به گزارش پایگاه خبریتحلیلی رستا؛ سرویس تربیت معلم، مریم کبیری و ساحل منصوری؛ کمبود نیروی انسانی از جمله چالشهای همیشگی آموزش و پرورش بوده که همواره این وزارتخانه را با مشکل مواجه کرده است. در این میان راهکارهایی اساسی نیز جهت مرتفع کردن این مشکل مطرح شده است؛ اما به نظر میرسد طرحهای کوتاه مدت و سطحی بر راهکارهای اساسی غلبه پیدا کرده است. پیرو راهحل های ارائه شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی برای جبران کمبود معلم و رفع فوری این معضل، رستا به گفتگو با برخی از صاحبنظران این حوزه میپردازد.
طرح ۲+۲ دانشگاه فرهنگیان، دانشجومعلمان سریعتر وارد مدارس شوند
محمدصادق عبدالهی، عضو کمیسیون مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال مقدار تاثیر مفید دورههای کاردانی یعنی دوساله شدن دوران دانشجویی و تسریع روند ورود دانشجویان به مدارس اظهار کرد:
پیشتر هم معلمان با مدرک کاردانی تدریس داشتهاند اما طبیعتا الزاماتی دارد، دوره کاردانی به گونهای باید تعریف شود که مهارتهای مورد نیاز معلمی آموزش داده شود و همینطور طبق مدرکی که دارند بهکار گرفته و طبق دروسی که در دوره کاردانی گذراندهاند، وارد حیطه کار شوند. یکی از ملزومات دیگر، ارتقای سطح دانش معلمان است که میتوان با نظام تفکیکات مکمل یا دورههای ضمن خدمت متناسب برای معلمان در نظر گرفته شود که چنانچه این الزامات رعایت شود، مفید خواهد بود.
مهران اسدی، مدیر منابع انسانی آموزش و پرورش اصفهان در این رابطه متذکر شد: شخص بنده موافق دورههای تربیت معلم هستم و به نظرم یکی از کارهایی که میشود معلم را هم خوب و هم زود پرورش داد، از طریق دورههای تربیت معلم است. دورههای کاردانی فرد از لحاظ سطح علمی ممکن است به کفایت نرسد بهخصوص برای رشتههای تخصصی اما از طرفی هم تامین معلم در زمان کم در چنین شرایط، به نفع آموزش و پرورش است اما به نظر بنده اگر بتوان کیفیت علمی را در کنار مهارتهای معلمی تامین کرد، برای برخی رشتهها امکانپذیر خواهد بود.
نیروهای اداری به مدارس روند
عضو کمیسیون مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی درخصوص بهکار گرفتن نیروهای کمسابقه برای پستهای اداری گفت:
انتقال معلم یا مامور شدن وی در دستگاههای دیگر عملا منوط به عدم نیاز آموزش و پرورش بوده است؛ متاسفانه این اتفاق رخ نداده و بعضا کمبود معلم دیده میشود اما معلم مامور میشود به جایی دیگر که ما این مامور شدن را هم به دستگاههای دیگر در نظر میگیریم هم به مدارس غیردولتی. در حالت کلی قابل قبول نیست که آموزش و پرورش به نیرو نیاز داشته باشد اما نیروها را به دستگاههای دیگر مامور کند؛ متاسفانه آماری هم اکنون در دست نداریم؛ قبلا بر اساس ماده ۲۴ قانون تاسیس اداره و منابع آموزش و پرورش غیردولتی یا براساس آییننامه اجرایی قانون اماکن ماموریتهای نیروهای رسمی بود؛ اکنون میتوانیم آنها را برگردانیم. مسئلهی جدی دیگر در رابطه با کمبود معلم ،بحث نومعلمان هست که باید وارد ساختار تعلیم و تربیت به معنای کلاس درس شوند اما با سابقهی کم وارد سمتهای اداری میشوند؛ چرایی این موضوع مشخص است آن هم بخاطر اینکه آموزش و پرورش، دستگاههای ورودی نیروهای اداری و نیروهای معلم را از هم تفکیک نکرده است که این یک ضربهی اساسی است. طبق بند ۱۵ سیاستهای اجرایی برنامهی زیرنظام تربیت معلم که مصوبهی شورای عالی آموزش و پروش میباشد، ( بهرهگیری از روشهای متنوع در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش و استفاده از الگو و روشهای ابتدایی و متناسب با سطوح و ابعاد گوناگون و به تفکیک اداری، آموزشی-تربیتی، خدماتی و ویژگیهای شغل شاغل) تکلیف بر ما مشخص شده که ما در جذب نیروی انسانی باید تفکیک قائل شویم؛ نکتهی دیگر اینکه ما در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان، یکی از وظایف دانشگاه تربیت مدیر و کادر مدرسه میباشد که متاسفانه ما شاهد این موضوع هم نیستیم و فعلا دانشگاه فرهنگیان فقط مشغول تربیت معلم میباشد.
