به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، سعید ابراهیمی، معلم و خبرنگار رستا در یادداشتی پیرامون مدارس مسجد محور نوشت: مسجد، از نگاه کلان نه تنها مکانی مقدس بلکه پایگاه و سکویی برای اجتماعیات! مسلمین است. اینکه امروز چه بر سر مسجد آمده و گرفتار چه بحرانهایی است در جای خود قابل بررسی و ارزیابی است اما موضوعی که اخیرا بر سر زبانها افتاده، تصویب قانون مدارس مسجد محور است.
به لحاظ تاریخی دو نهاد مسجد و مدرسه به عنوان نمادهایی از خواستگاههای مختلف در قامت رقیبِ گفتمانی سالها دست و پنجه نرم میکردهاند. اما امروز سخن از ترکیببندی نامتجانس تحت عنوان «مدرسهی مسجد محور» به میان آمده که خود بسی جای شگفتی دارد.
قطعا آنچه هرگز محل بحث نگارنده نیست موقعیت مکانی مسجد است، مسجد مکانی عام المنفعه که از آن برای هر امر اجتماعی سازنده خصوصا آموزش میتوان بهره گرفت و کاربری آموزشی برای آن تعریف کرد. همچنین در حکمرانیِ یکپارچهی رسمی تعلیم و تربیت تاکنون آنقدر حفره ایجاد شده که به آبکشی مانده و دیگر چیزی جز پوستهای تاول زده باقی نمانده است به همین خاطر شاید تاسیس نوع جدیدی از مدرسه داری در بین دهها نوع مدرسه داری دیگر خیلی به چشمِ حاکمیتِ کرخت شده از این تنوع هم بد نیاید!
گذشته از اینکه جریانی در لابی مجلس سمبهای پر زور در حد تصویب یک قانون دارد در جای خود قابل تامل است اما چیزی که شایستهی تأمل و تدقق است تاثیرات مدرسهی مسجد محور بر دین و مفاهیم دینی است.
مسلم و اجتناب ناپذیر، همراهی زنجیرهی مفاهیم و ادبیاتی است که با واژهی «مسجد» پیوند خوردهاند و آنرا تنها نخواهند گذاشت. فکرها و فلسفههایی که پشت بند آدمها وارد گود مدارس مسجد محور خواهند شد محل بحثاند. فلسفههایی که سالها پیش در تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش گرد هم آمدند و هر چه داشتند ریختند روی دایرهی آن سند که در تحولِ خود مانده چه رسد به تحول آموزش و پرورش!
واژهی «دین» شاید اولین هم قطار واژهی «مسجد» است که پس از انقلاب اسلامی از کثرت استعمال به کثرت انفعال گرایید. از حیث برنامه و محتوا هم در مدرسه موضوع و سرفصلی از دین مضایقه نشده، پس هر کاری، هر محتوایی، هر برنامه و مدلی از خواستگاه و انگیزهی دینی بوده در این سالها امتحان پس داده و به کنج بیتوجهی گرفتار شده است.
مدرسهی مسجد محور آیا حرفی فراتر از اینهایی که در مدارس زده شده خواهد زد؟ در این ۴۵ سال آیا موقعیت و فرصتی بوده که برای طرح مباحث دینی وجود داشته و از آن استفاده نشده باشد؟ دینیتر از حوزهی علمیه آیا مجموعهای وجود دارد؟ چرا برای مسجد محوری اول سراغ حوزهی علمیه که به لحاظ فرم و محتوا تجانس زیادی با مسجد دارد نرفتهاند؟
شاید بهتر باشد ارتباط بین کاهش شدید اقبال برای ثبت نام در حوزههای علمیه با پیگیری و اجرای طرحهای «مدرسهی مسجد محور» بیشتر از اینها مورد توجه و مداقه قرار بگیرد تا از چاله به چاه گرفتار نگردیم!
در مسجد محوریِ مدرسه که قطعا افرادی با صبغهی مذهبی و دینی میدان داری خواهند کرد، دین، اولین و شاید جدیترین مسئلهی مورد مناقشه باشد، دینی که در متن حوزههای علمیه از تکثر قرائات هنوز رنج میبرد در مدرسهی مسجد محور چه سرنوشتی خواهد داشت؟
به نظر میرسد آثار و پیامدهای مدرسهی مسجد محور ، قبل از آنکه از عینک یک نهاد آموزشی دیده شود باید از نظرگاه دینی به آن نگریست تا عنصر دین در جامعهی ایران بیش از این دچار آسیب نگردد چرا که انقلاب اسلامی پرچمدار یک انقلاب دینی بوده و بایست با جان و دل از آن محافظت نماید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده دانشجومعلم هستم،و در یکی از مدارس مسجدمحور تدریس داشته و عمیقا نقاط ضعف و قوّتش را لمس کرده ام،خودم به مدارس مسجد محور نقدهایی دارم،اما آ.پ ما با اینهمه سازمان و نیرو و امکانات و بودجه هنوز بعد اینهمه سال از انقلاب اوضاعش این است که میبینیم…نباید خیلی انتظارات بالا از مسجد مدارس داشت، اما حقیقتا بعنوان نوعی از مدارس خاص جایش خالی بود در ایران و گام نسبتا بزرگی است اما با این وجود برآیند بازدهی و وجودش برای سیستم تعلیم و تربیت ما خیر و مبارک است،هرچند باگها و مشکلاتی دارد اما اگر بخواهیم سیستم رایج آ.پ و این مدارس مسجد محور را بطور برآیندی مقایسه کنیم موسسین و مدیران و کادر این مدارس مسجد محور در هر جای ایران تلاششان و خدماتشان و کارهایشان بیشتر و روبه جلوتر از آ.پ بوده زیرا تقریبا همه شان بسیار دغدغه مند تر و پر تلاش تر از مجموع مدیران محترم آ.پ هستند و کم مشاهده نکردم که از جیب هم خرج کرده اند،بعضا با حقوق خیلی ناچیز تلاشهای بیشتر، کار بیشتر و برنامه های تربیتی بیشتری را برای بچه ها انجام میدهند.
بعلاوه خود فیزیک مسجد تاثیرات روانی و معنوی بطور ناخودآگاه در دانش آموزان میگذارد.
البته هنوز مسجد مدارس به نقطه ای باید برسند در همه جا نرسیده اند،و آن انتظاراتی که میرود را بعضا برآورده نمیکنند چون هم سابقه چندانی در دنیا نداشته و هم حوزه های علمیه متخصصینی که بتوانند در این سطحی باشند که تعداد افراد متخصص در حوزه مدریت آموزشی، برنامه ریزی درسی،روانشناسی و…با رویکرد و مبنای اسلامی تربیت نکرده،و این ها غالبا مردمی و خودجوش و از سر دغدغه هست؛ ولی آ.پ و حوزه و متخصصین حوزه های اختصاصی تعلیم تربیت باید همکاری های مشترکی داشته باشند تا مدیران و موسسان و کادر این مدارس مسجد محور تخصص های مورد نیاز تعليم و تربيت و برنامه ریزی را داشته باشند تا بازدهی شان بیشتر شود.