به گزارش سرویس عدالت آموزشی پایگاه خبری تحلیلی رستا، فاطمه محب:
علم بهتر است یا ثروت؟! این، موضوعیست که اغلب معلمان برای انشاء به دانشآموزان میدهند و آنها را بر سر دوراهی میگذارند. طبیعی است که علم و ثروت، به انسان قدرت میدهد؛ به طوری که میتواند با آن، مشکلات را با سختی کمتری بگذراند. اما منبعی که علم و ثروت درآن است، کجاست؟ پاسخ یک عبارتی این پرسش، آموزش و پرورش است. معلمان، منبع علم و دانشآموزان، ثروتهای ملی یک کشور هستند. پس باید برای این ثروت و منابع ملی هزینههای کافی صرف شود تا بتوان از آنها حفظ و حراست کرد.
در دنیای امروزی، سرمایه و دارایی چیزی است که میتواند قدرت آموزش و پرورش را بیشتر کند. امکانات بهتر و به روزتر، بودجهی بیشتری میطلبد. سرمایهای که در اختیار سیستم آموزشی قرار میگیرد، مبلغ بسیار هنگفتی است که بر اساس سند بودجهی سالانه تنظیم میشود. تنظیم سند بودجهای که زمان آن کمتر از یک سال باشد، کارآیی لازم را ندارد. سرمایهای که در اختیار بخش آموزش و پرورش قرار میگیرد، به بخش دانشگاهها، مدارس و غیره تخصیص داده میشود که به صورت جزئیتر، مدارس شامل مدارس شهری و روستایی و مناطق محروم که در مجموعهی مدارس دولتی، غیردولتی و تیزهوشان طبقهبندی میشوند، مورد استفاده قرار میگیرد.
براساس سند بودجه ی سال ۱۴۰۰، حدود ۶درصد از بودجه برای نوسازی مدارس و تجهیز دانشگاهها تخصیص داده شده است. حتی اینکه باید معلمان حقالتدریس بنا بر میزان درآمد سالانه، جذب سازمان آموزش و پرورش شوند نیز قید شده است.
ارقام بودجهای که برای مدارس مناطق محروم و روستایی و… محاسبه شده، متفاوت هستند و با توجه به بزرگی این رقم، این سوال پیش میآید که چرا آموزش و پرورش دچار کمبود بودجه است؟ چندین سال است که گفته میشود چرا معلمانی که حدود سی سال خدمت کردهاند یا زودتر از موعد بازنشسته شدهاند، مجددا به کار گرفته میشوند؟
همهی این مسائل، به بحث بودجه وکاهش هزینهها مربوط میشود. در سیستم آموزشی ایران، از کسانی که خواستار شغل معلمی هستند، مصاحبه گرفته میشود. اگر به دفترچهی انتخاب رشتهی دانشگاهها توجه کنید، متوجه میشوید که سالانه میزان جذب نیرو برای دانشگاه فرهنگیان تغییر میکند. برخی سالها جذب نیرو بیشتر و گاهی جذب نیرو کمتر است. یکی از دلایلی که وجود دارد، این است که میزان بودجهای که سالانه در اختیار دانشگاه و مدارس قرار میگیرد، متفاوت است.
برای تربیت یک معلم جوان و تازهکار، هزینههایی به طور میانگین در نظر گرفته میشود که میتوان به حقوق دانشجو معلمان، هزینههای رفاهی دانشگاه فرهنگیان و سیستم آموزشی آنها اشاره کرد. بخشی از حقوق دانشجو معلمان به عنوان هزینههای دانشگاه کسر می شود. همهی این موارد مانند این است که والدین برای فرزند خود امکانات مهیا میکنند. اما هزینهای که برای فرزندان خرج میشود همیشه از قوانین و پیشبینیها پیروی نمیکند. حتی شرایط خانوادهها هم بنا بر عوامل محیطی تغییر میکند.
براساس وضعیت اقتصادی، درآمد کشور و… هزینههای بخشهای مختلف اعم از آموزش و پرورش تامین میشود و اگر یکی از این بخشها، کمتر از میزان پیشبینی شده درآمد داشته باشد، بودجهی تعیین شده برای سایر قسمتها کاهش مییابد. همچنین براساس برخی مصلحتهای سیاسی، ممکن است یک حوزه نیاز به حمایت مالی بیشتری داشته باشد که در این صورت، بودجهی سایر قسمتها به نسبت کم میشود تا سرمایهی حمایت مالی فراهم شود.
دانشگاه فرهنگیان به عنوان مکانی که مسئولیت تربیت معلمان جوان را برعهده دارد، نمیتواند مستقیما وارد کارهای تجاری شود؛ امایکی از منابع درآمد آن، استفاده از امکانات خود دانشگاه میباشد. بخش بزرگتر سرمایهای که در اختیار دانشگاه قرار میگیرد از طریق بودجهی سالانه است و در اساسنامهی دانشگاه فرهنگیان، دریافت هدایای نقدی یکی از راههای افزایش درآمد عنوان شده است. در مدارس نیز این سرمایه برای امور مدرسه، جشنها و مراسمها، تامین وسایل و امکانات مورد نیاز و برخی اتفاقات غیر مترقبه مورد استفاده قرار میگیرد. البته، راههایی برای کاهش هزینه وجود دارد.
بحث اینکه بودجهی مناطق محروم و شهری و روستایی و …چگونه تقسیم میشود، خود موضوعی گسترده است.
مناطق روستایی برخلاف مناطق شهری و سطح کلان، از تعداد کمتری دانشآموز و معلم و امکانات برخوردار است. این گونه هم نیست که با وجود بودجهی کافی بتوان امکانات و نیروی انسانی را در همان لحظه فراهم کرد. به علت تحریمها و مسائل مالی در سالهای اخیر هزینهی تجهیزات و نوسازی و یا ساخت مدارس بالاتر از حد انتظار رفته است. همچنین بلایای طبیعی سبب خسارت زیادی به برخی مدارس شده است. این اتفاقات به طور غیرمنتظرهای بخشهایی که بودجه باید در آن مصرف میشد را گسترش داده است.
در بحران کرونا که کلاسها به صورت مجازی برگزار میشد، توجه دولت بیشتر به سمت فراهم کردن زیربنای کلاسهای مجازی معطوف شد. برخی مدارس در شهرها و برخی دانشگاههای فرهنگیان در این زمان، بودجه را صرف تعمیر و نوسازی کردند؛ اما در مناطق روستایی هزینهها بیشتر از شهر شد؛ زیرا دسترسی به اینترنت و تلفن همراه در مناطق روستایی و محروم تقریبا غیرممکن بود و این خود باعث شد که میزان بودجه نسبت به سال قبل تغییر کند.
به طور خلاصه، عوامل کمبود بودجه در همه جا یکسان نیست. ممکن است مدرسهای نیاز به هزینهای بیشتر از سرمایهی تعیین شده نداشته باشد و یا برعکس. مدرسه و دانشگاه فرهنگیان هردو بخشی از نظام آموزش و پرورش هستند که به طور مستقیم بر یکدیگر اثر میگذارند. هر چقدر در این دو مکان هزینه صرف شود، اثرات مثبتتری در نسل آینده خواهد گذاشت. حتی کشف شدن یک استعداد نهفته در این کشور وسیع، سبب جلوهگری ایران در عرصههای جهانی خواهد شد.
انتهای پیام/