به گزارش سرویس تربیت معلم پایگاه خبری تحلیلی رستا، زهرا سلیمانی، صادق صفریپور و عاطفه حسنزاده:
چند سالی میشود که خوشبختانه یا متاسفانه، مجال پی گرفتن بازیهای فوتبال را، مشغله ایام و چرخیدن حوالی آموزش و پرورش از این قلم سلب کرده است. اما این روزها پس از سالها دوری از فوتبال، به گونهای شگفت از پاسکاری در آپ برخوردهام که در تیکی تاکا از لحاظ مهارت و سرعت، روی دست اینیِستا و پیکهی بارسلونا میزند! خواندن شرح این پاسکاریها، چندان خالی از لطف نیست:
محوطهی پنالتی
یکی از روزهای مردادماه هزار و چهارصد. نادری، نائب رئیس کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی طی اقدامی شجاعانه و ساختارشکنانه، هر چند غیر مستند، از آقایان محسن حاجیمیرزایی، وزیر آموزش و پرورش و حسین خنیفر، ریاست دانشگاه فرهنگیان به کمیسیون اصل نود شکایت میکند! موارد شکایت بیشتر حول کسورات حقوق دانشجومعلمان و مسئله هیئتعلمیهای دانشگاه و جذب سفارشی آنها چرخ میخورد. این شکایت، به منزلهی استفاده از پاس توی عمق در محوطه پنالتی تیم رقیب است اما متاسفانه آقای نادری با نیاوردن مستندات، خودشان را در محدوده آفساید قرار دادهاند و احتمالا این شکایت، به جایی نرسد. چندی نمیگذرد که دانشگاه در پاسخ به شکایت آقای نادری، جوابیهی نمکینی میدهد و به زعم خودش توپ را از محوطهی پنالتی دور میکند.
بدهکاران ابدی!
در بررسی کلی جوابیه دانشگاه، شاهد حکمرانی نظام طلبکاری و بدهکاری بین دانشگاه و دانشجو هستیم! به طور مثال، در بحث کسر ۴۵ از حقوق دانشجومعلمان که کماکان بین قانونی یا غیر قانونی بودن آن بحثهاست، در جوابیه آمده که این کسری طی سال ٩٩ و ١۴٠٠، از ۴۵ درصد به ٢٠ درصد کاهش یافته است؛ لازم به ذکر است که مطابق با قانون، این کسری مربوط به خوراک، اسکان و برخی خدمات رفاهی و فرهنگی دیگر بوده و بالتبع با برداشته شدن این هزینهها در دوره کرونا از دوش دانشگاه، دلیلی برای ادامه این کسری وجود نداشته و در کمال حیرت در متن جوابیه از این کاهش درصد، بعنوان یکی از دستاوردهای مدیریت یاد شده است! بعلاوه همچنان هیچ تلاشی برای شفافسازی هزینهکردهای دانشگاه از جانب مدیریت که اخیرا مطالبه جمعی از دانشجویان بود صورت نگرفته است. همچنین جوابیه، افزایش حقوق دانشجومعلمان را نیز در زمره دستاوردهای مدیریتی آقای خنیفر تلقی میکند که با توجه به کارمند دولت بودن دانشجویان این افزایش حقوق لاجرم بوده است!
تقصیر مجلس است!
در ادامه بحث کسورات، در جوابیه اشاره شده که قانون کسر از حقوق مربوط به این دوره و مدیریت نیست و بعد با اشاره به قانون مدیریت خدمات کشوری برای متعهدین خدمت مصوبه سال ١٣۶٠ مجلس، با یک تکلِ از پشتِ سر، توپ توی زمین مجلس میافتد. جالب اینجاست که این قانون اشارهای به کسر درصد ثابت از حقوق دانشجویان نکرده و این کسر ثابت، مصوب هیئت امنای دانشگاه در سال ١٣٩١ است و مجلس دخالتی در آن ندارد! و اگر بخواهیم مطابق با قانون متعهدین خدمت پیش برویم، دانشگاه فرهنگیان از قانون تخلف کرده است! داور کارت زرد را از توی جیب پیراهنش در میآورد!
