به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، شبکه خبر در برنامه بالاتر موضوع انحصار تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان: آری یا نه؟ با حضور ابراهیم سحرخیز معاون اسبق وزارت آموزش و پرورش و رضا کچوئیان معاون سابق دانشگاه فرهنگیان بررسی کرد.
مجری: همانطور که عرض کردم امروز برنامه بالاتر به موضوع دانشگاه فرهنگیان میپردازد دانشگاهی که از سال ۱۳۹۰ با تجمیع مراکز تربیت معلم سراسر کشور احداث شد و در حال حاضر حدود ۹۰ هزار دانشجو دارد که سالانه ۲۰ تا ۲۵ هزار نفر را فارغ التحصیل میکند و این فارغ التحصیلان به عنوان معلم جذب آموزش و پرورش میشوند اما از آنجایی که تعداد بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش هر سال بیش از این عدد است یک ناهمخوانی بین فارغ التحصیلان این دانشگاه و در واقع بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش به وجود آمده و این مسئله باعث شده که آموزش و پرورش با یک کسری معلم روبرو شود به هر حال این مسئله باعث شده که حضور دانشگاه فرهنگیان و اینکه فقط وزارت آموزش و پرورش مکلف شده که نیروهای خودش را از میان فارغ التحصیلان دانشگاه جذب کند با موافقان و مخالفانی روبرو شود. امروز با حضور دو تن از بزرگوارانی که مسئولیتی داشتند هم در دانشگاه فرهنگیان و هم در وزارت آموزش و پرورش این موضوع را به مناظره مینشینیم . ابتدا من مهمانان عزیز برنامه امروز را خدمت شما معرفی میکنم جناب آقای دکتر ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش و پرورش و مهمان عزیز دیگر ما جناب آقای دکتر رضا کچوییان معاون سابق دانشگاه فرهنگیان اگر اجازه بدهید بحث را با آقای سحرخیز شروع کنیم.
سؤال: آقای دکتر سحرخیز اساساً هدف از تاسیس دانشگاه فرهنگیان چه بود و آیا به نظر شما به این هدفی که سیاستگذاران برای احداث آن متصور بودند رسیده یا نه؟
سحرخیز: دانشگاه فرهنگیان آنچه که بر اساس اساسنامه نشان میدهد فلسفه و چرایی آن به عنوان دانشگاهی با هویت ماموریت گرای حرفهای برای تامین و تربیت و توانمندسازی منابع انسانی متخصص و متعهد و کارآمد نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده یعنی دنبال این بوده که معلمی را تربیت کند در تراز انقلاب اسلامی ایران آنچه که هم در سند تحول داریم و هم در سیاستهای کلی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری داریم و مستحضر هستید که در مصوبه ۸ آذر ۱۳۹۹ شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب کرده علاوه بر اینکه افزون بر این مصوبه ما در برنامه ششم هم مصوبه مجلس را داریم که آموزش و پرورش مکلف است، نیروی مورد انتظار خودش را و مورد نیاز خودش را تنها از طریق دو دانشگاه رجایی و فرهنگیان تامین کند ممکن است این سؤال پیش بیاید چرا ما در واقع میخواهیم فقط من از کلمه انحصار خیلی خوشم نمیآید مرجعیت را فقط بدهیم به دانشگاه فرهنگیان و چرا میبایستی مجرای استخدام و ورود نیرو به عنوان یک درون داد بزرگ آموزشی از دانشگاه فرهنگیان شروع شود. من حرفهایی که دارم اینجا استناد میکنم بهش حرفهایی است که خیلیهایش را رئیس پیشین دانشگاه فرهنگیان که خودشان صاحب کرسی در برنامهریزی آموزشی برنامه درسی و دیگر صاحب نظران در حوزه تعلیم و تربیت است ۶۰ تا ۷۰ سال از عمر دانشکدههای علوم تربیتی میگذرد. به جرات همه دارند اذعان میکنند که دانشگاههای علوم تربیتی در یکصد سال گذشته از چیزی که غفلت کردهاند؛ مقوله تربیت معلم بوده آن هم غفلت از نظر و اکتفا به عمل ما در زمینه تربیت معلم دانشگاهها نتوانستهاند زیرساختهای دانشی و نظری در حوزه تربیت معلم را تولید بکنند و به عبارت دیگر هیچ تلاشی در حوزه تخصصی تعلیم و تربیت مخصوصاً تربیت معلم را من گرایشهای دیگر را عرض نمیکنم، شما در هیچ دانشکدهای علوم تربیتی رشته تخصصی تربیت معلم را ندارید، این بی التفاتی و بیتوجهی نسبت به تربیت معلم و شکل نگرفتن جامعه علمی تربیت معلم از یک طرف و بعد بگذارید عقبه درخشانی که دانشسرای عالی مان قبل از دانشگاه تهران شکل گرفته و به عبارت دیگر ما در واقع مفتخر هستیم به اینکه اولین دانش آموختگان ما کسانی بودند که وارد آموزش و پرورش شدند و البته در دبیرستان آن موقع که الان میگوییم متوسطه دوم و بعدش هم ببینید آموزش و پرورش از نگاه سیاستگذار ارشد نظام، یعنی مقام معظم رهبری یک نهاد حاکمیتی است و این حاکمیت قابل واگذاری نیست سخنان امسال رهبری را من بسیار متفاوت از گذشته میبینم ایشان فرمودند که تعلیم و تربیت رسمی عمومی در شأن حاکمیت و دولت است و این شأن جدا ناپذیر است یعنی اجتناب ناپذیر است قابل واگذاری به صورت تکثر و چند تولیتی نیست نمیتواند در واقع وقتی آموزش و پرورش حاکمیتی است مهمترین عنصر در تعلیم و تربیت معلم است ما میبایستی معلمی را تربیت کنیم با همان شاخصهای که حاکمیت انتظار دارد آن طرف قصه دانشگاههای دیگر که هم تجربه نشان داده و هم در عرصه نظر و اندیشه هم نتوانستهاند در حقیقت برای ما تولید زیرساخت فکری و نظری در حوزه تعلیم و تربیت معلم بکنند و به ما تجربه نشان داده که کسانی که فارغ التحصیل محض دانشکدههای علوم تربیتی بودهاند در معلمی نتوانستند توفیقی پیدا کنند من اگر بخواهم از بزرگانی که حالا یادش بخیر آقای حداد عادل کتابی دارد به نام راهی به سوی عاقبت خیر در این کتاب از بزرگانی نام میبرد که حالا خیلیهایشان مولف کتابهای درسی بودهاند اینها همه کسانی بودند که از مدرسه شروع کردهاند و بعد استاد صاحب نام دانشگاه شدند.
