چرا کسورات دانشجومعلمان در تابستان هم پابرجاست؟
کنشگری، بدون جار و جنجال رسانه
حضوری که صرفا برای جسم است!/تعلیم و تربیت، قربانی ناکارآمدی و ناترازی
معلمی؛ هنری برخاسته از قدرت الهی
برنامههای فرهنگی دانشگاه فرهنگیان در سال جدید تشریح شد/ظرفیتهای دانشجویی محور اصلی فعالیتهای فرهنگی است
معلمان، ستونهای فرهنگ و آینده جامعه
روایت یک استاد دانشگاه فرهنگیان از رسالت معلمی؛ از عشق تا مسئولیت
معلمان و مسئولان آموزش و پرورش میتوانند کمککار دستگاه قضایی در پیشگیری از وقوع جرم و بازاجتماعی کردن مجرمین باشند
به مناسبت هفته معلم، فرصتی فراهم شد تا پای صحبتهای اساتید دانشگاه فرهنگیان بنشینیم؛ آنان که با عشق و صبوری، دانشجومعلمان را برای رسالتی بزرگ آماده میکنند. در این یادداشت، نرگس رضوانیمقدم از سختیها و شیرینیهای معلمی و مسئولیت سترگ تربیت نسل آینده میگوید.
در تحلیل وضعیت امروز وزارتخانه آموزش و پرورش میتوان اذعان داشت که بیش از هرچیز، مسئله مدیریت صحیح منابع و امکانات و از آن سمت، چالشها، ناترازیها و بحرانهای موجود دارای اهمیت است.
به نظر میرسد پس از شنیدن نکات همهی نامزدهای ریاست جمهوری، آنچه در خاطر دغدغهمندان و فعالان تعلیم و تربیت باقی ماند، عدم اشراف نامزدها به اولویتهای نظام مسائل آموزش و پرورش و حتی در نگاهی کلانتر، «مسئله نبودن» این نهاد هویتساز است.
آیا کسی که هر جای دنیا هر درسی خوانده و حالا وقت سربازیاش رسیده، صلاحیت معلمی در کلاس درس را دارد؟ ادارات آموزش و پرورش جای بهتری برای امریه سربازی است، نه معلمی مناطق کم برخوردار!
باید وقتی سید شهیدان خدمت را معلم معرفی میکنیم، تعجب کسی به آسمان بلند نشود. باید معلمی را تا جایی که میتوانیم به پیامبری نزدیک کنیم. شهیدِ جمهور این گونه بود. معلم به معنای مدرس نبود. ولی میتوان سر کلاسش نشست و یاد گرفت.
برخی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همه جانبهی کشور درک کنند. نتیجه اش هم همین میشود که به هزینههای آن به عنوان هزینههای مصرفی نگریسته میشود در حالی که عین سرمایه گذاری است.
نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بدون جهت دهی مشخص و با گزاره هایی که مبهم، گرد و محافظ کارانه است، قرار است خط ومشی های نظام تعلیم و تربیت را در افق ۱۴۱۴مشخص کند؟
بیانیه دانشجویان پرشور و حرارت و جسارت آنها ستودنی است؛ با اینکه برخی نشان از شوریدگی جوانی و کمتجربگی دارد، اما مهمترین بعدش رفتار جمهوری اسلامی است که به جوانان نسل دهه هشتاد تریبونی سالانه مقابل مسئولین نظام و شخص اول مملکت میدهد که اینچنین عتاب انگیز و بی پروا پایین و بالای کشور را به نقد بگیرند.
نسخه ترمیمیافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با وجود داشتن پشتوانه سند پیشین خود و گذشت ۱۲ سال از آن، همچنان دچار ایرادات اساسی است. چطور حاصل جمع اندیشه عالمان علوم تربیتی دانشگاههای کشور و کارشناسان تخصصیترین نهاد تربیتی کشور و شورای عالی آموزش و پرورش، همچنان ناامیدکننده است؟