• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - جماد ثاني - 1446
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
19

استثنایی نام دارند و نامرئی‌اند

  • کد خبر : 1059
  • ۰۷ شهریور ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۸
استثنایی نام دارند و نامرئی‌اند
آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارکان اصلی وظیفه دارد با توجه به تفاوت‌های فردی، حداکثر طیف نیازها را پوشش داده و فرصت رشد را برای همه افراد در همه گروه‌ها فراهم کند. دربین تمام مسائل آموزش و پرورش کشور، آموزش کودکان استثنایی مسئله‌ای است که با وجود اهمیت زیاد، مغفول مانده است.

به گزارش سرویس عدالت آموزشی پایگاه خبری تحلیلی رستا، فاطمه پورچه:

دکتر رضوان حکیم‌زاده : «باید نگرش‌هایمان را تغییر دهیم و منتظر نباشیم که ابتدا بسترهای لازم برای یک هدف فراهم شوند و سپس به سمت آن برویم. باید بپذیریم که جداسازی دانش‌آموزان روش مناسبی برای آموزش نیست؛ البته با اینکه دانش‌آموزان چند معلولیتی با نیازهای ویژه در مدارس استثنائی تحصیل کنند مخالفتی وجود ندارد و منطق علمی پشت آن است، اما سایر دانش‌آموزان با نیازهای ویژه چون نابینا، ناشنوا، کم بینا و کم‌شنوا و دانش‌آموزان دارای معلولیت جسمی باید در کنار دانش‌آموزان در مدارس عادی تحصیل کنند.»

مهدی با خانواده‌اش در یک خانه کوچک قدیمی زندگی می‌کند. او ۱۴ساله است و یک خواهر بزرگ و یک برادر کوچکتر از خودش دارد. کارت بهزیستی مهدی نشان می‌دهد که میزان معلولیت او شدید بوده و او مشکل کم‌‌توانی ذهنی و گفتاری دارد. مادر مهدی با دلی پر می‌گوید: «بهزیستی بارها زندگی ما را دیده اما هیچ کاری برایمان نکرده. مهدی به مدرسه نرفته. قبل از کرونا به خاطر هزینه رفت و آمد نمی‌توانستم او را به مدرسه بفرستم و حالا هم که کرونا آمده. خانه کلنگی ما دارد نشست می‌کند. من و شوهرم کار می‌کنیم اما نمی‌توانیم یک خانه خوب اجاره کنیم، پول پیش بالاست و ما ضامن نداریم که وام بگیریم. هیچ پزشکی هم برای بررسی وضعیت مهدی از بهزیستی نیامده.»

در این خانواده دغدغه مالی جایی برای اهمیت دادن به آموزش مهدی باقی نمی‌گذارد. از سوی بهزیستی هم در عین صدور کارت، هیچ اقدامی برای ثبت نام او در مدرسه استثنایی انجام نشده. همچنین این خانواده هیچ آموزشی در خصوص چگونگی مراقبت و تربیت مهدی دریافت نکرده. مسئولیت این کوتاهی در حق مهدی و خانواده او، با چه کسی است؟!

در هر جامعه طیف گسترده‌ای از افراد که هر کدام با دیگری متفاوت‌اند و در نتیجه نیازهای متفاوتی دارند، در کنار هم زندگی می‌کنند. آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارکان اصلی وظیفه دارد با توجه به تفاوت‌های فردی، حداکثر طیف نیازها را پوشش داده و فرصت رشد را برای همه افراد در همه گروه‌ها فراهم کند. دربین تمام مسائل آموزش و پرورش کشور، آموزش کودکان استثنایی مسئله‌ای است که با وجود اهمیت زیاد، مغفول مانده است.

آموزش و پرورش استثنایی

آموزش کودکان استثنایی را می¬توان از معیارهای ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش محسوب کرد. توجه وسيع و همه‌جانبه نظام جمهوري اسلامي به آموزش و پرورش كودكان استثنايي سبب شد در سال ۱۳۷۰ با تصويب قانوني در مجلس شوراي اسلامي، سازمان آموزش و پرورش استثنايي تشكيل شود و گروه‌هاي بيشتري از كودكان را تحت پوشش قرار دهد.

‌‌

دانش‌آموزان استثنايي

«دانش‌آموز استثنايي» از نظر آموزشي به فردي اطلاق مي‌شود كه از نظر ذهني (هوشي)، جسمي (حسي-حركتي)، عاطفي يا اجتماعي تفاوت قابل ملاحظه‌اي با افراد همسن خود داشته و اين تفاوت به حدي است كه برخورداري وي از آموزش و پرورش مستلزم تغييراتي (متناسب با ويژگي‌هاي دانش‌آموز) در برنامه، محتوا، روش‌ها، مواد و فضاي آموزش عادي و ارائه خدمات آموزشي و توان‌بخشي ويژه به آن فرد باشد.