سؤال: آقای دکتر اگر اجازه بدهید همین جا من صحبتهای شما را قطع کنم خوب آقای دکتر کچوئیان آقای دکتر سحرخیز میفرمایند که اولاً که چون در واقع آموزش و پرورش یک بحث حاکمیتی است و ما باید در پرورش معلم مرجعیت حاکمیتی خودمان را حفظ کنیم و از طرف دیگر اصلاً دانشگاههای دیگر تجربه نشان داده که ظرفیت پرورش معلم را ندارند و صرفاً افراد فارغ التحصیل از این دانشگاهها آن علومی که تخصصی هستند و متخصص میشوند و فن معلمی را شاید آموزش نمیبینند میخواستم ببینم اگر اینطور است این ۱۲ سال سابقه عملکرد دانشگاه فرهنگیان نشان داده که ما امروز با کمبود معلم مواجه هستیم بالاخره چه باید کرد؟
کچوئیان: نکاتی هم که من امروز خواهم گفت با توجه به سابقه کاری من بالاخره من ۱۰ سال عضو دانشگاه فرهنگیان کشور بودم با افتخار شاید خوشایند نظر بعضی از مخاطبان شما و دوستان عزیز خودم نباشد. اما ما قطعاً نمیتوانیم چشم مان را بر واقعیتها ببندیم حتماً امروز توسعه و تعالی و موفقیت در گرو واقع بینی است و واقعیت اندیشی آقای دکتر سحرخیز عزیز بسیار غیرمنصفانه به تعبیر من و ارزیابی من فرمودند که خروجیهای دانشگاه علوم تربیتی واقعاً دستاورد خوبی برای تربیت دانش آموز نداشته. من فکت اینها را میخواهم یعنی کجا با چه ادلهای سالیان طولانی دانشگاههای علوم تربیتی کشور در حقیقت دانشگاههای مادر، در کشور در استانهای متفاوت بخشیشان تربیتی بوده اینها معلمین را در حقیقت تربیت کردهاند برای کشور و برای ما خروجی آن معلمان هم چهرههای خیلی شاخصی بودند چهرههای خیلی بزرگی بودند که اگر ما بخواهیم نام ببریم خیلی فهرست طولانی خواهد داشت طبیعتاً بنابراین با این بخش فرمایش آقای دکتر که اساساً موافق نیستم اما ببینید موضوع انحصار دانشگاه فرهنگیان امروز قرار است ما راجع به این گفتگو کنیم با همدیگر که آیا اختصاصاً تربیت معلم باید به عنوان یک دانشگاه حاکمیتی اختصاصاً باید در سیطره دانشگاه فرهنگیان باشد و دانشگاه شهید رجایی و یا امکان دارد زمینهای فراهم شود برای اینکه دانشگاههای دیگر در حقیقت کمک بکنند به دانشگاه فرهنگیان وگرنه بنده با افتخار ۱۰ سال عمرم را در این دانشگاه گذراندهام امروز هم تمام قد از یک یک آدمهایی که در این دانشگاه آمدهاند از زمانی که دانشگاه فرهنگیان تاسیس شد آقای دکتر محبی نیا، جناب آقای دکتر محمدی، آقای دکتر خلیلفر و بعد از ایشان آقای دکتر صحرایی الان هم آقای دکتر غیاثی به جد دفاع میکنم همه تلاش کردند و همه کوشش کردند منتها تلاش هر فرد مبتنی بر سلیقهها هم بوده اینها یک تیم داشتند با تیمهایشان مشورت کردند و یک تصمیماتی گرفتند و بخشی از مسیر و راهها را رفتهاند اما سؤال ببینید در طرح سؤال خود حضرت عالی پاسخی که من باید بدهم مستتر است اگر ما اکتفا کنیم به دانشگاه فرهنگیان با نیاز هر دم فزاینده آموزش و پرورش چه کار کنیم. واقعاً باید چه کار کنیم ببینید به طور طبیعی آموزش و پرورش سالانه بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ هزار نفر نیرو نیاز دارد کم و کسری نیرو دارد ۴۰ تا ۵۰ هزار نفر هم معمولاً ۴۰ هزار نفر تا ۵۰ هزار نفر آقای دکتر سحرخیز بازنشسته میشوند. یعنی شما نگاه کنید اساساً ما در آموزش و پرورش با یک سونامی خروج نیرو مواجه هستیم خب این نیرو را کی باید جایگزین کند حالا ما اصرار کنیم که الزاماً این نیرو را باید دانشگاه فرهنگیان! آیا دانشگاه فرهنگیان میتواند؟ من سه تا فکت میآورم که بگویم دانشگاه فرهنگیان علی رغم همه تلاشهایش علی رغم همه اقدامات موثری که تاکنون کرده اما نتوانسته این خلا را پر کند اولین ماجرا برمیگردد به اینکه دانشگاه فرهنگیان فضاهای کالبدی مورد نیاز را در اختیار ندارد من وقتی میگویم فضاهای کالبدی یعنی ما کلاس درس به اندازه کافی نداریم سالن آمفی تئاتر نداریم مکانی برای نماز خواندن همه دانشجویان نداریم .
