به گزارش سرویس اقتصاد آموزش و پرورش، پایگاه خبری تحلیلی رستا، زهرا سلیمانی:
مهلت دوهفتهای معرفی کابینه دولت سیزدهم آغاز شده است و این درحالی است که گمانهزنیها در فضای رسمی و غیررسمی پیرامون متصدی وزارت آموزش و پرورش بیش از دیگر وزارتخانهها است. در این میان نام محمدطیب صحرایی به عنوان جدیترین گزینه این وزارتخانه به چشم میخورد.
مردادماه مراسم تحلیف رئیسجمهور دولت سیزدهم برگزار شد و مهلت دوهفتهای معرفی کابینه دولت جدید به مجلس شورای اسلامی رسما آغاز شد. در مراسم تنفیذ نیز که ۱۲ مرداد توسط رهبر انقلاب انجام شد، ایشان تاکید بر معرفیشدن هرچه سریعتر وزرا و تشکیل دولت داشتند. وزارت آموزش و پرورش که یکی از مهمترین و پیچیدهترین وزارتخانههای کشور است همانند دولتهای گذشته انتخاب وزیر آن از همان روزهای ابتدایی، در گمانهزنیها پیشگام بوده است.
آموزش و پرورش کشور ما که به زعم بسیاری از کارشناسان این حوزه یک وزارتخانه تقلیدی و کهنه است حالا در سیزدهمین دولت انقلاب اسلامی انتظار میرود رویکرد تحولی در این وزارتخانه مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مصوب سال ۱۳۹۰ است، اتفاق افتد. اگر نگوییم مهمترین یکی از شاخصهای مهم برای حرکت در مسیر تحول در نظام آموزشی کشور انتصاب وزیری شایسته، آگاه به مسائل خرد و کلان آموزش و پرورش، داشتن سوابق متعدد اجرایی و محتوایی در این وزارتخانه، نداشتن تعارض منافع و برخورد با آن و… از جمله این شاخصها است.
از جمله افرادی که در این روزها نامشان به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت رئیسی مطرح میشود عبارتند از احمد قیومی، سیدعلی یزدانخوه، سیدبابک هاشمینکو، سیدباقر پیشنمازی، حمیدرضا حاجیبابایی، محمدطیب صحرایی، علی ذوعلم و احمد حیدری است، که جدیترین گزینهای که اینروزها از محافل خصوصی به بیرون درز پیدا کرده است، محمدطیب صحرایی است.
سوابق تحصیلی، اجرایی و مدیریتی جدیترین گزینه تصدی وزارت آموزش و پرورش
محمدطیب صحرایی از فعالان عرصه تعلیم و تربیت و مدیر مجتمع آموزشی امام صادق شهر تهران است. وی متولد کرمانشاه و دانشآموخته دکتری جامعهشناسی سیاسی از دانشگاه امام صادق(ع) است. از سال ۱۳۸۶ عضو هیئت علمی این دانشگاه بوده و در عینحال مسئولیتهای فرهنگی و دانشجویی مختلفی مانند مسئولیت دفتر اعزام مبلّغ، مدیرکل فرهنگی و قائم مقام معاونت دانشجویی دانشگاه را داشته است. از وی فعالیتهای دیگری نیز در فضای غیردانشگاهی در قالب فعالیتهای پژوهشی و اجرایی در حوزه تعلیم و تربیت در دو مؤسسه فرهنگی اندیشه روحالله و مطالعات راهبردی حکمت صادق(ع) نیز وجود دارد. وی طراح طرح کشوری ایماوا(الگوی یک مدرسه ایرانی و اسلامی)، از مدرسین طرح بینش مطهر و طراح و مجری طرح شهید بهنام محمدی از طرحهای موفق حوزه تربیتی در مدارس کشور است.
وزیر احتمالی آموزش و پرورش دچار تعارض منافع میشود؟
مدارس غیردولتی که در سالهای اخیر به بهانه تقویت مدارس دولتی در رقابت با آنها، رشد چشمگیری داشتهاند از جمله مسائلی است که شاید در حقیقت نباید آنچنان موضوعیت داشته باشد و زمانی این مسئله به ابرمسئله تبدیل میشود که خود مسئولین عالی وزارت آموزش و پرورش مدارس غیردولتی متعددی دارند و این نهتنها یک دهانکجی به مسئولیت خود در راستای تقویت و گسترش مدارس دولتی است آنها را با یک تعارض منفع جدی روبهرو میکند.
وزیر احتمالی دولت سیزدهم که مدیر مجتمع آموزشی امام صادق(ع) است، خواه ناخواه در مسیر این تعارض منافع قرار میگیرد. مدرسهای که شعار آن تربیت نیروی تراز برای انقلاب اسلامی است حالا مدیر خود را در منصب وزیر آموزش و پرورش میبیند که نیروی تراز برای انقلاب اسلامی را باید از کف همهی مدرسههای کشور پیدا و تربیت کند!