‌‌

شناسایی و پذیرش دانش‌آموزان استثنایی

به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت؛ سید جواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی می¬گوید: ۴ هزار و ۵۸۹ دانش‌آموز ابتدایی چند معلولیتی، ۳۵ هزار و ۵۷۷ دانش‌آموز ابتدایی کم‌توان ذهنی و بیش از ۹ هزار نوآموز پیش‌دبستانی کم‌توان و چند معلولیتی در ۱۲۰۰ مدرسه و ۵۵۰۰ کلاس درس تحت پوشش تعلیم و تربیت قرار دارند.

معاون وزیر با بیان اینکه جذب نوآموزان کم‌توان ذهنی ۴ تا ۶ سال در ۱۰ سال اخیر، ۳۴۶ درصد رشد داشته است بیان کرد: بر اساس آمار، جذب نوآموزان کم‌توان ذهنی دوره آمادگی نیز در ۱۰ سال اخیر، ۱۵۶ درصد رشد داشته است.

‌‌

غربالگری دانش‌آموزان

سنجش سلامت نوآموزان در بدو ورود به دبستان که شش سال تمام سن دارند، هر ساله در فصل تابستان انجام می‌شود و معمولا تا مرداد و شهریورماه ادامه پیدا می‌کند.

به گزارش ایسنا؛ مجید قدمی، رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در این زمینه اشاره می‌کند که دانش‌آموزانی که دارای بهره هوشی ۵۰ تا ۷۰‌ هستند، به مدارس استثنایی معرفی می‌شوند. دانش‌آموزان با نیازهای ویژه جسمی-حرکتی و ذهنی، بنابر درجه و شدت مشکل یا به مدارس استثنایی ارجاع می شوند و یا در فرایند جای‌دهی در قالب طرح تلفیقی فراگیر درمدارس عادی کنار سایر دانش‌آموزان ادامه تحصیل می‌دهند. دانش‌آموزان با هوشبهر عادی گروه‌های آسیب‌دیده شنوایی، بینایی، معلول جسمی ـ حرکتی و اختلال‌های رفتاری ـ هیجانی در صورت توانمندی می‌توانند در تمامی دوره‌های تحصیلی بر اساس شیوه‌نامه آموزش تلفیقی ـ فراگیر در مدارس عادی ثبت‌نام کنند.

‌‌

طرح آموزش تلفیقی

معلم بازنشسته‌ای که ۱۵سال پیش در مدارس استثنایی مشغول بوده درباره طرح تلفیقی و تجربه‌اش می‌گوید : «در آموزش تلفیقی به همراه هر دانش‌آموز، یک دبیر تلفیقی مرتبط با رشته‌اش در کلاس حضور داشت و در ارتباط گرفتن با معلم اصلی به دانش‌آموز کمک می‌کرد. نکته اول این است که حواس بچه‌های کلاس پرت میشد. گاهی دبیر اصلی در دفتر مدرسه آموزش‌هایی را به دبیر تلفیقی منتقل میکرد تا آن‌ها را خارج از کلاس به دانش‌آموزش ارائه دهد و در این فرایند به دلیل عدم انتقال صحیح مطالب، آموزش به طور کامل صورت نمی‌گرفت. موضوع دیگر عدم آگاهی همکاران فرهنگی، والدین و دانش‌آموزان عادی بود. معلم به هیچ عنوان نمی دانست که باید در قبال این کودکان صبور باشد و نباید توقع آموزش کامل را از این دانش‌آموزان داشته باشد.»

همچنین خانم حبیبی‌نژاد، معلم استثنایی می‌گوید: «در طرح تلفیقی ۳ گروه از دانش‌آموزان توسط اداره آموزش و پرورش استثنایی تحت پوشش قرار می‌گیرند؛ دانش‌آموزان نابینا، ناشنوا و ناتوان جسمی-حرکتی. برای گروه‌های دیگر مثل اختلالات یادگیری، اتیسم، اختلالات هیجانی، مرزی و… صرفا مجوز تلفیقی صادر می‌شود و از لحاظ آموزشی تحت حمایت اداره نیستند. از بین آن‌هایی هم که تحت پوشش آموزشی هستند (نابینا، ناشنوا، ناتوان جسمی-حرکتی) فقط ۳۰۰ نفر در سطح استان معلم رابط دارند (توانستیم به آن‌ها معلم رابط اختصاص دهیم). خیلی از معلمان رابط هم در رابطه با پایه تحصیلی که در آن مشغول می‌شوند، تخصص ندارند. معلمان و کادر اداری مدارس پذیرا (عادی)، اطلاعات کافی راجع به دانش‌آموزان استثنایی ندارند؛ پس آموزش تلفیقی تا زمانی که مشکلات موجود حل نشود راهکار مناسبی نیست مگر اینکه خانواده دانش‌آموز با کلاس‌های خارج از مدرسه نیاز کودک را برطرف کند.»

