به گزارش سرویس معلمان پایگاه خبری تحلیلی رستا، عاطفه حسنزاده:
بحث ادامه تحصیل معلمان، از آن دست بحثهاییست که ابهام پیرامون آن بسیار است و معلمان و دانشجومعلمانی که قصد ادامه تحصیل دارند، سوالات و چالشهای متعددی پیرامون آن دارند. ضمن اشتیاق فرهنگیان به ادامه تحصیل جهت ارتقای صلاحیتها و درحالیکه آموزش و پرورش باید مشتاق ارتقای معلمان و کارمندانش باشد، اما مشاهده میشود که گاه موانعی برای ادامه تحصیل آنان بوجود میآورد.
ادامه تحصیل بدهید، بشرطها و شروطها!
اگر شما در دسته معلمانی باشید که قصد ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را داشته باشید، میتوان گفت منعی برای شما وجود ندارد! اما خب، مثل هر جای دیگری شما ملزم به رعایت شرایط وضع شده ادامه تحصیل بعنوان کارمند دولت خواهید بود. اول اینکه فراموشتان نشود کارمند آموزش و پرورش هستید و بنابراین رشته انتخابی شما میبایست به تایید اداره آموزش و پرورش محل خدمت شما برسد و مورد نیاز اداره باشد. در غیر اینصورت، شما قادر به تحصیل نخواهید بود و اجازه ادامه تحصیل به معنای اعمال هر نوع مدرکی را نخواهید داشت. این موضوع از این جهت که معلم از روی اختیار و آگاهی متعهد به ارائه خدمت به دولت شده قابل قبول است. اما ممکن است علایق معلم در انتخاب رشته بعنوان یک انسان با نیاز اداره همپوشانی نداشته باشد که به این نکته، عنایتی نشده است.
قوانین منعطفتر برای فرهنگیان، لطفا!
وقتی معلم با هزینه خودش اقدام به ارتقای مهارتهای خود و کسب مدرک میکند، حداقل انتظار این است که مدرک تحصیلی او در اعطای حقوق و مزایا اعمال و احتساب شود. مطابق با ماده ۶۶ قانون مدیریت خدمات کشوری مدرک تحصیلی کارمندان دولت تنها در یک مقطع بالاتر از مدرک زمان استخدام اعمال میشود و به اعمال صرفا یکبار مدرک تحصیلی محدود هستند. یعنی اگر فرضا شما با دیپلم استخدام شده باشید، تنها مدرک لیسانس شما اعمال میشود و مدرک فوق لیسانس اعمال نمیشود. اما در الحاق یک تبصره به ماده ۶۶ قانون مدیریت خدمات کشوری، موضوع احتساب حقوق و مزایای مدارک تحصیلی بالاتر برای کارمندان دستگاههای اجرایی در حین خدمت به تصویب رسید که فرهنگیان هم مشتمل بر این قانون هستند. البته اینکه آیا درست است معلمان ذیل قانون خدمات کشوری باشند یا خیر موضوع قابل بحث دیگریست که جای پرداخت دارد. هر چند که فرهنگیان، کارمند دولت به حساب میآیند و مشمول قانون خدمات کشوری میشوند، اما لازم است قوانین منعطفتری برای آنان در نظر گرفت و اعمال مدرک تحصیلی در افزایش حقوق و مزایا را صرف بار مالی نگاه نکرد؛ بلکه به آن به چشم سرمایهگذاری در آموزش و پرورش نگریست.
