به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا ،زهرا محمدی طیبی، معاونت جهادی حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس؛
ملت مبارز ایران، ملتی ست که همواره با تکیه بر توان خود، دست ظلم را کوتاه کرده و در جهت محقق شدن آرمانها قدم برداشتهاند و به درازای تاریخ، در عرصه های مختلف از سوی بیگانگان در معرض تهدید های بسیاری بودهاند.
همانطور که امام (ره) میفرمایند:
《ملت شریف ایران میدانید که در رژیم گذشته آنچه بر ملت مبارز ایران سایه افکنده بود، علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بیمحتوا و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود. ملتی که در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود میشد که در اوج ترقی است. از جمله حوایج اولیه برای هر ملت در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنها، آموزش برای همگان است.》
پیشینه نزاع حق و باطل به قبل از خلقت انسان برمیگردد و همواره در مقابل کشورهایی که عزم بر گسترش حق را دارند، جبهه باطلی هم وجود دارد که در تلاش است تا اقداماتی که سمت و سوی نظام تمایلات مردم را به سمت منافع خود سوق میدهد، طراحی و اجرا کند.
این اقدامات، زمانی به صورت جنگ سخت بود و حق و باطل با سلاح جنگی سرد و گرم با هم به مقابله میپرداختند؛ اما در زمان کنونی این جنگ ، جنگ نرم است و جبهه باطل، تغییر تمایلات انسان ها را با تاکید بر توسعه سبک زندگی جدید و مدرن هدف قرار داده است و در اندیشه ارائه برنامه هایی متناسب با منافع خود برای تربیت انسان ها است.
ضرورت مقابله با این نوع کنش جبهه باطل، آرایش جدیدی را از جبهه حق میطلبد که باید با روحیه جهادی وارد این جبهه شد و در عرصه تربیت نسل آینده این کشور نبرد کرد.
اهمیت این جنگ جدی در تربیت انسان ها را در فرمایشات مقام معظم رهبری میتوان بررسی کرد:
در عرصه تربیت انسانهای والا، با همّت، رشید و شجاع و باهدف_ در عرصه این تربیت مهم_ یک جنگی برپاست؛ یک عدّه ای میخواهند جوان مؤمن، جوان مسلمان، جوان ایرانی با این خصوصیّات پرورش پیدا نکند.
با وجود این جنگ، ضرورت آرایش جدید نظام آموزش و پرورش(که در خط مقدم این جنگ قرار دارد) در تقابل با برنامه های دشمن مطرح میگردد.
آموزش و پرورش به تنهایی قادر به سینه سپر کردن در این جبهه نیست زیرا مخاطب هدف این ارگان که دانش آموزان هستند، از همه عوامل موجود در جامعه تاثیر میپذیرند.
برای مسئله تربیت که نقش آفرینان آن یک ملت است، باید جبهه مردمی شکل بگیرد که با روحیه جهادی به این تقابل بپردازند.با نگاهی به تاریخ زندگی بشر به این فهم میرسیم که اگر اراده همه مردم برای محقق شدن کاری جمع شود، آن کار به ثمر مینشیند.
نمونه آن را میتوان در اکثر وقایع مشاهده کرد که مثال ملموس و قابل درک آن انقلاب جمهوری اسلامی ایران بود.
تمام ملت خواستار انقلاب بودند و به سبب دغدغه خود در صحنه حضور پیدا کردند و ضمن آنکه عرصه را برای خود میدانستند؛ به دنبال آن وارد عمل شده و انقلابی تاریخی را رقم زدند.
اگر خرد تر و جزئی تر بنگریم، به این نتیجه میرسیم که به شرطی که متناسب با نیاز مردم دست به طراحی و اجرای برنامه های خود بزنیم، آن ها نیز با برنامه های ما همراه شده و ادامه مسیر را میپیمایند.
پس تا زمانی که گفتمان عمومی در مسائل خرد و کلان ایجاد نشود، به موفقیت ما در حل آن مسئله منجر نخواهد شد.
نکته ای که در اینجا از اهمیت بالایی برخوردار است، تربیت انسانهایی است که اجتماع مردم را شکل میدهند.و چون دشمن هم در این عرصه فعالیت جدی دارد، نیاز به یک جهاد همگانی دارد زیرا که الگوی انقلاب الگوی مردم سالاری دینی است.
محور ابتدایی تشکیل جبهه جهادی، معلمان و دانشجو معلمان هستند زیرا معلم محور حرکت اجتماع است و باید خود را برای این جنگ آماده کنند.
در مرحله بعد مستلزم یک بسیج عمومی است که همانطور که امام (ره) در پیام تشکیل نهضت سواد آموزی مطرح میکنند، برای رفع این نقیصه درد آور، باید بسیج شویم و ریشه این نقص را از بن بر کنیم. تعلیم و تعلم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است.
این نیاز دیده میشود که باید ائمه جماعات شهرستانها و روستاها، مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تکایا باسوادان، نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی اعضای بیسواد را تعلیم کنند و بیسوادان از این امر سر پیچی نکنند.
به راستی همه اثر گذاران تربیتی در هر شغل و ردا و مسلکی … باید در این مسیر جهاد کنندو ایران را به صورت مدرسه ای در آورند تا هویت ایرانی_اسلامی نسل آینده به بهترین وجه خود شکل گیرد.
انتهای پیام