به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا؛ فاطمه چوگان، یادداشت اگر بگوییم آموزش و پرورش مهمترین وزراتخانهی کشور است، اغراق نکردهایم، وزارتخانهای که با پرورش و تربیت نسل آینده سروکار دارد. بزرگترین نهاد فرهنگی که باید در راس امور مهم کشور گنجانده شود؛ اما گویی این مهم هنوز برای دولتها قابل درک نبوده و آموزش و پرورش سالهاست که دیگر اولویت دولتی نیست. به طوری که نه تنها رضایت معلمان و کارکنان این دستگاه فراهم نشده بله سیاسی کاری و برخورد جناحی در چنین ارگان فراجناحی به مشکلات دامن و ضربهی مهلکی به آیندهی کشور میزند. حل مشکلات فرهنگیان و مرتفع کردن چالههای موجود در نظام تعلیم و تربیت نیازمند برنامه و انتصاب وزیرانی با سابقهی اجرایی مرتبط است نه میدان یارکشی سیاسی!
با چنین شرایطی است که اعتراضها همچنان ادامه مییابد و جامعهی فرهنگی بیش از پیش با مشکلات موجود دستوپنجه نرم میکند. گویا وقتی کار آنطور که طبق روال سیاسی و نظر دستهای پشت پرده پیش نمیرود دکمهی نهایی زده میشود.
نسخهی همیشگی و راهحل دولتها در چنین شرایطی استعفاست که وزارت آموزش و پرورش نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. از فرشیدی، فانی و بطحایی بگیر تا آخرین وزیر مستعفی، نوری!
ماجراها و دستهای پشت پردهی این استعفاها سر دراز دارد. از سرپوش گذاشتن بر ماجرای اختلاس از صندوق ذخیرهی فرهنگیان در دورهی علیاصغر فانی که به بهانهی ترمیم کابینهی دولت یازدهم استعفا کرد تا وزیر مستعفی دیگر در همین دولت، سید محمد بطحایی؛ که به بهانهی نمایندهی مجلس شدن از وزارت کنارهگیری کرد. اما همه میدانستند که بیتوجهی ددلت به این وزارتخانه و عدم حمایت کافی برای پیشبرد اهداف باعث این استعفا شد. حالا نیز قرعهی برکناری یا همان استعفا به نام یوسف نوری افتاد!
ماجرا از آنجا شروع شد که در پایان سال ۱۴۰۱ درحالی که جامعهی معلمان پس از سالها انتظار قرار بود آخرین مراحل رتبهبندی برایشان لحاظ شود؛ تا شب عید واریزی حقوقشان به تاخیر افتاد. همان حین خبر اختلاف بین سازمان برنامه و بودجه و آموزش و پرورش به گوش رسید. اما این ناهماهنگیها از کجا آب میخورد؟ آیا وزارت آموزش و پرورش به تنهایی مقصر این ماجراست و با کنارهگیری یک فرد مشکل حل میشود؟ جواب این سوال و سوالهای بسیار دیگری به استعفای وزیر آموزش و پرورش ختم شد تا او مقصر اصلی ماجرا جلوه داده شود! پس از مقصر تام شناخته شدن آموزش و پرورش تحقیق و تفحص از سوی مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و مقصر اصلی سازمان برنامه و بودجه شناخته شد؛ اما از آنجا که زور آموزش و پرورش به این سازمان نمیرسد به خاطر این سیاسیکاری، با قربانی کردن یک شخص صورت مسئله را پاک کردند و با ریختن آبروی معلمان اهداف خود را پیش بردند.
اکنون سرپرست جدید وزارت آموزش و پرورش، رضا مراد صحرایی معرفی شده است که احتمال وزیر شدنش بالاست. باید دید عمر این وزیر جوان چقدر خواهد بود و آیا فرصت گام برداشتن اساسی در راستای تحول به او داده میشود یا خیر. اساسا باید به این نکته توجه کرد که امر تربیت و کار در آموزش و پرورش احتیاج به زمان طولانی دارد تا بتوان نتیجه گرفت. اینطور که پیش میرود تا وزیری میآید و میخواهد کار خود را شروع کند مجبور به استعفا میشود و مجدد باید زمانی صرف انتخاب وزیر جدید شود. با یک سال وزیر آوردن و تغییر دادن نمیتوان انتظار کارهای تحولآفرین داشت و شاید فقط بتوان از پس پرداخت حقوق فرهنگیان برآمد. رئیس جمهور باید کسی را انتخاب کند که در سالهای باقیمانده بتواند گامهایی اساسی بردارد و اگر آیندهی کشور برایش مهم است، حمایت همهجانبهی خود را از وزیر این نهاد داشته باشد.
لذا برای انتخاب وزیر پیشنهادی جدید با وجود قوانین و برنامههای مصوب در قالب اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش انتظار میرود در معرفی و گزینش وزیر پیشنهادی به برنامه و سابقهی فرد جهت تحقق اهداف مدنظر توجه ویژه شود. بدون شک وزیری که معرفی میشود باید توانایی رویارویی با چالشها و قدرت تحقق اهداف آن وزارتخانه را داشته باشد تا بتواند در جهت پیشبرد هرچه بهتر مسئولیتها قدم بردارد. تا آنجا که حجم سیاسیکاری و جناحبازی بر شایستگی نچربد و روز به روز شاهد بهتر شدن اوضاع باشیم.
یادداشت|
عمر کوتاه وزرای آموزش و پرورش/ استعفا تا کی؟!
اساسا باید به این نکته توجه داشت که امر تربیت و کار در آموزش و پرورش احتیاج به زمانی طولانی دارد تا بتوان نتیجه گرفت. اینطور که پیش میرود تا وزیری میآید و میخواهد کار خود را شروع کند مجبور به استعفا میشود و مجدد باید زمانی صرف انتخاب وزیر جدید شود. با یک سال وزیر آوردن و تغییر دادن نمیتوان انتظار کارهای تحولآفرین داشت و شاید فقط بتوان از پس پرداخت حقوق فرهنگیان برآمد.
لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=4222
- نویسنده : فاطمه چوگان
- 707 بازدید
- بدون دیدگاه