لنگ در هوا ماندن متقاضیان ادامه تحصیل
بیایید یک معلم ابتدایی را در نظر بگیریم که به ادامه تحصیل بسیار علاقهمند است و دوست دارد در یک دانشگاه دولتی درس مرتبط با رشتهاش و مورد تایید اداره را بخواند. مطابق با قانون، معلم تنها در ساعات خارج از ساعت اداری مجاز به تحصیل است. یعنی شما نمیتوانید به دلیل داشتن کلاس در دانشگاه، از تدریس در مدرسه معاف باشید. همینجا صبر کنید! در این شرایط تقریبا امکان تحصیل در دانشگاههای دولتی و برتر کشوری برای معلم فرضی وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد، بسیار سخت است. درواقع قانون برای این شرایط، راهی را در نظر نگرفته است و ساماندهی شرایط را به خود معلم واگذار کرده است! او باید کلاسها را طوری تنظیم کند که روزهای آخر هفته یا بعدازظهرها باشد و اگر دانشگاه در شهری غیر از شهر محل سکونت و تدریس معلم باشد، شرایط دشوارتر میشود!
البته خود دانشگاه فرهنگیان در مقطع کارشناسی ارشد، اقدام به پذیرش دانشجو در برخی رشتهها میکند که کلاسهای این معلمان ِ دانشجو، در روزهای پنجشنبه و جمعه یعنی روزهایی که مدارس تعطیل هستند، برگزار میشوند. لازم به ذکر است که با این وجود، فارغ التحصیلهای دانشگاه فرهنگیان تا ۳ سال امکان تحصیل در خود دانشگاه فرهنگیان را ندارند و همچنین در صورت گرفتن مدرک ارشد در دانشگاههای دیگر، امکان تحصیل در دانشگاه فرهنگیان از آنها سلب میشود.
حرفهای سند تحول، عملیاتی شود
اساسا رویکرد بسیاری از ما آموزش و پرورشیها به این صورت است که در جلسات میآییم حرفهای متعالی سند را با لحنِ خطابیِ قرا، قرائت میکنیم و سوت و کف میزنیم و از این همه حرفهای قشنگ کیف میکنیم اما در مقابل و در عرصه عمل، لنگهای بسیار میزنیم. بخشی از سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و نیز، اساس نظام رتبهبندی معلمان پیرامون افزایش سواد علمی معلمان و ارتقای عملکرد پژوهشی آنان است. حال، موانع موجود بر سر راه ادامه تحصیل و سختگیریهای بیدلیل ناقض صریح شعار “معلم پژوهنده” است و در شرایطی که آموزش و پرورش میبایست مشوق ارتقای کیفی فرهنگیان و به روزرسانی کارمندان به نفع تعلیم و تربیت باشد، با سنگاندازی مانع آن میشود!
بعلاوه شرایط حال حاضر به معنی حد یقف قائل شدن برای علم است و باید شرایطی فراهم شود که معلمان بواسطه معلم بودن نسبت به پیمودن مراحل کسب علم، احساس عقبماندگی نکنند!
درنهایت خوب است این سوال را مطرح کنیم که آیا لزوما تحصیل آکادمیک معلمان بر بهبود عملکردشان در کلاس درس، تاثیرگذار است؟ بهتر نیست که معلمان به جای تحصیل آکادمیک، مهارتآموز باشند؟
پاسخ به این سوالات، نیازمند مطالعات آماری درباره عملکرد معلمان پس از ادامه تحصیل و همچنین مطالعات تطبیقی با وضعیت تحصیلی معلمان در سایر کشورهاست. از طرف دیگر، برخی معتقدند که ادامه تحصیل معلمان منجر به برداشتن تمرکز از روی تدریس است و پیش آمده که معلمی، کلاس زیستشناسی را رها کرده و رفته تا به فلان پروژه دانشگاهیاش رسیدگی کند!
همه اینها شرایط مخالفت با ادامه تحصیل معلمان را بوجود میآورد.
باشد که نهادهای تصمیمگیر نسبت به ارتقای وجه علمی و حرفهای معلمان و بسترهای ادامه تحصیل قشر در حال خدمت از جمله فرهنگیان تدابیر مناسبی بیندیشند تا روال کار با اخلال و نقض قانون مواجه نباشد.
انتهای پیام/