«دانشجومعلمان را صاحب خانه میکنیم». این را یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش در نشست خبری خود میگوید. سخنی که پس از بیمهریهای فراوان امید را در دل دانشجومعلمان زنده کرد. اما به فاصلهی این شاهبیت محبتآمیز نوری نسبت به آنها، یک قبل و بعد متفاوت وجود دارد، قبل و بعدی که ساختار شاهبیت او و از همه مهمتر ذهنیت دانشجویان را میشکند.
نوری روز دانشجو را بدون صاحبان اصلی آن روز برگزار کرد، اما عنوانی که از آن جلسه بیرون آمد، نشست وزیر آموزش و پرورش با دانشجومعلمان و مسئولان دانشگاه فرهنگیان بود. عنوانی که اگر پس از جلسه به حاضران در جلسه نشان داده میشد گمان میرفت هرگز در آن جلسه حضور نداشتهاند.
او که پس از چند دوره توانست با اکثریت آرای نمایندگان از مجلس شورای اسلامی، رای اعتماد بگیرد با گل به خودی خود در روز دانشجو اعتماد دانشجویان را خدشهدار کرد. هر چند این اعتماد میتوانست با یک دلجویی از دانشجومعلمان و دعوت از نمایندگان انتخابی و نه انتصابی آنها به آسانی برگردد.
وزیر معلمها اما اینبار در هزارکیلومتری پایتخت در دانشگاه فرهنگیان کرمان، در روزی که به سالگرد شهید سلیمانی گره خورده بود، اندک اعتماد مانده دانشجومعلمان به خود را بر باد داد.
نوری اینبار نه تنها از حضور همه دانشجومعلمان کرمانی ممانعت کرد، اظهارنظرهایی را عنوان کرد که در آن سالن جلسات با وجود انتصابیبودنش باقی نماند و با حضور همان اندک دانشجومعلمان به بیرون مخابره شد.
وزیر آموزش و پرورش از روحیه فعال و مطالبهگر ایت دانشجومعلمان گلایه کرد و دریافت حقوق و سنوات را حق آنها ندانست، البته این صحبت نوری در بین وزیران آموزش مسبوق به سابقه است. پیشتر نیز حاجیمیرزایی، وزیر دولت دوازدهم با ادبیاتی مشابه، دانشجومعلمان را بزرگترین رانتخواران نظام دانسته بود.
نوری حالا در محاصره انبوهی از بیانیهها و توئیتهای فضای مجازی قرار گرفته است، محاصرهای که در فضای مجازی عینیت خود را در فضای حقیقی در نزدیکی ساختمان شهید رجایی، نشان میدهد.
عدم تمایل به حضور دانشجومعلمان در جلسات و پافشاری بر عدم پاسخگویی به دانشجویان، گزارههایی است که او را از پیشفرض یک وزیر مطلوب به یک وزیر نامطلوب تبدیل کرده است.
حالا نه سندتحولی که نوری خود را مسلط به آن میداند به کمک او میآید و نه روزمهی تا دندان مسلحش. دانشجومعلمان، همان جمعیتی که آموزش و پرورش را در پنج سال آینده به چرخش نسلی کامل میرسانند، با تاکید بر همان سندتحول بنیادینی که نوری به آن در کلام پایبند و در عمل دور است، به دنبال «ارتقای نظام تربیت حرفهای معلمان در آموزش و پرورش با تاكيد بر حفظ تعامل مستمر دانشجو معلمان با مدارس و نهادهای علمی و پژوهشی» که در راهکار یازدهم سندتحول بر آن تاکید شده است هستند و بیش از نوری مُصرّ و پیگیر آنانند.
نوری حالا دو راه پیش روی خود دارد. یک راه نادیدهگرفتن دانشجویان و عدم پاسخگویی به آنهاست، که مسیری به منتهی بنبست خودخواسته است و راه دیگر، تلاش برای جلب اعتماد از دست رفته.
انتهای پیام/
از قیافش معلومه چه انسان خووووووووب و شررررریف و عادلیه. من دزدم، من حرام زاده هستم، این منم که رانت خوار و اختلاسگر هستم