از جمله مهمترین نقدهای محافل علمی و عمومی به انتخاب محمدطیب صحرایی ذینفعبودن او در مدارس خصوصی است که احتمالا در تصمیمگیریهای آینده او برای تسهیل و گسترش مدارسی که باید روند رشد آنها متوقف نه بلکه کنترل شود، تاثیرگذار خواهد بود.
عملیاتیکردن سند تحول بنیادین، اهمیت جایگاه آموزش و پرورش، از مهمترین دغدغههای صحرایی
محمدطیب صحرایی که در روزهای انتخاباتی در جلسات متعددی پیرامون وزیر آینده آموزش و پرورش به ویژه در فضای دانشگاهی کشور حاضر شده بود، تحول در آموزش و پرورش را از مهمترین اقداماتی عنوان کرد که وزیر آینده باید آن را در رأس برنامههای خود قرار دهد. او همچنین اجرایی شدن زیرنظامهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را از مهمترین راهبردهای پیشروی دولت جدید شمرد.
صحرایی یکی از مهمترین مشکلات آموزش و پرورش در کشور را عدم درک اهمیت جایگاه این وزارتخانه توسط چند طبقه اثرگذار کشور دانست، طبقه بالادست آموزش و پرورش کشور که شامل رؤسای قوای سهگانه بهویژه رئیسجمهور و در طبقه دوم اثرگذاران میانی آموزش و پرورش و در طبقه سوم هم که آموزش و پرورش قرار دارد به بیان او خود آنها هم جایگاه آموزش و پرورش را قبول ندارند. همچین اهمیتدهی به جایگاهی شایسته برای آموزش و پرورش را شاهراهی برای پیشبرد اهداف تحولی در آموزش و پرورش عنوان کرد.
او از جنس معلمها نیست؛ مهمترین نقد جامعه آموزش و پرورش به وزیر احتمالی دولت رئیسی
معلمها همان جامعه یک میلیونی در کشور که حرفه آنها از معدود حرفههایی در عصر حاضر است که هم ذوق و هم عشق خود را حفظ کرده و مشق میکنند. آنها به سبب پیچیدگی امر تربیت وزیری را برای خود مطالبه میکنند که به کلیشهی گچ تخته خوردن، مبتلا باشد.
محمدطیب صحرایی که پلههای کلاس درس را در مدرسه به عنوام معلم بالا و پایین نکرده است، نام او به عنوان گزینه جدی وزارت، یادآور انتخابهای تلخ وزارت آموزش و پرورش در سالهای گذشته است که آنها نیز معلم نبودند و ضربات سنگینی بر پیکرهی نظام آموزش و پرورش کشور وارد کردند. شاید اگر در دیگر حوزهها قرار بر تعیین وزیر بود این ملاک آنچنان ملاک درخورتوجهی نبود اما تصدی وزارت پیچیده آموزش و پرورش و سختی نظام مسائل آن جز با درک کلاس چند متری تا سطوح بالاتر غیرممکن نه ولی بسیار دشوار است.
صحرایی در صورت معرفی توسط رئیس دولت سیزدهم و رأیآوردن در مجلس شورای اسلامی کار سختی را در همان ابتدا برای مقبولیت خود در بین معلمها خواهد داشت.
انتخاب صحرایی پایانی بر جدل “وزیر آموزش و پرورش یک مدیر آموزشی باشد یا یک معلم با مدیریت”، خواهد بود؟
ماجرای تقریبا همیشگی که به هنگام انتخاب وزیر آموزش و پرورش مطرح میشود این است که وزیر آموزش و پرورش یک مدیر آموزشی باشد یا یک معلم با مدیریت و آگاه به مسائل آموزش و پرورش؛ شاید اگر نحوه اداره آموزش و پرورش به شکل شورایی بود این دوگانه هرگز وجود نداشت.
اما تاریخ بعد از انقلاب اسلامی به ما میگوید معلمها در تصدی آموزش و پرورش موفقترند تا غیرمعلمها، اما این قطعا یک اصل مطلق نباید باشد، شاید انتخاب محمدطیب صحرایی و موفقیت او یک پایان خوش بر این جدل همیشگی باشد و حداقل اثبات کند کسانی که معلم نیستند میتوانند مدیر اجرایی خوبی برای این حوزه باشند، اما اگر صحرایی هم نتواند از پس این وزارتخانه بربیاید، اصل معلمها باید وزیر آموزش و پرورش باشند، تقریبا اثبات خواهد شد.
انتهای پیام/