مدیر منابع انسانی آموزش ورورش استان اصفهان در این خصوص اظهار داشت: عدم تمایل معلمان باتجربه به پستهای اداری آن هم به دلیل انگیزههای کمی که در پستهای اداری وجود دارد، یکی از دلایل است. از طرفی نومعلمانی که به پستهای اداری میپیوندند ممکن است دلایل بیشتری جهت اینکار داشته باشند که میتوان به دلایلی از جمله تجربهی کم در کلاسداری و یا ترس از محیط کلاس، پناه میآورند به مجموعههای اداری اما شرط استفاده از یک نیرو در پست اداری، داشتن حداقل ۵ سال سابقه آموزشی است. به دلیل کمبود در این حوزه و اینکه ما نمیخواهیم حوزه ستادی هم تضعیف شود، گاهی با مجوزهایی که میدهیم تا سه سال سابقه میتوانند مشغول به کار در مجموعههای ادارای شوند.
وی در رابطه با اینکه که نیروهای آموزش و پرورش گاها در جای حقیقی خود نیستند و جابجایی نادرستی رخ میدهد گفت: این موضوعات موردی هست اما به طور عمومی خیر و به مسائل دیگر هم مربوط میشود. به طور مثال معلمی که در بحث کلاسداری ضعیف اما در مشاغل اداری قوی میباشد را به مرور در سیستم به این سمت هدایت میشود یا بحثهای دیگری داریم به نام تغییر رشته شغلی که در کمیتههای سرمایه انسانی تصویب میشود که یا مخالفت و یا موافقت میشود. در چنین مواردی حتما یا به نفع نیرو میباشد یا به نفع آن سیستم.
درنظر گرفتن اضافهکار برای نیروهای با سابقه
شعله پاکنژاد، دبیر ۲۵ سال سابقه یکی از مدارس استان کرمانشاه در رابه با این راهکار گفت :
عدم پرداخت به موقع اضافه کار و ارزش پایین مبلغ دریافتی اضافه کار در ازای زحمت فراوان از مشکلات موجود است، از دیگر مسائلی که باعث دلسردی به سیستم آموزش و پرورش میشود، دخالت نمایندگان مجلس در انتصاب کادر مدارس و حتی انتخاب و چینش دبیران مدارس بدون توجه به صلاحیت و توانایی علمی و امتیاز شغلی آنان است. همینطور ارزش اجتماعی دبیر در مدارس پایین آمده و آنها باید تابع دستورات و دخالتهای بی¬ربط افراد بالادستی باشند و حتی در نمرهدهی تابع نظر مدیر مدرسه باشند و اختیار و شأن دبیری آنها نادیده گرفته میشود.
چالش خودساخته
عبدالهی در پاسخ به سوال چگونگی به حداقل رساندن رانتها در جهت سازماندهی نیرو گفت: این مسائل بوده است و بسیار هم مهم میباشد اما این موضوعات الان مسئلهی موردنظر ما نیست؛ چراکه مسائل بسیار بزرگتری وجود دارد که اگر آنها اصلاح شود، موضوعات دیگر حل خواهد شد. درواقع باید از روشهای تولید فساد جلوگیری شود وگرنه برخوردهای موردی کار را اصلاح نمیکند. در اسناد بالادستی راهکارهایی در خصوص نیروی انسانی آموزش و پرورش بوده است اما متاسفانه ما به سراغ اینها نرفتهایم مانند بحث توسعه و آموزشهای چند رشته و چند مهارتی، استقرار نظام یکپارچه مدیریت منابع انسانی، استقرار نظام و سازگارهای جذب استخدام منابع انسانی برای بوم، ساماندهی منابع انسانی با رویکرد سوادبخشی و تغییر نسبت نیروهای اداری و کارکنان آموزش، طرح ساماندهی ساعت کار معلمان و مربیان و … که ما آنها را دنبال نکردهایم و اکنون به چالش برخوردهایم و راهکارهای کوتاهمدت اتخاذ کردهایم؛ مثلا ۸۰ هزار نیرو باهم گرفته شده و یا فراخوان نیروهای جهادی و ورود آنها به آموزش و پرورش که همینها مسبب مشکلاتی است که اکنون ما از ۱۰۰ درصد نیروهایی که در آموزش و پرورش داریم، ۴۸ درصد فقط از مراکز تربیت معلم هستند و از طرفی دانشگاه فرهنگیان هم اکنون تنها ۳۰ درصد از نیاز معلم را تامین میکند .باز هم اتخاذ راهکارهای کوتاه مدت بهتر است تا اینکه نیروهای غیر تخصصی گرفته شود و تا ۳۰ سال در آموزش و پرورش بمانند و نیاز باشد ما ۳۰ سال به فکر چاره باشیم.
کمبود نیروی انسانی در حیطه آموزش وپرورش موضوعی است که در جهت رفع و یا به حداقل رساندن آن، تلاش-هایی صورت گرفته و راهکارهای کوتاه مدتی جهت ساماندهی بهینه آن نیز ارائه شده است ؛ اما مسئلهای که حائز اهمیت است، بررسی ریشهای این موضوع میباشد. درواقع باوجود راهکارهای اساسی و اصلی در اسناد بالادستی در خصوص نیروی انسانی آموزش و پرورش، ما شاهد مشکلاتی هستیم که گویا قسم عظیمی از این چالشها اکنون به جهت بیتوجهی به این راهکارهاست به طوری که مغفول مانده است . بنابراین میتوان گفت این تلاشها و راهکارهای ارائه شده در کوتاهمدت نیز به طور مسکن عمل کرده و مادامی که نگاه عمیقی صورت نگیرد، درد اصلی باقی خواهد ماند.