به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا؛ سرویس معلمان، روزهای منتهی به سال جدید، زمزمهی عدم واریز حقوق فرهنگیان تا آخرین روز اسفند ماه به گوش میرسد. این درحالی است که معمولا همهی ارگانها در آخرین ماه سال حقوق خود را زودتر از موعد دریافت میکنند. معلمانی که پس از سالها منتظر اجرای رتبهبندی و واریز آن بودند، اکنون حتی حقوق ماهیانه خود را نیز دریافت نکردهاند. در همان ساعتهای پایانی سال ۱۴۰۱ وزارت آموزش و پرورش بیانیهای مبنی بر بروز اختلاف میان سازمان برنامه و بودجه و آموزش و پرورش بر سر میزان بودجه لازم برای پرداخت حقوق و رتبهبندی صادر میکند و خبر از واریز علیالحساب حقوق میدهد. حقوق فرهنگیان ابتدا به صورت ناقص پرداخت و مجددا خبر از اشتباه فنی داده میشود. درنهایت حقوق بدون رتبهبندی و معوقات و… واریز شد. مجموعه اقداماتی که فرهنگیان را عصبانی کرده و شاهد انتشار اعتراضات آنها در فضای مجازی بودیم. خبری که دستمایهی همهی رسانههای داخلی و خارجی میشود. از گلگرفتن درب ادارات آموزش و پرورش تا فراخوان تجمعات سراسری در اعتراض به اقدامی که آن را توهین به شان معلمی میدانستند.
این اتفاق قربانی میخواهد!
روزهایی که اخبار متعدد از سوی مسئولین مربوط مبنی بر اصلاح وضعیت موجود میرسد، این معلماناند که خواستار برخورد جدی با مقصر اصلی این ماجرا هستند. با دستور رئیس جمهور این اتفاق افتاد و بالاخره در نهم فروردین ماه، سازمان برنامه و بودجه برای دفاع از خود بیانیهای صادر و با توضیح اعداد و ارقام، اشتباه را متوجه آموزش و پرورش دانست. بلافاصله، معاون اول رئیسجمهور نیز طی بیانیهای بر این موضوع صحه گذاشت و آموزش و پرورش مقصر اصلی شناخته شد. وزیر آموزش و پرورش نیز بدون هیچ دفاعی، معاونت برنامه ریزی و توسعه منابع، دفتر برنامه و بودجه و اداره کل مالی را عوامل این اتفاق دانست و قول برخورد قاطع را داد. افرادی که بدون هیچ دفاعی از خود به احتمال زیاد عزل و قربانی خواهند بود.
صدا و سیما و دیگر رسانهها همگی در پی اطلاعیه معاون اول رئیسجمهور شروع به معرفی مقصر اصلی داستان کردند و نمونههایی از اعتراضات مختلف را نمایش دادند. اخباری از منابع آگاه به دست ما رسیده که خبر از حذف وزیر آموزش و پرورش میهد و گویا رضامراد صحرایی، رئیس فعلی دانشگاه فرهنگیان به عنوان سرپرست موقت این وزارتخانه معرفی خواهد شد .
چرا چاقو دستهی خودش را برید؟ چند سوال اساسی از دولت
سوالات اساسی و مهم در میان این اتفاقات این است که اساسا آیا دولت از حل این مسائل به صورت درونی عاجز است و یا عمدا پای ماجرا را به رسانهها میکشد تا کار به معرفی مقصر برسد؟
چرا دولت باید زیرمجموعهی خود یعنی آموزش و پرورش را تا این حد به ذلت بکشاند و آن را ضعیف و ناتوان نشان دهد؟
در این برههی حساس کشور، بهتر نبود کار به مطالبهی عمومی نرسد و قبل از درز اتفاقات به بیرون ماجرا، با ورود شخص رئیسجمهور مسئله حل و فصل شود؟
چرا وزیر آموزش و پرورش روزهی سکوت گرفته و هیچگونه دفاعی از عملکرد خود ندارد؟ حتی اگر مقصر هم باشد معمولش این است حداقل توضیح مختصری بدهد و از مجموعه عملکرد خود دفاع کند.
جواب این سوالات ما را منتهی میکند به پاسخی که جوابش یک چیز بیشتر نمیتواند باشد. آن هم کروکی کشیدن دولت برای تغییر وزیر آموزش و پرورش. اما به چه قیمتی؟
بهتر بود اگر دولت تصمیم بر عزل وزیر آموزش و پرورش و دیگر عوامل در وزارتخانه داشت، از راهی اصولی و منطقی و همراه با صداقت آن را پیش میبرد. اینگونه برخورد با ماجرا هزینهی زیادی برای نظام، برای آموزش و پرورش و برای معلمان خواهد داشت. جبران آبرویی که از معلمان رفت و توهینی که به آنان شد، کار راحتی نیست. حقوق معلمان دستمایهی رسانهها و مورد تمسخر برنامههای مختلف قرار گرفت و این شان معلمی بود که لگدمال شد. معلمی که قرار است انسان تربیت کند و مستقیما با آیندهی کشور در ارتباط است. باید منتظر بود تا دید مجموعهی آموزش و پرورش آیا توضیحی دارد و یا با سکوتی که همه از آن متعجب هستند، عقبنشینی خواهد کرد.