به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا؛ به قلم رضا کلیوندی، خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی رستا،
مدرسه و نسبت ما با آن
تلقی از مدرسه باید محلی برای جامعهسازی باشد. محلی که ثمره تلاش این وزارتخانهی عریض و طویل را به دانشآموز میرساند و در خدمت او قرار میدهد. باید برای ادارهی این ساختار ایدههایی در تراز انقلاب اسلامی داشت. باید در چارچوب اجرای سند تحول حرکت کرد. روی دیگر سکه، نداشتن ایده در ادارهی این ساختار است؛ چیزی که این وزارتخانه را به موضاعات و مشکلات روزمره تقلیل میدهد.
مدرسه باید محور آموزش و پرورش بشود. مدرسهمحوری لزوماً به معنای تمرکززدایی نیست و بخش مهمتر اینست که اهمیت مدرسه پوشیده نماند و کل وزارتخانه در خدمت مدرسه باشد. آن هم یک انگارهی درست از مدرسه: محور آموزش عمومی به معنای تربیت همگانی و در خدمت جامعهسازی.
برنامهریزی براساس نقش و جایگاه سند تحول در مدارس اهمیت بالایی دارد. اگر بدنهی آموزش و پرورش بناست به سمت تحول حرکت کند، آگاهسازی معلمان و مدیران مدارس از جایگاه مدرسه و معلم جزو اولین کارهایی است که لازم است انجام شود.
تحولِ زورکی یا تحول گفتمانی
آموزش و پرورش باید ملتزم بر اجراییسازی نقشه راه سند تحول بنیادین باشد. بنابر فرمایشات مقام معظم رهبری این نقشه راه باید توسط دولت و مجلس حمایت و کمک بشود. در کنار اهتمام بر اجرای سالانه این نقشه راه، باید توجه ویژهای به گلوگاههای آموزش و پرورش هم داشت. دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی از این گلوگاههای حساس هستند که توجه و حل مسائل آنها نیازمند توجه و تشکیل کارگروههای ویژه در وزارتخانه است. اهمیت این دو دانشگاه و لزوم تامین نیروی انسانی آموزشوپرورش از طریق این دانشگاهها در برنامه هفتم پیشرفت هم مورد توجه قرار گرفته است.
وجود یک نهاد نظارتی و مردمی برای اجرای مفاد نقشه راه سند تحول هم ضروری است. این نهاد نیازمند طراحی و هویتبخشی است تا بتواند اجزای سند تحول را در مسیر درست خودش نگه دارد و مانع از آن شود که برنامههای روزمره و تکراری و خالی از تحول به سند تحول مرتبط گردند.
نکتهی بعدی گفتمان است. حرف مشترک من و شما. اهمیتش از موارد قبلی بیشتر نباشد، کمتر نیست. برنامهریزی ویژه برای گفتمانسازی عمومی معلمی به معنای واقعی کلمه و همچنین گفتمانسازی تحول در تمامی بدنه حاکمیت برای احصای جایگاه ویژه سند تحول بنیادین بسیار حیاتی است. این گفتمانسازی در اصل نقطهی آغاز حرکت آموزش و پرورش به سوی تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت است و همکاریهای گستردهای را با ارگانها و دستگاههای اجرایی میطلبد.
تربیت معلم
نیروی انسانی مهمترین عامل پیروزی و چربیدن تحول بر خمودگی، بیحالی و روزمرگی در یک سازمان است. اگر بنای تحول آموزش و پرورش را داریم، نمیتوانیم از نظام تربیت معلم غافل باشیم. مسیر تحول به یقین از دانشگاههای فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی میگذرد. تحول و نوآوری در نظام تربیت معلم کشور ضروری است. روشها و برنامههای آموزشی و پژوهشی تربیت معلم باید تغییر کند و مبانی اسلامی و آخرین تحولات علمی و فناوریهای نوین باید نمود بیشتری در این دانشگاهها داشته باشد.
دانشگاههای ماموریتمحور فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی باید به وظایف خود برگردند. یکی از وظایف و مأموریتهای راهبردی دانشگاه فرهنگیان، توانمندسازی و ارتقای شایستگیهای عمومی، تخصصی و حرفهای منابع انسانی وزارت آموزشوپرورش از طریق آموزشهای کوتاهمدت و تحصیلات تکمیلی است. علاوه بر دانشجومعلمان و لزوم توجه به آنها، یک میلیون معلم در آموزش و پرورش نیاز به بهرهمندی و توانمندسازی دارند. انجام این کار در دو دانشگاه نامبرده، همت و توجهی بیش از پیش نیاز دارد.
تلاش برای تراز کردن یک ناترازی
اولین قدم دولت چهاردهم در حوزه آموزش و پرورش میتواند این باشد که به آموزش و پرورش رایگان و تقویت مدارس دولتی پایبند بماند و حتی آن را جدیتر دنبال کند. به عبارت دیگر، مدارس دولتی را تقویت کند و باید توجه داشت که این تقویت در پلهی اول، نیازمند حداقل ۲۰۰ هزار معلم است.
مسئلهی تقویت و توجه به استخدام نیروی انسانی با استخدامهای گاه بیگاه و بدون برنامهریزی فرق دارد. نیازمند برنامهریزی و اهتمام به اسناد بالادستی است. که مسئلهی افزایش استخدامیهای آموزش و پرورش در سند هفتم توسعه هم در نظر گرفته شده است.
معیشت معلم هم باید حل بشود. اجرای رتبه بندی در دولت سیزدهم آغاری خوب داشت ولی سرانجام آن با نقطهی مطلوب فاصلهی زیادی گرفت. رتبهبندی باید مثل گذشته جدی گرفته شود و نقایص آن مرتفع گردد.
تشکر از اساتید محترم، آقایان علی سلطانی، داود حسینپور، شهرام رامشت، اسفندیار چهاربند و ابراهیم سحرخیز و همچنین با سپاس از معاونت سیاستورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان که بدون همراهیشان جمعآوری این اولویتها ممکن نبود.