سؤال : امکانات کمی ندارید؟
کچوئیان: نداریم واقعا مکانهای تفریحی نداریم فضای ورزشی مورد نیاز نداریم سلف سرویس نداریم ساختمانهای در اختیار ماست که اینها بسیار قدیمی هستند قدمتشان زیاد است و خدای ناکرده هر آن احتمال دارد یک مشکلی برای دانشجویان ما، برای استادان ما و اصلاً برای مجموعه حاکمیت و برای مدیریت متمرکز در تهران ایجاد بکنند. این یک بخش؛ اول ما فضا نداریم بخش دوم هرم هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان ببینید ما یا نمیتوانیم اسم یک جایی را دانشگاه بگذاریم یا اگر دانشگاه گذاشتیم باید دقت کنیم دانشگاهها چگونه کار میکنند رکن دانشگاهها اعضای هیئت علمیشان است حالا ضمن اینکه دانشجویانشان است مخاطبین شان و مراجعه کنندگان است اما بالاخره ما هیئت علمی نیاز داریم برای خاطره داشتن یک دانشگاهی که در برنامه راهبردی به عنوان رکن تعالی و توسعه وزارت آموزش و پرورش این دانشگاه به عنوان یک شعار آرمانی در نظر گرفته شود امروز همین امروز که ما داریم با هم صحبت میکنیم ۱۱۷ هزار نفر شما یک عددی فرمودید من میخواهم اصلاح کنم عددی را که فرمودید دانشجو معلمان ما به اضافه مهارت آموزان ما به اضافه کسانی که تعیین تکلیف هستند آن بندی که مجلس محترم تصویب کرده آمار ۱۱۷ هزار نفر است ما مجموعاً هزار و ۲۲۰ نفر هیئت علمی داریم آقای دکتر سحرخیز این هزار و ۲۲۰ نفر همه هیئت علمی مامور وزارت علوم نیستند حضرت عالی اطلاع دارید این نکته را بعضیها هیئت علمی هستند؛ بعضیها هیئت علمی تطبیقی هستند؛ بعضیها رسمی و پیمانی هستند؛ بعضیها ماموران آموزشی هستند بعضیها مدرس هستند اینها سطوح متفاوت دارند در نظامهای دانشگاهی تعریفهای متفاوت دارد اما مجموعاً همه این عزیزان را در یک قالب میبینیم و میگوییم ما هزار و ۲۲۰ نفر امروز عضو هیئت علمی داریم در دانشگاه فرهنگیان ۱۱۷ هزار تا ما دانشجو داریم نسبت دانشجو به هیئت علمی ما الان چه عددی خواهد شد.
سحرخیز: اینطور بحثهایمان به حاشیه میرود ببینید اجازه بدهید ایشان فرمودند که فکت من حرف آقای مهر محمدی را زدم مصاحبهای که کرده هم در شبکه خبر این تفکری که ما امروز ۳۰۰ هزار معلم کم داریم بعد بگوییم دانشگاه فرهنگیان توان تربیت ۳۰۰ هزار تا ندارد که اینکه اظهر من الشمس است از کرامات شیخ ما این است عسل را خورد و گفت شیرین است.
سؤال: آقای دکتر میگویند که مرجعیتش را بردارید بقیه دانشگاهها هم فارغ التحصیل بدهند؟
سحرخیز: یک تفکری در ایران وجود دارد این تفکر از برنامه سوم توسعه از زمان مرحوم هاشمی رفسنجانی دنبال این بودند که آموزش و پرورش را خصوصی بکنند برونسپاری و مردمیسازی در واقع یک شعار است برای فروش آموزش و پرورش رهبری امسال ماست این عده را کیسه کرد و گفت که تفکری که مدرسه را برونسپاری کنید کار سنگین است برای دولت بودجه کلانی میخواهد این یک خیانت است به کشور حاکمیت وظیفهاش است در بحث آموزش و پرورش تولیت را منحصراً به عهده بگیرد چرا دانشگاه فرهنگیان ببینید ۸ سال دولت آقای روحانی قدمی برای استخدام معلم برداشته نشد کسی را غیر قانونی سرپرست دانشگاه فرهنگیان کردند که اصلاً موافق استخدام نیست ایشان موافق آموزش و پرورش کوپنی است خبرگزاری فارس را مطالعه کنید مصاحبههایشان هنوز هم وجود دارد اخیراً هم خدمت آقای خاتمی رسیدند و گفتند آموزش و پرورش با سه بحران روبرو است بحران مشروعیت؛ بحران کیفیت؛ یه بحران دیگر را هم مطرح کردند و گفتند که آخرش راهکارش چیست؟ گفتند که باید به مردم واگذار کنیم مدرسهها متنوع شوند. دولت یک پولی مثل یارانه بنزین به حساب خانوادهها بریزد هر کسی متناسب با جیبش برود مدرسه پیدا بکند بچه فقیر و دهکهای پایین جامعه بروند مدرسههای عادی که باید در کلاس ۵۸ نفر را تحمل بکنند معلم خرید خدمت است حقوق ندارد آنهایی که پولدار هستند بروند مدرسههای لاکچری که حتی منوی غذاییشان گاهی اوقات میلیونها تومان پول باید خرج کنند در شهر تهران مدرسه ۱۰۰ میلیونی داریم مدرسه داریم که منوی لاکچری دارد این تفکر از برنامه سوم تا الان دنبال این بوده اصلاً اینها میخواستند دانشگاه نباشد. آقا میفرمایند هیئت علمی وقتی که رهبری پای کار است کدام وزیر آموزش و پرورش آقای فانی اصلاً ۸ سال نرفت دنبال استخدام معلم گفت قبلیها زیاد استخدام کردهاند ما نیاز نداریم آن تلمبار شده تراکم نیازهای پیشین رسیده به ۳۰۰ هزار آن هم راهکار دارد ماده ۲۸ را در واقع البته رئیس پیشین دانشگاه تغییر داد بحث این نبود برای رشتههای خاص قرار بود بگیریم که آموزش و پرورش توان تربیتش را ندارد آمدند این را تعمیم دادند برای آموزگاران و گفتند ماده ۲۸ بگیرید حالا ما به یک بحران رسیدهایم. ناچاراً کسی نگفته ماده ۲۸ آزمون نگیرید آقا میفرمایند امکانات داریم اگر این امکانات در این دولت رهبری که سیاستگذار نظام از سیاستهای کلیش را دارد میگوید دانشگاه پیام نور ما ظرفیتهایش خالی است دانشگاه آزاد خالی است زمانی خود دانشگاه آزاد از امکانات ما استفاده میکرد حالا چطور است بعدش هم من معتقد هستم که دانشگاه فرهنگیان اگر بخواهد بماند برای بقایش هم باید جذب هیئت علمیاش اختصاصی شود هم باید محتوایش تغییر پیدا کند نه محتوای دانشگاههای علوم تربیتی محتوا میبایستی در ساختاری با سازمان پژوهش هماهنگ باشد ما آن چیزی که برای بچهها گذاشتهایم باید معلمها آن را تدریس کنند ما نخبه ریاضی نمیخواهیم نخبه فیزیک نمیخواهیم ما آموزش فیزیک نیاز داریم آموزش ریاضی نیاز داریم آموزش علوم نیاز داریم و مدرسینش هم نمیشود شما میروید مدرس میخواهد هیئت علمی گرفته جوان رتبه اول دانشگاه معلوم نیست معلم موفقی باشد استاد موفقی باشد در دانشگاه من معتقد هستم که این تفکر را که دنبال فروش آموزش و پرورش بودند اینها میخواهند شما مصاحبه استاندار وقت شیراز را زمان آقای روحانی ببینید ایشان میگوید اصلاً وقتی این همه فارغ التحصیل داریم دانشگاه برای چیست آموزش و پرورش چرا دانشگاهداری میکند چرا شبانه روزی کرده چرا حقوق به اینها میدهد خب دنبال این هستند که خرید خدمات آموزشی معلمی که یک سال بعد حقوقش را میدهند و انگیزه ندارد این را من میخواهم بگویم که این تفکر باید از بین برود.