شرح یک پارادوکس
در ادامه اشاره شده که خواست و تلاش مدیریت بر عدم کسر از حقوق و حتی پیگیری آن در مجلس بوده است. سوال: اگر به گفته شما اعمال کسورات قانونی است، پس علت تلاش برای کاهش و لغو کسورات چه بوده است؟ و اگر قانونی نیست، علت امتیاز دانستن کاهش این کسورات برای مدیریت چیست؟ مگر نه آنکه مطابق با اساسنامه استیفای منافع دانشگاه و در ذیل آن دانشجویان، از وظایف ریاست دانشگاه است؟
کاتالیزوری برای روند انحلال
در بخشی از جوابیه آورده شده که مدیریت کمال اهتمام خود را نسبت به عدم انحلال این دانشگاه به کار بستهاند و حال در دوره ایشان، ضمن آنکه شاهد ظهور و بروز تعرضهای علنی به دانشگاه و تنشزایی بودهایم، هیچگاه اعلام موضع صریح و رسمی نسبت به این تعرضات از جانب مدیریت صورت نگرفته است! و به نظر نمیرسد مدیریت نقش ویژهای در عدم انحلال این دانشگاه داشته باشد! چه بسا با فقیر نگه داشتن این دانشگاه به عنوان یک کاتالیزور، به تسریع در فرایند انحلال دانشگاه دامن زده است.
جایی آنسوتر از قعر جدول!
لنگ زدنهای دانشگاه فرهنگیان در مسئله جذب هیئت علمی، نسبت عجیب و غریب ١ به ٩٨ استاد به دانشجو، ادعای دارا نبودن اختیارات مستقیم دانشگاه نسبت به جذب هیئت علمی، ضمن زمزمههایی از دارا بودن اختیارات نسبت به پذیرش جذب هیئت علمی بصورت دروندانشگاهی از سایر دانشگاهها، کندی در روند جذب ضمن فوریت آن، چند و چون اعلام نیاز به هیئت علمی در مردادماه توسط دانشگاه برای آغاز فرایند جذب هیئت علمیها در شهریورماه و موارد دیگر باعث لطمه خوردن ساحت دانشگاه در مراجع علمی کشور شده است و به این ترتیب، دانشگاهی که باید سرآمد باشد، با ریاست آقای خنیفر، از تیپ ٢ به تیپ ۴ سقوط کرده است. جایی آنسوتر از قعر جدول!
فرارِ رو به جلو
در بخشی از متن جوابیه با اشاره به اداره هیئت امنایی دانشگاه فرهنگیان، تلاش ناموفقی جهت گریز از مسئولیتها صورت گرفته است.
آقای خنیفر! بیدرنگ شما و مخاطبان را به مطالعه ماده ١١ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان که صراحتا گویای وظایف و اختیارات عدیده رئیس دانشگاه است دعوت میکنیم!
از طرح صدسیویک چه خبر؟
مسئله تلاش برای افزایش پذیرش دانشجو در دانشگاه از دیگر موارد متنیست که دانشگاه بعنوان جوابیه منتشر کرده است. اولا لازم است این افزایش جذب، همراه با ارائه مدارک و مستندات و آمار دقیق باشد تا بدانیم این دانشجویان دقیقا برای کدام مراکز یا پردیسها جذب شدهاند؟ دوما با در فقر نگاه داشتن وضعیت کالبدی و خوابگاهی پردیسها و برخی مراکز، چطور سخن از افزایش جذب زده میشود در حالیکه طرح صد سی و یک که طرح تاسیس دانشگاه جامع در مراکز استانها بوده عملیاتی نشده است! سوما وضعیت خوابگاهی و کالبدی و آموزشی دانشگاهها از جمله عوامل موثر در فرمول وزارتخانه جهت اختصاص نیرو به دانشگاه است و با فقیر نگه داشتن این فضاها، عملا راه و امکان جذب نیرو برای دانشگاه بسته شده است! چهارما چرا ضمن ادعای افزایش جذب دانشجو، شاهد پذیرش بسیار اندک دانشجو در سال ٩٩ و عدم برگزاری آزمون تکمیل ظرفیت برای صندلیهای خالی و از طرف دیگر، اصل شدنِ فرع جذب از طریق ماده ٢٨ هستیم؟
احتیاط! اینجا محوطه قرمز است!
بدون شک، ادامه این روند پاسکاری مسئولین و گریز از پذیرش مسئولیت و این تیکی تاکای بینظیرتر از خطِ دفاعِ بارسلونا عاقبتی جز اوت شدن دانشگاه فرهنگیان از معادلات تعلیم و تربیتی ندارد. آقایان متوجه باشند که دانشگاه فرهنگیان، محوطهی جریمه زمین فوتبال آموزش و پرورش است و بیاحتیاطیهای عامدانه یا غیرعامدانه و خطا در این محوطه، منجر به دریافت کارت قرمز از فرهنگیان و خروج از زمین بازی خواهد شد.
انتهای پیام/