشید.نسبت توسعه و تربیت در این مفهوم اهمیت پیدا می‌کند.

مهم‌ترین نقدتان به نظام آموزشی چیست؟ از مدرسه به معنای کنونی می‌شود انتظار تربیت انسان را داشت؟!

رام: اگر مختصر و مفید بگویم، نه. مدرسه مدرن یک نسبت وسیعی با توسعه اقتصادی دارد. کارویژه آن تربیت انسان نیست، بلکه تربیت نیروی کار است. ضرورت و چرایی در این بستر است که معنا پیدا می‌کند.»

سجاد صدیقی سخنش را حول تعلیم‌و‌تربیت رسمی شروع کرده، آن هم با مثال خان و استثمار: «یک خان برای استثمار ۵ نفر مشکل چندانی ندارد. اگر ۵۰ نفر هم بشوند باز هم مشکل چندانی ندارد و با استخدام چند نفر می‌تواند باج همیشگی را بگیرد. ولی تصور کنید ۲۵۰۰۰ نفر در استثمار این خان باشد. نه؛ ۵۰ میلیون نفر. اگر این عدد ۵۰ میلیون نفر شد، خان باید سازوکار تعریف کند. سازوکار استثمار. باید مفهوم بسازد و این مفهوم را منتقل کند. نیاز به سازوکار دارد. نسبت آموزش‌و‌پرورش رسمی هم مشابه است. چه لزومی دارد اساساً به دنبال یک دستگاه بزرگ و پیچیده برای نظام تعلیم‌و‌تربیت باشیم؟ برای همان خان اگر مسئله آموزش باشد و همان سیر عددی را طی کند باید تعداد زیادی را همراه خود کند. افرادی که مفاهیم او را بفهمند و توانایی انتقال آن‌ها را داشته باشند.»

صدیقی آخرین میخش را به مدارس و نگاه کلان به تحول کوبید: «اساساً تقلیل دادن تحول به مدرسه یک خطای راهبردی است. ناخودآگاه در این مسیر محصور می‌شویم. البته به معنای این نیست که هر کس در هر جایی و در حد توانایی‌اش کار نکند ولی نباید فراموش کرد که تقلیل دادن تحول به مدرسه فرار از همان پاسخ به پرسش‌های اساسی است. اگر قلب را کف دست بگیریم و قلب در حال تپش هم باشد. باز آن را گوشت متحرک می‌نامند. دیگر کسی به آن قلب نمی‌گوید. قلب زمانی قلب می‌شود و این گوشت زمانی معنا پیدا می‌کند که در یک نظامِ ربط پیچیده با روح و انسان باشد. اشکال اساسی در مبانی نظری هم همین است. همه‌ی موضوعات را مجزا از هم دیده‌ایم و حرفی از فرایند کلی نزده‌ایم. و اینجاست که سوالات اساسی مطرح می‌شوند. مدرسه یکی از ارکان اساسی تعلیم‌و‌تربیت است ولی همه‌ی آن نیست. نباید مجزا تحلیلش کرد.»

فرصت صحبت هر دو به پایان رسیده و تنها قسمتی که مانده پرسش و پاسخ است:

از سند تحول چه انتظاری می‌توان داشت؟

صدیقی: سند مثل قانون اساسی و چارچوب حرکت و قواعد است. باید هم همین‌گونه باشد.

سرنوشت مدارس آینده با وجود مطالبی که در مورد تعلیم‌و‌تربیت اسلامی مطرح شد، چه می‌شود؟

رام: بین مدرسه مدرن و ترتیب دوگانه نسازیم. بلکه توجه داشته باشیم این تربیت که در حال حاضر در اختیار توسعه قرار گرفته است، بناست پیشران ساحت‌های مختلف زندگی شود.

تعریف شما به حدی پیچیده است که گویی تحول هیچ وقت محقق نمی‌شود، این نگاه درست است؟

صدیقی: مسئله دست‌نیافتنی بودن آن نیست، مسئله عدم ساده‌انگاری آن است. خودرو برای حرکت لاستیک مناسب خودش را لازم دارد. باید به پرسش‌های اساسی پاسخ درست داد تا امکانات و روش‌ها متناسب با تحول باشد. تحول، جبهه اجتماعی نیاز دارد و باید فراگیر شود. درست است که سند باید اجرایی شود ولی اجرایی شدن الزاماتی دارد. بالاخره آیا می‌خواهیم هم‌افق شویم یا نه؟! این هم‌افق شدن کجا می‌خواهد رخ دهد؟ اولین گزاره جدی تحول ایجاد تفاهم اجتماعی و اقناع عموم است. موضوع تعلیم‌و‌تربیت یک سازه فیزیکی نیست بلکه موضوع آن ادراکات اجتماعی است. منطق قطعاً تربیت انسان و انسان‌سازی است و نباید آن را به مدرسه و رابطه‌ ساده‌ی مربی و متربی تقلیل داد.

ادامه دارد…

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=5743

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.