به گزارش سرویس تربیت معلم پایگاه خبری تحلیلی رستا، ابوالفضل مهروز، ناقوس ایجاد دانشگاه فرهنگیان به وضع فعلی در سال ۱۳۹۰ زده شد. دانشگاهی که مأموریت ویژهی آن تربیت معلم تراز انقلاب برای سازماندهی و مدیریت سلاله آینده بود. با عنایت به اینکه قسمت اعظمی از بستر اجرای سند تحول در دانشگاه فرهنگیان است، در سالهای اخیر موضوع کمبود معلم برای سالهای آینده بسیار مطرح شده است و راهحلهای گوناگونی از جمله جذب دانشجو از طریقی به جز کانال دانشگاه فرهنگیان مانند نیروهای حقالتدریسی، ماده ۲۸ و… پیشنهاد شده است.
معاون حقوقی و پارلمانی وزارت آموزش و پرورش از جذب ۳۴هزار و ۸٠٠ نفر از طریق روشی موسوم به ماده ۲۸ خبر داد و اظهار داشت: این افراد پس از گذراندن دوره یک ساله در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی به استخدام آموزش و پرورش درخواهند آمد.
طبق تعریفی که در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان وجود دارد، جذب دانشجو معلم از طریق ماده ۲۸، منوط به رعایت اقتضائاتی است که در این گزارش به بررسی برخی از ابعاد مختلف جذب از طریق ماده ۲۸ خواهیم پرداخت.
خشت اول چون نهد مجری کج
ماده ۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان: «تأمين بخشى از نیازهاى خاص آموزش و پرورش در رشتههایی كه امكان توسعهی آن از طريق دانشگاه وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از ميان دانشآموختگان ساير دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی كشور و حوزههای علميه، مشروط به گذراندن دوره يكساله مهارتآموزی در دانشگاه بلامانع میباشد.»
اولین ایرادی که به جذب از طریق ماده ۲۸ وارد است؛ ضعف در تفسیر کارشناسانهی متن اساسنامه به عنوان فرمول مادر جذب از طریقی غیر از دانشگاه فرهنگیان، میباشد. دیگر نکتهی حائز اهمیت در متن اساسنامه آن است که عبارت «نبود امکان مناسب برای توسعهی رشتهی مدنظر و استفاده از ظرفیت سایر دانشگاهها» با عبارت «عدم توسعه ظرفیت و کیفیت دانشگاه فرهنگیان و استفاده از ظرفیت سایر دانشگاهها» کاملا مشتبه شده و از ماده ۲۸ چنین تعبیر سطحیای صورت گرفته است.
موضوع ایرادات اساسی منتج به این ماده نشده و شامل شاکلهی اساسنامه نیز میشود. عدم توجه به بسط فضا، توسعه هیئت علمی و بودجه از اشکالات شاخص آن است که باعث صنع سیکل معیوبی در زمینههای گوناگون از جمله جذب در دانشگاه فرهنگیان میشود.
بازی دو سر باخت
دکتر حجتالله بنیادی، کارشناس آموزشوپرورش، در گفتگو با رستا گفت: «آزمون استخدامی و ماده ۲۸ از هردو طرف برای تربیت معلم ضرر است. یعنی فردی که پس از گذراندن ۴ سال و شرکت در آزمون استخدامی و گذراندن دوره یکساله مهارتآموزی، با فردی که پس از کسب دیپلم و گذراندن ۴ سال در دانشگاه فرهنگیان وارد کسوت معلمی شده است؛ یکسان نبودهاند و زمان بیشتری از دانشجویان ماده ۲۸ گرفته میشود. از طرف دیگر دولت باید برای دانشجویان ماده ۲۸، به مدت ۵ سال و برای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان به مدت ۴ سال هزینه کند که در این قسمت ماجرا نیز ضرر متوجه دولت است.»
وی در ادامه افزود: «آزمون استخدامی و ماده ۲۸، علاوهبر اتلاف عمر دانشجویان ماده ۲۸، موجب اتلاف هزینه و سرمایه ملی کشور است کمااینکه کیفیت این دوره نیز به حد مطلوب نمیرسد.»
ارجحیت کمیت به کیفیت
دوره یکساله مهارتآموزی دانشجویان ماده ۲۸ نه تنها ظرفیت گنجاندن تمامی واحدهای مربوط به مهارت معلمی را ندارد بلکه حداقلیترین سرفصلها نیز به صورت ارزنده و باکیفیت آموزش داده نمیشود. دکتر سجاد صدیقی، فعال حوزه تعلیم و تربیت در این خصوص اظهار داشت: «فرایند آموزشی و تربیتی یکساله به شدت کار ضعیفی است و نمیتواند افراد را برای کارکرد معلمی آماده کند. آن چیزی که اهمیت دارد شکلگیری بذر هویت معلمی است که در دانشگاه فرهنگیان با تمام ضعفها انجام میپذیرد اما دوره یکساله در این زمینه ناتوان است و نمی تواند مربی برای پرورش نسل آینده بسازد.»
نمکهای مرهم
آموزش و پرورش به زخم کمبود معلم دچار است و بیتدبیری مدیران آموزش و پرورش، سوءبرنامهریزی و عملکرد ضعیف و نامناسب منجر به تعمیق این زخم و آسیب بیشتر آن شده است. در چنین شرایطی نیز چارهای جز مسکنهایی چون ماده ۲۸ برای کاستن از درد این زخم نیست.
حجم بیبرنامگی در جذب از طریق ماده ۲۸ زمانی خود را نشان میدهد که ظرفیت پذیرش از این راه، همپا با ردیف پذیرش مختص به هرسال برای دانشگاه فرهنگیان بالا میرود. به عنوان مثال در سال ۱۴۰۰ ظرفیت دانشگاه فرهنگیان حدود ۲۵ هزار نفر بود که در همان سال برای ماده ۲۸ حدودا به ۲۵ هزار نفر رسید. روشی که قرار بود داروی بهبودی تکمیل نیروی انسانی باشد، تبدیل به مرهمی از جنس نمک برروی زخم کمبود معلم شده است.
به هر روی کمبود معلم به وجود آمده که دلایل گوناگونی سنگ بنای پدیدار شدن آن میباشند، توجیهی برای استفاده از این روش در جهت تامین نیروی مدرس دروس و نه لزوما باکیفیت و تراز انقلابی است. اگر زخم عمیق کمبود معلم، که تا چندسال آتی به انتهای ژرفای خود میرسد و با سیل بازنشستگیها و تقلیل شدید نیروی انسانی همراه خواهد شد، تا حدودی التیام یابد نیز تمهیداتی برای ساماندهی این روش درنظر گرفته نشده است. گویا دانشگاه فرهنگیان باید به «تنظیمات کارخانه» بازگردد.
انتهای پیام/
👌👌دقیقاااا