به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، محمدرضا ملاشاهی، کارشناس آموزشوپرورش در یادداشتی نوشت:
بر اساس احکام برنامه هفتم توسعه، دولت موظف شده است تا سهم دانشآموزان مشغول به تحصیل در رشتههای فنی و حرفهای را به ۵۰ درصد افزایش دهد. هرچند این سیاست در ظاهر با هدف مهارتافزایی و ارتقای اشتغالپذیری تدوین شده است، اما از منظر سیاستگذاری آموزشی و توسعه متوازن سرمایه انسانی، با ابهامات اساسی مواجه است.
۱) تعیین این نسبت بدون اتکا به مطالعات آمایش سرزمینی، آیندهپژوهی بازار کار و تحلیل نیازهای بخشی کشور، موجب عدم انطباق هدف با واقعیتهای اقتصادی و منطقهای میشود. نیاز مهارتی استانهایی چون خوزستان، کرمان و خراسان رضوی یکسان نیست و اجرای یک سیاست کمّی یکسان در سراسر کشور، منجر به اتلاف منابع و انحراف در مسیر توسعه مهارتها خواهد شد. مطابق آمار وزارت آموزش و پرورش ۸۰٪ هنرجویان فنی و حرفهای تنها در ۱۰ رشته (شبکه و نرمافزار، حسابداری، الکترونیک، مکانیک خودرو، طراحی و دوخت، الکتروتکنیک، معماری داخلی، تربیت بدنی، گرافیک، ساختمان) مشغول به تحصیل هستند.
۲) تجربه نشان داده است که در غیاب چنین نقشهای، توسعه رشتههای فنی و حرفهای اغلب به سمت رشتههای کمهزینه و بعضاً غیرمولد متمایل و غالباً بهصورت تئوری ارائه میشود تا صرفاً شاخصهای آماری تحقق یابد. این امر از تحقق هدف اصلی سیاست یعنی ارتقای مهارتهای تخصصی در صنایع کلیدی بازمیدارد. برای مثال ۱۰/۳٪ هنرجویان فنیوحرفهای و کارودانش در رشته حسابداری و ۱۶/۲٪ نیز در رشته شبکه و نرمافزار مشغول به تحصیل هستند. مجموعاً ۶۵٪ هنرجویان دو شاخه فنی و حرفهای و کارودانش در ۶ حرفه مشغول به تحصیلاند.
۳) مطابق آمار اعلامی وزارت آموزش و پرورش از تعداد و درصد ثبتنام دانشآموزان در پایه دهم رشتههای شاخه نظری در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳، توازن رشتهای میان شاخه نظری نیز وجود ندارد. بر این اساس ۱۸/۵٪ دانشآموزان شاخه نظری پایه دهم در رشته ریاضی، ۳۶/۶٪ در تجربی و ۴۴/۱٪ در علوم انسانی ثبتنام کردهاند. استانهای سیستان و بلوچستان با ۳٪، ایلام ۷/۶٪ و لرستان با ۷/۸٪ کمترین میزان ثبتنامی را در رشته ریاضی داشتهاند.
در نهایت، تأکید یکجانبه بر آموزشهای فنی، غفلت از نقش بنیادین علوم انسانی و علوم پایه را به دنبال دارد. پیشرفت ملی مستلزم تعامل میان علم، فناوری و اندیشه است. تجربه رشد علمی کشور در دهه ۱۳۸۰، که در حوزههایی مانند نانو، هوافضا و انرژی هستهای بروز یافت، محصول گرایش دهههای پیشین در رشتههای ریاضی و مهندسی بود. عبور آمار ثبتنام دانشآموزان فنی و حرفهای از مرز ۵۰ درصد در نخستین سال اجرای برنامه هفتم، زنگ خطری برای سیاستگذاران آموزشی است.
بیتوجهی به توازن میان شاخهها و رشتهها، میتواند در آینده همانند ماجرای غفلت از کاهش جمعیت کشور و پیری نسل، به چالشی ملی بدل شود. اصلاح این مسیر، نیازمند بازنگری در سیاست هدایت تحصیلی، تقویت پیوند آموزش با آمایش منطقهای و توجه دوباره به نقش علوم پایه و انسانی در پیشرفت کشور است.