به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، نامه تحلیلی_انتقادی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان خطاب به رئیس جمهور پیرامون امر دیپلماسی مقاومت به شرح زیر است:
جناب آقای دکتر پزشکیان
رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم
بر همگان رویکرد مردمسالارانه شما و تلاش بیدریغ در برخورد با چالشهای پیدرپی سیاسی، اقتصادی، نظامی و اجتماعی دوران تصدی مسئولیتتان، واضح و غیرقابل چشمپوشی است اما با توجه به موضعگیریهای متعدد کابینه دولت چهاردهم در مواجهه با غرب، استعمار و امپریالیسم جهانی علیالخصوص آمریکا در مدتزمان یکساله انتخاب جنابتان بهعنوان رئیس قوه مجریه و خاصّه پس از مصاحبه اخیر شما با خبرنگار مشهور یعنی تاکر کارلسون آمریکایی که زیر سؤال برنده شعار «نه شرقی، نه غربی» و اصل ۱۵۱ قانون اساسی و همچنین تضعیفکننده مسئله عزت و اقتدار ایرانی بود؛ لازم دانستیم نکاتی مهم در خصوص مسئله دیپلماسی مقاومت و نحوه مواجهه با غرب در ابعاد متفاوت را خدمت شما عرض کنیم.
در سالیان اخیر منطقه غرب آسیا وارد عرصه جدیدی از نظمهای حاکم بر جهان شد و به تعبیری طرح نویی از آن به میدان آمد؛ از انعقاد پیمان ابراهیم به جهت رسمیتبخشی به ملیت اسرائیلی و گسترش روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی در سال ۲۰۲۰ تا پایهگذاری کریدور و دالانی نظیر آیمک (IMEC) و گفتمانسازی آن برای کشورهای منطقه، که همگی مسیر را برای افزایش میزان نفوذ استعمار در این بلوک و تقویت قدرت آن تسهیل میکرد. ناگهان موضوعی که تمامی این تدابیر را به چالش کشید و نظم بههمریخته را دچار دگرگونی کرد، عرصه ظهور مجدد مقاومت در غزه بود که ضربهای مهلک به سیاستهای عظیم غرب برای ایده «خاورمیانه جدید» (The New Middle East) محسوب میشود. عملیات طوفان الأقصی هیچگاه تنها در بُعد نظامی دیده نشده و نخواهد شد و از اساس باید با ادراک مفهوم مقاومت تحلیل گردد.
مقاومت برگرفته از مفهوم لا اله الا الله است و نفی طاغوت در طول آن شکل گرفت. امروز آمریکا نماد طاغوت عالم است. استقلال امت اسلامی و نبرد آنان با استعمار در عین وحدت مذاهب، افکار و قلوب از اهم واجبات برخورد با او بوده و گرایش به این مفهوم، منطق سیاسی و عرصه سیاستگذاری ما را به آنچه حالت مطلوب ایده انقلاب اسلامی در عرصه حکمرانی جهانی است، خواهد رساند.
در طول تاریخ در مقابل این مسئله وابستهسازی، غربگرایی و تسلیمپذیری در برابر استعمار به جهت اتخاذ راهبردهای کوتاهمدت و میانمدت گرهگشایی از مسائل اقتصادی درون کشور و با دید صرفاً درونمرزی دیده شده، از دیرباز تاکنون برنامه راهبردی بزرگ استعمارگر جهان یعنی این آمریکای ظالم، توسعه قدرت در بلوک شرق و خاورمیانه به واسطه تهدیدات و تحریمهای اقتصادی و فشار بر روی آن با عرصه نظامی بودهاست؛ از اساس او برنمیتابد کشوری سیستم تجارت و سرمایهگذاری خارج از کنترل و سیطره او داشته باشد. اما به دلیل سیاست منافقانه همیشه از باب گفتوگو به مذاکره یکطرفه و درخواستهای دیپلماتیک تسلیمی برای کشور مقابل وارد میشده و در هر آن موردنظر به تمامی قولها با غفلت نهادها و سازمانهای بینالمللی پشت میکرده است. غرب مکرراً ثابت نموده تنها منفعت خودش تا نهایت ممکن برایش مهم است و هیچگونه پایبندی به تعهداتش نخواهد داشت؛ در برخورد با ایران بهعنوان محوریترین و مرکزیترین نقطه رهبری استقلال منطقه در مقابل استعمار، کشوری پهناور و دارای منابع عظیم طبیعی و خاصّه نفت و قدرتمند عرصه نظامی و سیاسی؛ سیاست او همیشه ورود از در تعامل ظاهری و مذاکره کاذب برای توقف در فرآیندهای پیشرفت ایران بودهاست. دیپلماسی او تنها به جهت گره زدن روشهای حل مسائل به خودش است و به واسطه اهرمهای متفاوت این موضوع را وارد چرخه تکرار میکند تا به نقطهای که در برابر خواستههایش بهصورت کامل تسلیم شویم. مذاکرات اخیر و خیانت آنها به میز گفتوگو نمونه بارز این عدم تعهد بود؛ رویکرد صلحجویانه ایران در برخورد با غرب و نشستن پای میزی که در دهه ۹۰ بهصورت کامل برای ما عبرتی بارز از بینتیجگی بود، ثابت نمود ما هیچگاه و طبق هیچ منطقی به دنبال یکهتازی و عدم تعامل با دنیا نبوده و نیستیم اما خودشان با هماهنگی آژانس هستهای، رژیم صهیونیستی و جوامع بینالمللی مسئله مورد مذاکره را مورد حمله مستقیم قرار دادند.
