به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رستا، یادداشت محمد رحمانی، معلم و فعال حوزه تعلیم و تربیت پیرامون کمبود معلم، بدیهی است که کمبود معلم در سال جاری مسئلهای دفعی نیست، فرایندی است که با توجه به مدیریت کلان آموزش و پرورش در ۳۰ سال گذشته و در برهههای زمانی مختلف، مسئولان با تصمیمات بعضا متناقض، کم یا زیاد بر این مسئله تاثیر داشتهاند. در یادداشت پیش رو مروری کوتاه و سریع بر این مسئله خواهیم داشت. (در این یادداشت به بحث کیفیت معلم نمیپردازیم. کیفیت خود مسئلهی دیگری است و به اندازه کافی هم تلخ است.)
پلان اول: مسائل اساسی تاریخی
۱_ جذب بیحساب و برف انباری معلم در دهه ۷۰ که سبب بازنشستگی یکباره آنان، در ۳۰ سال بعد میشود.
۲_ اعلام معلم مازاد توسط وزیر وقت آموزش و پرورش و ممنوعیت هر نوع استخدامی در سال ۹۲
۳_ شروع دولت آقای روحانی و آغاز رویکرد موقتیسازی و خصوصی سازی شغل معلمی و رویکرد استفاده از خرید خدمات با کلید واژه دولت گران فروش در صحن مجلس و تاکید بر استفاده از خرید خدمات آموزشی(جذب معلم در هشت سال دولت روحانی ۲۸۰ هزار نفر و در دو سال گذشته ۲۴۰ هزار نفر)
۴_عدم توجه به نیاز آموزش و پرورش در دهه آینده و پیش بینی سونامی بازنشستگی سال ۱۴۰۰ در دهه ۹۰
۵_ کاهش ظرفیت جذب دانشگاه فرهنگیان، در عین عدم توجه به مسائل زیرساختی
۶_ کاهش و توقف جذب از طریق آزمون استخدامی در دهه ۹۰
۷_شانه خالی کردن دولت از آموزش عمومی و تاکید بر خصوصی سازی آموزش و عدم تمهید آن در دهه ۹۰
موارد فوق به عنوان اصلیترین مسائل تاریخی در کنار سایر مسائل سبب ایجاد چالش¬هایی اجتناب ناپذیر در مدیریت منابع انسانی آموزش و پرورش به ویژه در سال جاری شده است؛ اما نکته اصلی تاثیر عملکرد فعلی است که باعث رفع چالشهای موجود میشود یا تشدید آنها.
پلان دوم: مسائل اساسی مدیریتی
با کنارهم گذاشتن مسائل فوق، کمبود معلم در سال گذشته، سال جاری و سال آینده کاملا قابل پیش بینی است؛ درحالی که به این مسائل باید موارد زیر را، که به چالشهای موجود حوزه نیروی انسانی ضریب داده است هم اضافه کرد:
۱_ عدم پرداخت به موقع و منصفانه حق التدریس ساعات اضافه کار معلمان رسمی
۲_ خالی شدن تمام نیروهای کیفیت بخش و حضور آنان در کلاس طی یکی دو سال گذشته
۳_ نبود سرمایه اجتماعی برای جذب بیش از ۱۰ هزار نفر در هر سال با توجه به عدم آمایش رشتههای تحصیلی
۴_ اجرایی شدن قانون رتبه بندی و خروج افرادی که برای بازنشستگی منتظر اجرای رتبه بندی بوده¬اند در سال جاری و…
۵_ زنانه شدن شغل معلمی و عدم تناسب جنسیت معلم و دانش آموز
پلان سوم: مسائل مدیریتی چند سال اخیر
در کنار مسائل فوق نحوه مدیریت نیروی انسانی در سال جاری خود قصه پر غصهای است که به این موارد باز هم ضریب داده:
۱_ اولین و مهم ترین دلیل عدم ادراک و اهمیت مسئله کمبود معلم در ذهن مسئولین کلان کشور(ادعای ۴۰ هزار کلاس خالی، ۱۱ هزار کلاس خالی، یک هزار کلاس خالی و اخیرا انکار هرگونه کلاس خالی توسط مسئولین مربوطه)، بماند که با حضور معلم غیرمرتبط (۸ ساعت کلاس با ۸ عنوان مختلف) و کلاس بالای ۴۰ نفرعملا معلم سر کلاس نیست، مبصر هست! مسئولین محترم هم این را کلاس پر تلقی میکنند.
۲_ عدم تمهید زیرساخت لازم برای دانشگاه فرهنگیان علیرغم قول آقای رئیس جمهور؛ به عبارت دقیقتر عدم اولویت مسئله تعلیم و تربیت برای دولت و حاکمیت
۳_ تغییر معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در شهریور ماه
۴_ خالی بودن صندلی ریاست مرکز منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش تا حدود شهریور ماه
۵_ تاخیر در برگزاری آزمونهای استخدامی سال جاری
۶_ عدم استفاده از ظرفیت دانشجومعلمان ورودی ۹۹ و ۱۴۰۰
۷_ صدور دیر هنگام مجوز خرید خدمات آموزشی (و به معنای دقیق کلمه ظلم به این قشر با حقوق کم، پرداخت دیر هنگام و اجبار به دو شیفت بودن)
۸_ سازماندهی، نقل و انتقالات و صدور احکام در شهریور ماه
با این وجود باید از معلمانی یاد کرد که علیرغم کم لطفیهایی که در سالیان متمادی دیدهاند با تمام توان و دو شیفت تلاش می کنند تا کلاس خالی نماند، مخصوصا کارمندان و مدیران امور اداری ادارات کل استانها که شبانه روز پیگیر مسئله هستند؛ اما باز بخشی از کمبودها را نمیتوانند جبران کنند، چرا که مشکل اصلی در حکمرانی و سیاست گذاری امر است که باید اصلاح شود.
پلان آخر:
علاوه بر موارد فوق که سبب وضعیت بحرانی در حوزه منابع انسانی وزارت آموزش و پرورش شده است، متاسفانه همچنان فقدان سند برنامه ریزی منابع انسانی و عدم پایش دقیق رشد جمعیت دانش آموزی و برنامه ریزی مطابق آن به چشم میآید که نه تنها به حل چالشهای گذشته کمکی نمیکند بلکه همچنان موجب افزایش بحرانهاست. از سوی دیگر وزارت خانه و سایر دستگاههای دولتی بر ضد خود دولت اقرار به وجود کلاس خالی کردهاند. صحبتهای اخیر مجلس هم بدون کارشناسی و دقت و صرفا برای جذب برای انتخابات پیش رو بود. عدم حضور کامل در جلسه کمیسون رای بررسی خالی بودن کلاسها، تا صرفا پیگیری جذب و تبدیل وضعیت بی حساب و کتاب از حوزه انتخابیه برای رای که سبب میشود در جلسات کارشناسی بین دولت و مجلس حرفی برای گفتن وجود نداشته باشد.
کمبود معلم اخیر معلول تجمیع تمام چالشهای سالیان گذشته است، اما انکار مسئله مشکل اصلی مسئولین فعلی است؛ هر چند این شرایط ریشهای تاریخی و کلان در کشور دارد، اما گناه انکار مسئله، اگر از کوتاهی مسئولین قبلی بیشتر نباشد، کمتر نیست. جامعه ما چیزی جز آنچه درش زندگی میکنیم نیست، وقتی هر طرف نگاه می کنیم کلاس خالی هست، آمار و اطلاعات آقایان چیزی جز انکار واقعیت نیست.
کلاس خالی و کمبود معلم وجود دارد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه ببینیم چه نبینیم.