سؤال :آقای دکتر کچوییان جواب شما؟
کچوییان: آقای دکتر سحرخیز عزیز من از شما میخواهم که منصفانه تو رو خدا حرف بزنید فرمایشات تان حتماً باید منصفانه باشد این آدمها دارند میبینند و قضاوت میکنند شما به چه وحساب و کتابی میگویید که در دوره آقای دکتر روحانی استخدام نبوده آنهایی که آمدهاند دانشگاه فرهنگیان سال ۹۱ ، ۹۲ ،۹۳ و ۹۴ بخشی زمان مدیریت آقای دکتر فانی بود آقای دکتر میخواهم بگویم.
سحرخیز: این ۳۰۰ تا از کجا آمده یعنی یک شبه شده یک شبه ما کمبود معلم داریم.
کچوییان: شما معاون وزیر بودید.
سحرخیز: بله من میگویم که شما زمان آقای دکتر روحانی را میگویم شما ۸۰ هزار تا ۷۰ هزار تا بازنشسته داشتید چقدر جذب داشتید شما که اطلاعات و آمار دارید هر سالی که ۸۰ هزار تا بازنشسته میشود و ما یک دفعه الان اگر بخواهیم واقعی نگاه کنیم ۳۰۰ هزار تا نیرو کم داریم شما کل استخدامتان ۷۰ تا نیست.
کچوییان: آقای دکتر فانی در شرایطی شد وزیر آموزش و پرورش که شما و آقای دکتر حاجی بابایی صبح تصمیم گرفتید ۵ پایه کلاس ابتدایی را کردید ۶ پایه رئیس مرکز منابع انسانی در اولین جلسه شورای معاونان که من هم در آن جلسه شورا بودم شما بدون برنامه کلاس درست کردید روزی که آقای دکتر فانی شروع کرد ریاست آموزش و پرورش را رئیس مرکز منابع انسانی الان زنده هستند و وجود دارند.
سحرخیز: آقای چهاربند اعلام کرده ما ۲۰ هزار تا استاد کم داریم ۳۰ هزار تا مربی پرورشی کم داریم شما خودتان مصاحبه آقای فانی را بخوانید من ارادت دارم خدمت آقای استاد فانی
کچوییان: ما اصلاً کارمان را شروع کردیم که استخدام باید میکردیم من میگویم سال ۹۲ که این تصمیم را گرفتید .که کلاس ششم را راه اندازی کردید. سحرخیز: در خبرگزاری تسنیم بخوانید مصاحبه آقای فانی را میگوید که دولت قبل تمام ردیفهای استخدامی را مصرف کرده ما نداشتیم من دارم میگویم که ۳۰۰ هزار معلمی که الان امروز آقای صحرایی کم دارد یک شبه تولید شده .
کچوییان: یک شبه تولید نشده آقای دکتر شما هم بپذیرید بخشی در دوره مسئولیت شما بوده ببینید آقای دکتر وقتی کانال ورودی آموزش میشود دانشگاه فرهنگیان فرمایش شما بود دیگر اصرار میکنید که به فرمایش مقام معظم رهبری که اختصاصاً تربیت معلم از مرکز دانشگاه فرهنگیان باشد ببینید دانشگاه فرهنگیان میخواهد برود ۵۰ هزار نفر ورودی بگیرد به قول فرمایش شما ۳۰۰ هزار نفر ورودی بگیرد من دارم به شما میگویم که شما و آقای دکتر حاجی بابایی ۱۶۴ تا ساختمان فنی و حرفهای ما را بردید یک شبه دادید به دانشگاه فنی و حرفهای ما زمانی که من و آقای بطایی راه افتادیم رفتیم پیش رئیس دانشگاه فنی و حرفهای وقت از ایشان تقاضا کردیم و گفتیم که آقا ایشان مشکل سند داشت هی دائم تماس میگرفت که اسناد را به نام ما منتقل نکردید باید بیایید اسناد را منتقل بکنید یک بار تصمیم گرفتیم و رفتیم پیش شان و گفتیم ۱۲۰ تا ۱۳۰ تا از این سندها به نام شما منتقل شده ما الان برای تربیت معلم برای دانش آموزان خودمان برای گذران روز خودمان ساختمان و فضای آموزشی کم داریم میدانید آقای دکتر رئیس وقت دانشگاه فنی و حرفهای چه گفت یک جوک یک لطیفه به ما گفت آن عبارت از این بود که آقا اولاً آن باقیمانده را باید سندش را به نام ما کنید مصوبه مجلس است الزاماً شما باید بدهید به دانشگاه فنی به حرفهای ۲ ما رفتیم در اتاق ساختمانهایی که از شما گرفتیم در یک اتاق مثلاً یک لپتاپ بوده یک پرینتر بوده، یک کامپیوتر بوده الان اینها نیست جمع زدیم روی همدیگر ۳ میلیارد تومان شده شما باید ساختمانها را که به نام دانشگاه فنی حرفهای میکنید حتماً الزاماً باید ۳ میلیارد تومان هم نقداً به ما بپردازید.
