به گزارش سرویس مدارس پایگاه خبری تحلیلی رستا، محدثه شاهی، دانشآموزان زیربنای جامعه هستند؛ اگراین پی درست بنا نشود نمیتوان انتظاری از آیندهی کشور داشت. طبق آمار، درصد چشمگیری از افراد جامعهبر اثر عوامل گوناگون دچار نقیصههای ذهنی و جسمی هستند که گاه تا آخر عمر با آنان همراه است. اگرنیازهای خاص این افراد در زندگی جمعی در نظر گرفته شود، معلولیت، تواناییهایشان را جهت مشاركت كاملدر اجتماع، محدود نخواهد كرد.
طبق متن قانون اساسی، همه از جمله معلولین باید در دسترسی به آموزش و پرورش، مشارکت در زندگیاجتماعی و رشد در همه ابعاد روحانی و جسمانی، از امکانات برابری بهرهمند شوند. قرار دادن افراد با شرایطخاص در کنار افراد عادی نه تنها به پذیرش تفاوتهای جسمانی آنها کمک میکند و تحمل و احترام متقابل راافزایش میدهد، بلکه معلولیت را عادیسازی میکند و فرهنگ درست تعامل با آنان را در جامعه تحققمیبخشد.
گزارش زیر به بررسی آموزش تلفیقی دانشآموزان عادی و معلول جسمی– حرکتی در محیطهای آموزشیفراگیر، به منظور دریافت خدمات متناسب با شایستگیهای وجودی آنها و تأثیرات مثبت و منفی آن بردانشآموزان میپردازد.
محدودیتی که پله رشد میشود
به گزارش سازمان جهانی بهداشت بیش از ١ میلیارد انسان در جهان با نوعی از معلولیت به زندگی خود ادامهمیدهند. در کشور ما بیش از ۱۵۰ هزار دانش آموز استثنایی در هزار و پانصد و شصت مدرسه در حالتحصیل هستند. این افراد، انسانهایی متفاوت با سایر افراد اجتماع نیستند اما جداسازی آنان در طولتاریخ، باعث شکلگیری نگرشهای قالبی و غیرواقع گشته و در دوره مدرن، بازتولید این نگرشهای برساختهتوسط رسانهها، به فاصله اجتماعی ایجاد شده میان این افراد و عموم جامعه، دامن زده است. در چنینوضعیتی، بهترین راهکاری که این فاصله را به حداقل میرساند، آشنایی بیشتر با معلولان و نیازها وتوانمندیهای آنان و چگونگی تعامل با این افراد است. خاصیت افراد با نیازهای ویژه و نکتهای که آنان را ازسایرین متمایز میسازد، انگیزه و پشتکار آنهاست. این افراد شاید برای ادامه زندگی به کمک دیگران نیازپیدا کنند اما الگوی خوب امید، استقامت و تلاش برای دیگران هستند. اگرچه آنان برخی از توانمندیهایانسانهای عادی را ندارند، اما رویایی بزرگ در سر میپرورانند. بدیهی است امکان دستیابی آنها به ایناهداف، تنها با فراهم آوردن درجهای قابل قبول از تسهیلات و دسترسی ویژه به اماکن عمومی، خدمات، آموزشو پرورش و فرصتهای شغلی و نظیر آن، امکان پذیر است. تلاش برای فرهنگسازی و پدید آوردن امکاناتمورد نیاز آنان قدم کوچکی است برای رساندن روح و جسم توانمندشان به قلههای بلند آرزو و فتح موفقیتهاییکه سزاوار وجود قدرتمند آنهاست.
گامی در مسیر برابری
دانشآموز باید نحوه زندگی در جامعه و تعامل با دیگران را در مدارس آموزش ببیند که برای اجرایی شدن اینمساله نیاز است «آموزش و یادگیری» به صورت برابر انجام شود که آموزش تلفیقی یکی از روشهای تحققاین مهم برای همهی دانشآموزان است. حدود ٢٠ سال است که برنامه «آموزش تلفیقی» در کشور ما تدوینشده، اما به صورت جدی پیگیری نشده است. طی سالهای اخیر با تغییراتی که در رویکرد وزارت آموزش وپرورش ایجاد شد و همچنین برنامه یونسکو مبنی بر «آموزش برای همه» این برنامه با جدیت بیشتر در حالپیگیری است.
ضرورتی بر تفکیک نیست، اما هست
آموزش تلفیقی در کشور ما یعنی دانش آموزان نابینا، ناشنوا و دارای معلولیت جسمی و حرکتی میتوانندمانند سایرین برای تحصیل به نزدیکترین مدرسه به محل زندگیشان بروند اما متاسفانه در برخی موارد خانوادهدانشآموزان عادی و برخی موارد مسئولان مدارس مخالف این امر هستند و تاکید میکنند که دانش آموزان بایداز یکدیگر تفکیک شوند.