اما برخورد قاطع نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و هماهنگی وزارت امور خارجه در رسمیتبخشیدن به این حق پاسخ نظامی بر آمریکا ثابت کرد که ایران و ملت ایرانی با زور به تسلیم نخواهد رسید و خواستهای را بهصورت تحمیلی نمیپذیرد؛ چه جنگش و چه صلحش!
تنها شیوه تسلیمناپذیری در مقابل آنان مقاومت در همه عرصهها است؛ مقاومت تربیتی، اقتصاد مقاومتی، فرهنگ مقاومت، روابط خارجه بر پایه مقاومت و… این اندیشه مقاومت دقیقاً طراحی مقابلی پیرامون ایده استعمار برای کنترل بر منطقه میباشد و از پی آن برونداد جهانی خواهد یافت.
باید با این مفهوم انس گرفت و در همه لایهها با این فلسفه به میدان آمد؛ میتوان برای مثال از قصه اقتصاد مقاومتی گفت که با استراتژیک و تاکتیکمحوری راهاندازی ریال اسلامی، حذف دلار از نظام تعاملات اقتصادی، پیگیری ویژهتر کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب با مرکزیت ایران و استفاده از ظرفیت عرصه دریا و کشتیرانی دریای عمان و خلیج فارس، افزایش صادرات به کشورهای کمتر توسعهیافته و… میباشد. حال این عرصه اقتصاد بینالملل است؛ در داخل، احیای شرکتهای خصوصی مردمنهاد در روند تولیدی کشور و سرمایهگذاری مردمی و حاکمیتی برای افزایش میزان تولید، نفی هایپرها و جلوگیری از توسعه مجموعههای زنجیرهای لیبرال سرمایهداری، پیگیری نهادهای قضایی و جلوگیری از زیر سؤال بردن قوانین اداری و مالی، استفاده از ظرفیت آموزشوپرورش خصوصاً تولیدیسازی و سرمایهگذاری در هنرستانها و بهسازی روند ورود دانشآموزان به عرصه شغل و هنر در ابتدای امر فارغالتحصیلی، حمایت ویژه از عشایر و کشاورزان در پرورش روند صعودی غذا و معیشت اولیه در زندگی عموم مردم و هزار و یک راهحل دیگری که در جریانات شعارهای دهه جاری قرار داشته و تنها نیاز به اجراییسازی با تکیه به اندیشه امامین انقلاب و باور به مردم میباشد.
حال اینها بخشی از مسائل گسترده دیپلماسی مقاومت بود؛ دیپلماسی مقاومت نظریهای همسو با بنیانهای دینی و سیاسی ما میباشد، چیزی که باید بهعنوان منطق درگیری و مبارزه اتخاذ گردد. ما هیچگاه منکر گفتوگو و تعامل با جهان نبوده و نخواهیم بود اما گذری در عبرتها و سیری در تاریخ مواجهه با غرب دست ما را برای تصمیمگیری باز کرده است.
جناب آقای پزشکیان، توصیه ما به شما این است که به جای گوش فرادادن به جاهلین و پیران فرسوده عرصه سیاست که قوه تشخیص منطق انقلاب و امامین آن را در طول زمان از دست دادهاند و با اندیشه لیبرال و غربزده در قالبهای متفاوت به شما مشورت و نظر میرسانند، به کلام جامعه دانشجویان بسیجی دانشگاههای سراسر کشور که در همه عرصه به میدان حاضر بودند، دل سپارید.