سحرخیز: من یک سؤال دارم خروجی آموزشکدههای فنی و حرفهای کیها بودند و کجا میرفتند.
کچوییان: هنرآموزانی که میرفتند هنرستان.
سحرخیز: یعنی همه جذب هنرآموز میشدند ما دانشجو میگرفتیم ما که دانشگاه نیستیم که دانشجو بگیریم ما الان داریم میگوییم تربیت معلم باید فارغ التحصیلان برگردند به درون سیستم چند درصد از فارغ تحصیلان دانشگاهها برمیگشتند به درون سیستم.
کچوئیان: عددش را شما بهتر از من میدانید.
سحرخیز: شما که بهتر آمار دارید.
کچوییان: ببینید من بحث فضا را کردم آقای دکتر من دارم میگویم این تعداد ساختمان
سؤال: آقای دکتر سحرخیز آقای دکتر کچوییان میفرمایند که من در واقع اینطور استنباط کردم ما چون الان ظرفیت نداریم امکانات نداریم و نمیتوانیم کسری معلمان وزارت آموزش و پرورش را تامین کنیم اجازه بدهیم الان سوال من این است که اگر الان حالا این بحثهایی که شما میکنید و عملکرد وزارت آموزش و پرورش را در دورههای مختلف دارید بررسی میکنید بحث سر این است که اگر امروز ما این امکانات را داشته باشیم یعنی دانشگاه فرهنگیان این ظرفیت را داشته باشد که سالی ۳۰۰ هزار تا فارغ التحصیل بدهد آیا موافق هستید که این مرجعیت حفظ شود یا خیر؟
کچوئیان: اثری از کیفیت نمیماند جناب آقای شایان مهر عزیز ببینید شما یک ظرفی دارید در این لیوانتان به یک اندازهای میتوانید آب بریزید حالا من که بحثم سر این است که دانشگاه فرهنگیان در یک اقدام و کار خودش به لحاظ کمیت متاسفانه موفق نبوده وای به حال کیفیت این جمله را هم بگویم آقای سحرخیز من معاون این دانشگاه بودم از حیثیت دانشگاهی که معاونش بودم الزاماً باید دفاع کنم زحمت کشیدیم و تلاش کردیم . سحرخیز: جناب عالی ۷ سال معاون آموزشی دانشگاه بودید.
کچوئیان: نظارت بودم.
سحرخیز: حالا معاون نظارت چرا همه دانشگاهها شهریه دانشجو ۲۷ میلیون است شما ۱۷ میلیون به دانشجو میدادید.
کچوئیان: مگر تصمیمش با ما بوده آقای دکتر
سحرخیز: بله شما باید میرفتید معاون دانشگاه بودید رئیس دانشگاهی که ۴ سال غیرقانونی سرپرست آنجا بود چرا تلاش نکرد سرانه دانشگاه فرهنگیان از همه دانشگاههای کشور پایینتر است عددی که من دارم اعلام میکنم سال ۱۴۰۲ دانشگاههای دیگر ۲۷ میلیون دانشگاه فرهنگیان ۱۷ میلیون چرا میفرمایند بله من هم معتقد هستم فضای کالبدیاش مشکل دارد باید میرفتید شما مسئول بودجه بودید ۴ سال مسئولیت دانشگاه بر عهده شما بوده شما ۴ سال کسی را کردید مسئول بودجه که یک بازنشسته ۴۰ ساله بوده اصلاً نرفته سازمان برنامه دفاع کند شما سازمان برنامه وا دادید اعلام کردید که باید دانشگاه تعطیل شود ما مدرسهها را واگذار کنیم خرید خدمات بگیریم.
کچوئیان: آقای دکتر نظام بودجه نویسی را در مملکت اطلاع دارید که چطور است آقای رئیس جمهور چند روز پیش لایحه بودجه ۱۴۰۳ را به مجلس تحویل داد یک چیزی میرود در مجلس تصویب میشود بعد ابلاغ میشود شورای نگهبان اگر تایید بکند اینکه شما میگویید چرا شما نرفتهاید مگر من چقدر باید بگویم و چقدر عنوان کنم که آقای دکتر فانی و آقای بطایی حداقل زمانی که من خدمت آقایان بودهام به تکرار ما رفتهایم خدمت آقای دکتر نوبخت برای افزایش بودجه
سحرخیز: دکتر اشاره کردند و من هم قبول دارم ما کیفیت در دانشگاه فرهنگیان آن در حد انتظار نه تنها نیست واقعاً افول کرده است و دلیل آن هم این است که من معتقدم باید یک رابطه ساختاری بین دانشگاه فرهنگیان و سازمان پژوهش آموزش و پرورش در تولید محتوای کتابهای درسی تربیت معلم بوجود بیاید، چرا؟ ما این کتابهای درسی که تولید کردیم یک فلسفهای پشت آنها است، قرار است معلم آنها را به عنوان راهبر آموزشی این مفاهیم را سر کلاس منتقل کند تا ما به آن هدفهای آموزشی برسیم، اگر قرار باشد کتابهای درسی تربیت معلم ساز خودش را بزند، سازمان پژوهش ساز خودش را بزند که ما به هدف نمیرسیم، پس این دو تا باید با هم هماهنگی ساختاری داشته باشند. بحث دوم بحث استادان است بله من هم معتقدم مدرسان ما خیلیهای آنها هیئت علمی نشدند هنوز به لحاظ ساختار وزارت علوم، نسبت دانشجو به استاد در حد مطلوب نیست، اما هم در هشت سال گذشته تلاش واقعی صورت نگرفته اصلاً کسی خط دانشگاه فرهنگیان را نخوانده است و بعد هم جذب در دانشگاه فرهنگیان هم هیئت ممیزش باید اختصاصی شود و بعد هم نروند فقط این جوانهای صفر کیلومتر دارای مدرک دکتری را ولو با رتبه بالا جذب کنند، مدرس تربیت معلم یا استاد تربیت معلم میبایستی خودش مدرسه را درک کرده باشد، شما اگر میخواهید روشهای تدریس را درس بدهید تا معلمی نکرده باشید نمیتوانید.