رستا در گفتوگویی با محیا ثبوتی، بیست ساله، با شرایط خاص سیپی(cp) چهاراندام، به تجربیات دوراندانشآموزی وی میپردازد. او در سنجش، با ضریب هوشی بالا توانست مجوز ورود به مدرسه عادی را بگیرد. با این حال برای ثبتنام حتی در مدارس غیرانتفاعی با مشکل مواجه شد. با پیگیری خانواده و همکاری یکی ازمدیران با ثبت نامش موافقت شد. در سال اول به علت پلههای زیاد مدرسه و شرایط بارداری مادرش مجبور بهتحصیل در خانه شد و در تمام مدت تحصیل به جز مادرش رابط دیگری در آموزش نداشت.
محیا ثبوتی میگوید: «قطعا با تحصیل افراد شرایط ویژه در کنار افراد عادی موافقم. چون این افراد تنها ازلحاظ جسمی مشکل دارند، و نباید حق تحصیل را از آنها گرفت. چه بسا این افراد بتوانند در آینده بهموفقیتهای عالی دست یابند. از اول ابتدایی، روش تلفیقی را با وجود تمام سختیهایش تجربه کردم و ازشرایط جسمانیام ناراضی نیستم، چرا که بارها افراد سالم به هوش و پشتکارم قبطه خوردهاند.»
وی در ادامه با اشاره به این نکته که هر امری مزایا و معایبی دارد گفت: «روش آموزش تلفیقی نکات مثبتبیشتری دارد. افراد با شرایط خاص فرصت خوبی برای شکوفایی استعدادهایشان دارند. از معایب این روش؛عدم فرهنگسازی و رفتار نامناسب است. معمولا افرادی که از نظر حرکتی محدود به ویلچر هستند، نیاز بهتعبیه محل عبور ویلچر دارند.»
محیا با اعتقاد به فرمودهی قرآن کریم «ان مع العسر یسری» میگوید: پس از هر سختی، آسانی است. درتمام مدت تحصیلم سرکوبها را به جان خریدم و معتقدم افراد با این شرایط برای موفقیت، باید صبر پیشه کنندو موقعیت خود را بپذیرند.
او هرساله پایههای آموزشی را با معدل بالا گذرانده است؛ کسب جایگاه رئیس شورا در انتخابات شورایدانشآموزی با رای بالا، معدل بالای ١٨ در دانشگاه و… ازجمله موفقیتهای اوست. درحال حاضر محیا،دانشجوی رشتهی روانشناسی است.
وی با اشاره به اهمیت و تاثیر خانواده در موفقیت افراد خاص گفت: «من جایگاه و موفقیتهایم را مدیون پدر ومادرم هستم که در تمام مراحل حامی من بودهاند. و ما امروزه نیازمند آموزش و فرهنگسازی درخانوادههاهستیم.»
محیا تاکید کرد، معلم رابط میتواند خیلی از مشکلات افراد خاص را برآورده سازد، خصوصا در امر آموزش. سازمان بهزیستی و ارگانهای مرتبط، با همکاری آموزش و پرورش باید به این موضوعات رسیدگی کنند.
همچنین رستا در گفتوگویی با فاطمهقرهداغی، دانش آموختهی دانشگاه فرهنگیان با یکسال سابقهی تدریسدر رشتهی دانشآموزان با نیازهای ویژه به آموزش تلفیقی و مزایا و معایب موجود در آن میپردازد. این نومعلماستثنایی اجمالا با طرح آموزش تلفیقی موافق است و البته ایران را در اجرای این روش نسبت به کشورهایتوسعه یافته عقبتر میداند.
قرهداغی در این خصوص بیان داشت: «به عنوان معلمی که در این مدارس حضور دارم، شاهد دانشآموزانیهستم که با ضریبهوشی شبیه یا نزدیک به افراد عادی، به علت عدم همسانسازی شرایط با نیازهایشان، هنوزدر مدارس استثنایی مشغول به تحصیل هستند. درحالی که با رعایت یکسری تاکیدات و حمایتهای بیشتر،قابلیت تحصیل در مدارس عادی را دارند تا به نحو احسن از استعدادهای خود استفاده کنند. معیار در سنجشاین افراد، ضریب هوشی آنها است و وضعیت جسمی چندان اثرگذار نیست مگر اینکه فرد نیاز به میز خاص وشرایط ویژه داشته باشد.»
وی در ادامه اظهار کرد: «لازم است جامعهی امروز، دانشآموزان نیاز ویژه را معرفی کند، و فرهنگسازی درزمینهی پذیرش همهی افراد به منظور ایجاد رشد و عدالت انجام گیرد. آموزش پرورش باید با فراهم آوردنامکانات لازم، دانشآموز نیاز ویژه را با آمادگی قبلی به این فضا وارد کند.»
