به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، یادداشت فاطمه غلامپور، معاونت سیاستورزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان؛ دغدغه ای که این روزها سرتیتر اغلب رسانه ها و نقل محافل مردم کوچه بازار شده است بحث کمبود شدید معلم و سرگردانی دانش آموزانی است که با وجود گذشت دو هفته از بازگشایی مدارس، هر روز با کلاس های بدون معلم مواجه می شوند.
علت اصلی این مشکل را با جست و جویی ساده در اینترنت و نگاهی گذرا به تاریخ چهل سال اخیر آموزش و پرورش کشور می توان یافت. طی ادوار گذشته به تبع تفکر حاکم بر اکثر دولت های پیشین که از نگاهی لیبرالی و اقتصاد زده به تمام ارگان ها و نهاد های حکومتی حکایت می کرد، ترکش های چنین رویکردی به پیکره نظام تعلیم و تربیت نیز اصابت کرده و همواره اتهام مصرفی و هزینه زا بودن را متوجه این نهاد مظلوم کرده است. پیگیر چنین نگاهی، تربیت معلم هم نه تنها برای چنین جریانی هدف نبوده است بلکه بار اضافی و کوته نگری ای قلمداد میشده که به زعم خود با تدبیر خرید خدمات آموزشی و تخته کردن درب مراکز تربیت معلم کشور را از هزینه های گزاف و بیهوده تربیت معلم نجات داده اند.
بعد از تصویب سند تحول بنیادین و تاسیس دانشگاه فرهنگیان انتظار می رفت با توجه به نگاه ویژه سند به امر خطیر تربیت معلم و تاکیدات ویژه رهبری، شاهد رشد قابل توجه این دانشگاه چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی و تامین کامل نیاز معلم کشور باشیم. اما متاسفانه طی بیش از ده سال از راه اندازی پردیس ها و مراکز این دانشگاه در سراسر کشور تنها تفاوتی که حاصل شده است، افزایش تعدد شعارهای هر ساله مسئولین برای تحقق این هدف و ذکر برخی بندهای های کلی، غیرواقعی و فرمایشی در برخی اسناد بالادستی می باشد.
« بهترین جذب، نگهداشت و ارتقا باید در دانشگاه فرهنگیان انجام شود.» از این سخنرانی ریاست جمهوری در دانشگاه فرهنگیان حدود پنج ماهی است که می گذرد و در مجموع طی دو سال اخیر و با روی کار آمدن دولت جدید علی رغم تکرر شعار های اینچنینی، دانشگاه فرهنگیان در رفع نیازهای حداقلی یک دانشگاه معمولی نیز ناتوان مانده است به طوری که نه تنها طی این مدت تغییر محسوسی را در ارتقای کمی و کیفی دانشگاه در سراسر کشور شاهد نبوده ایم بلکه امروز با مشکلاتی تکراری دست و پنجه نرم می کنیم که مرور اهم آنها در شرایط فعلی ایجاب دارد:
اولا فقدان امکانات و فضای کافی موجب شده است که هر ساله جذب دانشگاه تقریبا ثابت بوده و در برخی استان ها افزایش حداقلی در جذب دانشجو تمام سیستم دانشگاه را مختل کرده و دانشگاه را با بحران کمبود فضای خوابگاهی یا آموزشی مواجه کرده است. حتی تعدادی از مراکز به دلیل وجود این مشکلات بازگشایی دانشگاه را به تعویق انداخته اند.
در ثانی کد تخریب تعداد زیادی از مراکز تربیت معلم چه فضای خوابگاهی و چه فضای آموزشی آن آمده است به نحوی که امسال تعدادی از استان ها با رایزنی با اداره کل آموزش و پرورش استان از برخی از مدارس به عنوان فضای آموزشی برای برون رفت از شرایط موجود استفاده کردند. این در حالی است که مطابق با قول مسئولین قرار بود واحد های از بلااستفاده و خالی دانشگاه های پیام نور و سایر مراکز آموزشی به طور موقت در اختیار پردیس ها قرار بگیرد.
همچنین پراکندگی مراکز دانشگاه فرهنگیان در سراسر کشور مدیریت آن را با دشواری های بسیاری مواجه کرده است که به طور طبیعی بخش اعظمی از مشکلات فعلی محصول همین عدم تمرکز و هماهنگی است و مرجعی نیز خود را در مقابل این مشکلات در مقام پاسخگو نمی بیند. این عدم پاسخگویی و نظارت جدی، حتی دست نمایندگان مجلس و جریان های سیاسی را در دخالت در تصمیم گیری ها و انتصابات دانشگاه باز گذاشته است.
مضاف بر این نابسامانی های ساختاری، از بعد کیفی نیز دانشگاه با بحران هیئت علمی و اساتید حاذق و قابل مواجه است. قاعدتا از چنین بستری نمی توان توقع شانیت دانشگاهی و تربیت معلمانی با هویت و توانمند را داشت.
مسائل مزبور تقریبا هر عقل سلیمی را به این نتیجه می رساند که نگاه مصرفی و زیان دهی که در ابتدا ناظر به آن سخن گفتیم علیرغم شعار ها و وعده های دولت فعلی، کماکان بر نظام تعلیم و تربیت حاکم است به نحوی که دانشگاه فرهنگیان در اولویت های دست چندمی مسئولین هم قرار ندارد که اگر چنین نبود امروز شاهد چنین بی مسئولیتی و بی توجهی نسبت به این دانشگاه راهبردی نبودیم.
خلاصه کلام اینکه ادامه یافتن این چرخه معیوب و فقدان برنامه جدی برای تربیت معلم چاره ای از بحران نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش حل نمی کند و اگر تغییر رویکرد نسبت به این دانشگاه صورت نگیرد، جمهوری اسلامی سالیان سال با این بحران مواجه خواهد بود.
انتهای پیام