سؤال: این طوری که شما میفرمایید ما باید یک دانشگاه تأسیس کنیم فقط مدرس دانشگاه فرهنگیان تربیت کند؟
سحرخیز: پس دانشگاه تربیت مدرس کارش چیست، بیاید برای اینجا مدرسانی را با آن روشی را ما میخواهیم تربیت کند.
کچوئیان: آقای دکتر یک طرحی که آقای دکتر صحرایی پیگیری میکردند جمله شما، جمله خیلی مهمی است و من کاملاً موافق هستم. ما الآن جماعت عظیمی داریم دارای درجه دکتری که در آموزش و پرورش شاغل هستند، شاید ۵۰ هزار نفر از این آدمها را داریم، اخیراً ایشان طرحی را دادند که ما از دکترمعلمان آموزش و پرورش به عنوان عضو هیئت علمی استفاده کنیم، آقای دکتر شاید حدود هفت هشت ماه است این ماجرا میخواهند ۲ هزار نفر از این جماعت را بیاورند به عنوان هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان استفاده کنند. قوانین و مقررات وزارت علوم برای هیئت علمی کردن اینها قوانین و مقررات دست و پاگیر نیست برای دانشگاه فرهنگیان، این جمله که شما امروز فرمودید که ما شورای خودمان را باید تشکیل دهیم، گسترش خودمان، آقای دکتر بنده در سال ۹۴ در هیئت رئیسه دانشگاه فرهنگیان فریاد زدم ما اصلاً هیئت ممیزه دانشگاه خودمان را باید داشته باشیم مثل دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه آزاد امروز خودش برای خودش استاد استخدام میکند، خودش ارزیابی میکند ممیزی میکند، میشود دانشجو.
سحرخیز: این آخر هم که حضرتعالی اشاره کردید فضای کالبدی که من یک اشارهای کردم
سؤال: البته یک دلیل سوم هنوز مانده است؟
سحرخیز: سرانه دانشگاه فرهنگیان این چیز جدیدی نیست من اسم نبرم، حدود فکر میکنم سالهای ۹۲ – ۹۳ من مشاور کمیسیون آموزش تحقیقات مجلس بودم، آخرین ردیف بودجهای که به لحاظ عدد عرض میکنم مختص دانشگاه فرهنگیان بود، الآن سرانه دانشجویی ۱۷ میلیون تومان است، دانشگاههای دیگر ۲۷ میلیون، ما اگر این سرانه را ارتقا دهیم اگر این دانشگاه، دانشگاه راهبردی به فرمایش رهبر ضرورت دارد یک دانشگاه حاکمیتی ایشان میفرمایند قوانین دست و پا گیر است. من یک جمله عرض میکنم چه در دولت آقای رئیسی چه در دولت آقای روحانی همه دولتها وزیر باعرضه و باکفایت ما نداشتیم در آموزش و پرورش، وزیری که عرضه داشته باشد برود ما حمایت رهبری را داریم، سیاستهای کلی نظام را داریم، سند تحول را داریم، نقشه جامع علمی کشور را داریم، قانون اساسی هم داریم که میگوید آموزش و پرورش باید رایگان باشد حاکمیتی است، چرا دانشگاهش که قرار است برایش معلم تربیت کند چرا فضای کالبدی ندارد، چرا سرانه اش را نصف دارند میدهند، وزیر فقط به ماندن خودش فکر نکند عرضه داشته باشد، ما در یک زمانی رئیس جمهور به وزیر آموزش و پرورش وقت نمیداد که حرف هایش را بزند برود آنجا بگوید این دانشگاه نیازمند اینقدر هیئت علمی است، اینقدر فضا کم دارد، من نمیگویم اگر تأمین کنند ۳۰۰ هزار تا کمبود معلم را دانشگاه فرهنگیان نمیتواند تأمین کند، ناچاراً ضرورتاً من میگویم از خرید خدمات آموزشی که اصلاً آموزش ندیده و در کوچه داد میزنند چهار نفر امروز بیایند بروند کلاسها را پر کنند این بهتر است که فارغ التحصیل دانشگاه را فعلاً جذب کنیم وقتی نیازمان به حالت تعادل رسید فقط دانشگاه فرهنگیان آن هم دوره چهار ساله اخیراً یک طرحی دوستان دادند که در آن مغالطه است، طرح دو دو، ما تربیت معلم یک کل است دانش با مهارت با هم درتنیده است، قرار نیست طرف برود دو سال در یک دانشکده تاریخ، تاریخ بخواند، در دانشکده علوم فیزیک بخواند بعد بیاید دو سال آخر در دانشگاه فرهنگیان بعد هم میآید پایش را دراز میکند و میگوید من اصلاً دانشگاه را به رسمیت نمیشناسم، این معلمانش را قبول ندارم، ما ماده ۲۸ حالا میفرمایند دولت قبل را نگویید، طرف در آبان چند ماه از سال رفته بود پذیرش شد یک ماه بعد فرستادند مدرسه یک آزمون چهار جوابی گرفتند گفتند این تأیید صلاحیت علمی، معلمی که آموزش میبیند تازه کمیتش لنگ میزند وای به حال آن که در یک ماه آن هم با یک سوال تستی چهار گزینهای قرار است برود کلاس اداره کند. آقای مهرمحمدی یک جمله خوب دارد الحق و الانصاف ایشان استاد برنامه درسی است من در مدیریت به ایشان نقد دارم، ایشان میفرمایند ما یک اصطلاحی داریم تازه فارغ التحصیلان تربیت معلم اصطلاح اینداکشن را به کار میبرند در سالهای اولیه دچار بحران تدریس میشوند، باید تازه دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیلات شان را حمایت کند، پایش کند، نظارت کند، من دارم میگویم با تمام این کمبودها دانشگاه فرهنگیان باز در تربیت معلم توفیق اش از دانشکدههای علوم تربیتی بهتر است، آنها رشته تخصصی تربیت معلم نداشتند، مشاوره داشتند، گرایشهای دیگر داشتند من احترام میگذارم به اساتید خودم هم فارغ التحصیل آنجاست ولی میخواهم بگویم آموزش و پرورش قدیم هر چه داشت از فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم دهه ۶۰ دارد، هم خوب گزینش شدند، هم خوب انگیزه داشتند.