فاطمه قرهداغی با اشاره به مزایا و معایب این روش گفت: «میگوییم با روش تلفیقی موافقیم چون دانشآموزنیاز ویژه در آینده وارد جامعه خواهد شد، نباید از ابتدا ترد شود. او باید از دوران کودکی و نوجوانی مهارتهارا فرا بگیرد و به خوبی با شرایط و تفاوتها آشنا شود. در صورت فرهنگسازی درست، با تحصیل در کناردانشآموزان عادی، به اعتماد به نفس و فرصت رشد و درخشش مناسبتری دست مییابد.»
وی با تاکید بر تاثیر مثبت آموزش تلفیقی، بیان کرد: «این نوع آموزش فوایدی دوسویه دارد و نه تنها برایدانشآموز خاص موثر است، بلکه دانش آموز عادی نیز میآموزد که تفاوتها را بپذیرد و رشد کند. همچنین اوشاهد سعی و انگیزه همکلاسی شرایط خاص خود است و در میزان تلاش او نیز اثرگذار خواهد بود. اگر به اینسطح برسیم که دانشآموزان با وجود تفاوتهایشان چه ذهنی و چه جسمی در کنار یکدیگر رشد کنند یعنیجامعه به فرهنگ مطلوب خود دست یافته است. یک عامل دیگر برای فرهنگسازی، فضای رسانهای کشور است. البته این فرایند چندساله و زمانبر خواهد بود.»
آموزش تلفیقی، مطلوب مغفول
در خصوص معایب آموزش تلفیقی باید گفت مسائل فرهنگی در جامعه و نبود یا کمبود امکانات مورد نیاز درمدارس عادی، مانعی جدی در اجرای درست طرح است. از شکایت دانشآموزان عادی و خانوادهها باسرخوردگی دانشآموزان نیاز ویژه مواجه خواهیم شد. این فرایند فرهنگسازی باید آرامآرام اجرا شود. لازماست برای معلمانی که در آموزش تلفیقی با دوگونه دانشآموز عادی و دارای شرایط خاص، خصوصادانشآموزان اوتیسم، در تعامل هستند؛ آموزش ضمن خدمت به صورت دورههای آموزشی، در نظر گرفته شود.
قرهداغی در پایان افزود: «منظور از آموزش تلفیقی به این معنا نیست که مدارس استثنایی به کلی از بین بروند. منظور تلاش برای ورود و تلفیق دانشآموزان ویژه با تواناییهای خوب، خاصه ضریب هوشی بالا به مدارسعادی است.»
مدرسه، شهر و جامعه از هم جدا نیست
جامعه و یا شهر را نمیتوان از جهت گوناگونی افراد تفکیک، و افراد کمتوان را از سایر مردم جدا کرد. بنابرایناین فرهنگ، یعنی حضور تمام افراد در کنار یکدیگر را باید از ابتدا و از مدارس ترویج داد. خانوادهها بایدبپذیرند که دانش آموزان با نیازهای ویژه باید در کنار فرزندان عادی در مدرسه حضور داشته باشند.
با هم برای عدالت
نهادهایی مانند آموزشوپرورش باید خدمات خود را با ویژگی مخاطبان خود تطبیق داده و در برنامههایشانانعطاف ایجاد کنند. باید به سمتی حرکت کنیم که تمام مدارس کشور پذیرای دانش آموزان با نیازهای ویژه کهدارای حداقل توانایی هستند باشند.
بدیهی است تنها اعتقاد به آموزش تلفیقی پاسخگوی نیاز دانش آموزان خاص نیست. لازم است مسئولان قبلاز انتشار پیشنهادات خود در رسانه، کار کارشناسی و مشورت از متخصصین به عمل آورند و جلساتی بامعلمین مقاطع مختلف داشته باشند تا مشکلات مورد بررسی قرار گیرد و سپس در چند شهر و استان به طورآزمایشی طرحهای مورد بحث اجرا شوند. آنان علاوه بر نهادینه کردن این فرهنگ، باید بودجه مورد نیاز را برایآمادهسازی و تجهیز در اختیار مدارس قرار دهند. تمام افراد جامعه و مسئولان آموزشوپرورش باید در نهادینهکردن آموزش تلفیقی کوشا باشند، زیرا این امر علاوه بر برقراری عدالت آموزشی و اجتماعی موجب ارتقاءروحیه مشارکت پذیری، انسان دوستی، تعامل، همکاری و … در بین افراد خواهد شد.
انتهای پیام/
سلام
آیه ان مع العسر یسری
اشتباه ترجمه شده
ترجمه صحیح این است
همان(با) هر سختی، آسانی هست.
مَعَ به معنی همراه بودن است