کچوئیان: آقای دکتر اگر این موضوع برایتان خیلی مهم است و این جمله را واقعاً قبول دارید دانشگاه فرهنگیان دورهای که آقای حاج بابایی وزیر بودند و جنابعالی معاون بودید تأسیس شد، مگر غیر از این است، چرا شما که میگویید ۴۰۰ تا مرکز تربیت معلم ما خیلی خوب بودند، خیلی عالی بودند شما چرا رفتید مرکز تربیت معلم باعث شدید تعطیل شود دانشگاه فرهنگیان درست شود.
در فرمایشات تان یک جوری وانمود نکنید که بنده مخالف دانشگاه فرهنگیان هستم، من تعلق خاطر دارم به دانشگاه فرهنگیان، تمام اهتمام و تلاشم این است که آموزش و پرورش ما به عنوان عظیمترین دستگاهی که در این مملکت آمار مراجعانش جمعیت کشورند، ما ۱۶ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر دانش آموز داریم پدر دارند، مادر دارند، خواهر دارند تمامی اینها در حقیقت مشتری این نهاد هستند، ما برای این نهاد با این مسئولیت بسیار عظیم و سنگین آیا باید معلم فرهیخته، معلم در تراز باید سر کلاس اینها بفرستیم یا نه؟ در سال ۹۲ بعد از آن اتفاقی که افتاد کلاس ششم درست شد ما بعضاً مجبور شدیم بعضی از رانندهها را در وزارتخانه، در ادارات کلمان معلق کنیم بگوییم بیا برو مبصر کلاس، مغلطه است، ما اینها را با چشم خودمان حس کردیم.
سحرخیز: من الآن دارم میگویم در صدا و سیما چند میلیون هم دارند میبینند راننده یعنی چه، اگر کسی اصلاً قانون گزینش این است اولاً گزینش کسی نیروی اداری است بخواهد بشود معلم حتماً باید گزینش نظر بدهد، تغییر از رسته اداری به آموزشی نیازمند است.
سؤل: ایشان نمیگویند معلمی کردند آقای دکتر
سحرخیز: راننده یعنی کسی که فرمان دست کلاس پنجم است، اگر یک نفر مدرک دانشگاهی نداشت ببینید شما رفتید در سنگ سفید تهران زمان آقای فانی جار زدید معلم سوار وانت کردید بردید سر کلاس، خرید خدمات آموزشی، کدام دوره را دیدند، نمایندگان مجلس وزیر را استیضاح کردند.
کچوئیان: من که قبول ندارم فرمایش شما را، این از این که شما آبدارچی و نیروی خدمات را به او مأموریت بدهید سر کلاس برود دانش آموزان را ساکت کند بهتر نیست؟
سحرخیز: من میگویم دروغ است. شرکتیها در زمان دولت خاتمی آمدند سر کار، کسانی بودند که اکثراً کارمندان اداره بچه هایشان را آوردند به اسم دیپلم و زیردیپلم به محض این که دولت احمدی نژاد آمد تمام شرکتیها را قرارداد کار معین کرد اینها مدرک هایشان را یکی یکی از جیب شان درآوردند بیرون، یکی گفت من فوق لیسانسم، یکی گفت لیسانسم، شما اگر معلم کم داشته باشید بروید در خیابان جار است خوب است بیاورید یا کسی که در اداره مدرک فوق لیسانس دارد، دوره آموزش هم برایش بگذارید این یک ثانیاً استخدامهای معلوم هستند آقای عسکری آزاد که الآن مشاور رئیس جمهور است الآن صدای من را میشنود، ایشان در آن موقع کمیسیون اصلاً صحبت هایش است روزنامهها را هم من اگر لازم باشد تاریخ اش را خواهم گفت. گفت دولت احمدی نژاد زمان آقای حاجی بابایی بیشترین استخدام را داشته است، بیاورند استخدامهای دولت آقای روحانی را عددهایش را با هم مقایسه کنند، فرمودند تربیت معلم خوب بود، تربیت معلم مدرکش اولاً فوق دیپلم بود بعد مدرکش را وزارت علوم قبول نداشت، این مدرک اختصاصی بود، معلم دچار خودحقارتی میشد میگفت مدرک من را فقط آموزش و پرورش قبول دارد، ما دانشگاه کردیم که مدرکش مورد تأیید وزارت علوم باشد و بعد هم نه با ۱۷ تومان سرانه، هر چقدر پول بابت یک دانشجو در این مملکت خرج میشود به اینجا هم بدهند نه این که بروند پول دانشجو را بگیرند بگویند، چون تو شبها خوابگاه میمانی و غذا میخوری ۵ درصد حقوقت را به من بده، در همین دولت مشاور وزیر به من گفت ما چرا پول به معلمان بدهیم به معلمان بورسیه، معلمی که تورم ۴۵ درصد است الآن رتبه بندی به او نکردید میانگین حقوق رسیده به ۱۵ میلیون، سال گذشته دولت اعلام کرده با توجه به تورم خط فقر برای یک خانوار چهار نفره ۱۶ میلیون است، امسال هم اگر ۴۰ درصد هم اضافه کنید ۲۳ میلیون. دست دولت رئیسی درد نکند خیلی عالی، خیلی خوب، دولت قبل که همین را هم اجرا نکرد، اما تا رسیدن به تورم هنوز خیلی فاصله وجود دارد. معلمهای ما عزیز هستند باید مورد توجه قرار بگیرند، اما دانشگاه فرهنگیان بودجه اش!
سؤال: در موضوع بحث کنیم؟
کچوئیان: شما فرمودید تربیت معلمها اینقدر کارها و اثربخش بودند، من یک سؤال پرسیدم خود شما تربیت معلم بودید یا نبودید آقای دکتر؟
سحرخیز: من تربیت معلم بودم.
کچوئیان: عیب آن چه بود واقعاً تربیت معلم
سحرخیز: ما فوق دیپلم بودیم
کچوئیان: شما دارید دفاع میکنید آقای دکتر فوق دیپلم بودید بعد از طریق خود وزارت آموزش و پرورش، دانشکدههای وزارت آموزش و پرورش مجوز میگرفتند آقای دکتر. اسمش دانشکده نه، مراکز آموزش ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش لیسانس دادند، فوق لیسانس هم دادند، تمام زحمت اش را افتاد گردن ما، ما رفتیم معادلها را درست کردیم.
سحرخیز: ساختار دانشگاهی درست کنیم.
کچوئیان: چه کسی با دانشگاه مخالف است الآن؟
سحرخیز: الآن دانشگاه افسری افسرش را میدهد جایی دیگر تربیت میکند وزارت علوم؟
کچوئیان: نه
سحرخیز: دانشکده حاکمیتی است، دانشگاه فرهنگیان دانشگاه حاکمیتی است، استاد ندارد دولت باید به او بدهد، بودجه اش کم است با تأمین کند، چرا برای دانشگاههای دیگر پول است ولی برای ما نیست.
کچوئیان: آقای دکتر من اوایل عرضم یک چیزی گفتم، گفتم واقعیتهای جامعه را ندید نگیریم.
سحرخیز: واقعیت این است که وزیر ما باید عرضه داشته باشد برود بگیرد.
کچوئیان: شما این کلمه عرضه را به کار میبرید ما معلمان روش تحقیق میگوییم این تعریف عملیاتی میخواهد یعنی شما باید عرضه را تعریف کنید، عرضه یعنی چه، وزیر باید برود هوار بکشد، وزیر باید بلند شود برود داد بزند، شما خودتان هم بودید.
سحرخیز: ما ۳۰۰ دلار داریم برای آموزش و پرورش هزینه میکنیم.
کچوئیان: من مطمئن هستم آقای حاجی بابایی هم زحمت کشیده است، همه زحمت کشیدند، تلاش کردند.
سحرخیز: بله، در حد انتظار نیست باید قویتر از این باشند. این میشود یک سؤال که آموزش و پرورش اولویت هیچ دولتی نیست، اگر اولویت اول بشود باید به این برسید.
کچوئیان: اگر اولویت دیگری نیست پس چرا پای آقای فانی را وسط میکشید، پس چرا پای آقای مهرمحمدی را وسط میکشید، اولویت دولت نیست، اولویت دولتها نبوده است از اول هم نبوده است.
سحرخیز: خود آقای مهرمحمدی یعنی تعطیل آموزش و پرورش دولتی تقویت برون سپاری.
کچوئیان: من فراموش کردم این نکته را خدمت حضرتعالی بگویم آقای مهرمحمدی مگر چنین اجازهای دارد که خارج از قانون برنامه ششم توسعه، برنامه پنجم توسعه سندتحول بنیادین بیاید اقدام و حرکتی کند، آقای دکتر اجازه داده شده بود حداکثر به میزان ۱۰ درصد از دانش آموزان
سحرخیز: شما بیاورید، اگر برنامه ششم توسعه آوردید من جلوی بینندگان.
کچوئیان: نه آقای دکتر، میگویم برنامه ششم توسعه هم ما داریم قانون آن را در سال ۱۳۶۷ بعد از قانون تأسیس مدارس غیردولتی مصوب شد
سحرخیز: قانون نیست آن مال خود دولت است، ضوابط اجرایی بودجه است، دولت برنامه ششم قبول نکرد آقای روحانی به مجلس هنگام تقدیم بودجه گفت ما میبایستی اگر همکاری کنند دوستان آموزش و پرورش گران اداره میشود، سالی ۱۰ درصد مدارس ما به تدریج واگذار کنیم که مجلس مخالفت کرد و اجازه نداد.
سؤال: آقای کچوئیان جمع بندی بفرمایید؟
کچوئیان: موضوعی که ما در این برنامه دعوت شدیم که اجازه بدهید من اینجا این را اذعان کنم دیر رسیدیم به موضوع دانشگاه فرهنگیان یعنی خیلی الآن ۱۰ سال گذشته واقعاً فکر میکنم موضوع دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی، چون بالاخره هر دو تا دانشگاه دارند نیرو برای آموزش و پرورش مملکت تربیت میکنند، یک موضوعی که فکر میکنم ماهی یک بار این میزگرد برقرار شود دوستان بیایند راجع به آن گفتگو کنند و راه حل برایش پیدا کنند. در هر حال دانشگاه فرهنگیان باید بماند، دانشگاه فرهنگیان باعث افتخار این کشور و این مملکت است، اما خلاصه نظر من این است به عنوان یک دیدگاه ما چنان که در گذشته از حداقل سه مجاری مراکز تربیت معلم بودند آقای دکتر ۴۰۰ تا مرکز تربیت معلم ما داشتیم آقای دکتر سحرخیز که اینها نیرو میدادند به آموزش و پرورش، سه تا دانشگاه، دانشگاه خوارزمی، دانشگاه آذر شرقی و دانشگاه سبزوار اینها معلم تربیت میکردند و دانشگاههای مادر استانها هم معلم تربیت میکردند در دانشکده علوم تربیتی. من امروز باور و اعتقادم این است به خاطر این که این خلاء نیرو در آموزش و پرورش حداقل برای یک بازه زمانی، برای اینتروال خاص رفع شود اجازه دهیم از دانشگاههای دیگر هم دانشجو داشته باشیم.
سخرخیز: من یک خواهشی از محضر مقام معظم رهبری دارم که دستور بدهند شورای عالی انقلاب فرهنگی از انفعال بیرون بیاید، از حق دانشگاه فرهنگیان در خصوص سرانه، جذب اختصاصی هیئت علمی و ایجاد یک رابطه ساختارمند با سازمان پژوهش در بحث تولید محتوا ورود جدی پیدا کنند، انتظار این بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی هر ۵ سال یک بار شورای عالی آموزش و پرورش را بخواهد سند را پایش کند و در واقع ادعا کنند که شما در این ۵ سال چکار کردید، اگر نیاز به بازنگری است، نیاز به کمک است ورود پیدا کنید. من استدعا از رهبری میطلبم و لاغیر.