‌‌   

با مدارس استثنائی موجب دور شدن و نادیده گرفتن افراد شدیم

دکتر رضوان حکیم‌زاده، معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در برنامه «پرسشگر» در پاسخ به این پرسش که آیا با تقسیم دانش-آموزان به : ۱- تیز هوش ۲- عادی و ۳- استثنایی موافق یا مخالف هستید، چنین پاسخ داد: « باید نگرش‌هایمان را تغییر دهیم و منتظر نباشیم که ابتدا بسترهای لازم برای یک هدف فراهم شوند و سپس به سمت آن برویم. باید بپذیریم که جداسازی دانش‌آموزان روش مناسبی برای آموزش نیست؛ البته اینکه دانش‌آموزان چند معلولیتی با نیازهای ویژه در مدارس استثنائی تحصیل کنند، مخالفتی وجود ندارد و منطق علمی پشت آن است، اما سایر دانش آموزان با نیازهای ویژه چون نابینا، ناشنوا، کم‌بینا و کم‌شنوا و دانش‌آموزان دارای معلولیت جسمی باید در کنار دانش‌آموزان در مدارس عادی تحصیل کنند.»

فاصله‌ای که دیوار مدارس بین دانش‌آموزان ایجاد می‌کند، باعث می‌شود آن‌ها هرگز در بزرگسالی نتوانند بین خود و فردی که برای همزیستی با او نیازمند امکاناتی متفاوت است، فرق بگذارند.

یکی از دانشجویان رشته آموزش استثنایی می‌گوید: «با مدارس استثنائی موجب دور شدن و نادیده گرفتن افراد استثنائی از جامعه شده‌ایم؛ اگر این کودکان در کنار افراد عادی قرار بگیرند، علاوه بر پیشرفت بهتر چه از نظر درسی و عملکردی، از نظر روانی نیز احساس بهتری خواهند داشت و همین طور افراد عادی چگونگی رفتار مناسب با این افراد و مقبولیت آن‌ها در جامعه را یاد می‌گیرند و علاوه بر آن در صورتی که افراد عادی در آینده صاحب کودکان استثنایی شوند، چگونگی رفتار با آن‌ها را می‌دانند و کمتر دچار مشکلات رفتاری نظیر شوک و افسردگی و عدم پذیرش کودک خود و…. می‌شوند.»

در نتیجه کارآمدی آموزش تلفیقی به مسائل مختلفی وابسته است؛ باید محتوایی انعطاف‌پذیر تدوین شود، مدارس مجهز شوند و امکانات لازم در اختیار دانش‌آموزان خاص قرار گیرد؛ در جامعه فرهنگسازی شود که افراد دارای نیازهای خاص از دیگران جدا نیستند و معلمان آموزش‌های لازم را برای برخورد با دانش‌آموزان خاص دریافت کنند.

آموزش خانواده دانش‌آموز استثنایی

به نقل از خبرگزاری مهر؛ ابوالفضل سعیدی عضو هیأت علمی پژوهشکده کودکان استثنایی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش: یکی از اشکالات ما این است که به خانواده‌ها آموزش نداده‌ایم.

خانم تفتیان معلم استثنایی می‌گوید: «در مدارس استثنایی سعی می‌شود مرتب کلاس‌های مهارت آموزی و جلسه‌های مشاوره برگزار شود. در مدارس استثنایی به ویژه برای گروه کم‌توان ذهنی نیاز زیادی به آموزش برخی مهارت‌ها وجود دارد. نگاه جامعه روی خانواده دارای فرزند استثنایی تاثیر زیادی دارد و باعث ایجاد اضطراب و تنش در محیط خانه و مشکلات این‌چنینی می‌شود. تحت این شرایط وقتی دانش‌آموز وارد مدرسه می‌شود، مشکلاتی بروز می‌کند که ریشه در مشکلات خانوادگی و استرس‌های ایجاد شده دارد. همچنین خیلی از خانواده‌ها توانایی پذیرش فرزند خود را ندارند و دچار افسردگی و از دست دادن روحیه میشوند. در نتیجه ضروری است که به صورت تخصصی خانواده‌ها شناسایی شوند و راه‌های جلوگیری از بحث‌ها و تنش‌های خانوادگی برای آن‌ها به کار روند.»

‌‌‌

آموزش مجازی فواید زیادی هم دارد

معلم بازنشسته می‌گوید :«آموزش والدین بسیار ضروری است. والدین باید مانند یک معلم تدریس را یاد بگیرند تا بتوانند آموزش فرزندشان را در خانه ادامه دهند. در حال حاضر، تدریس مجازی بسیار کمک‌کننده بوده. والدین با دیدن محتوای آموزشی معلم با روش تدریس آشنا شده و می‌توانند همان روش‌ها را برای تکرار آموزش‌ها به کار بگیرند.»

همچنین خانم حبیبی‌نژاد می‌گوید :«مدارس استثنایی برای والدین، دوره‌های مشاوره گروهی و فردی در نظر گرفته‌اند؛ اما به دلیل مشکلات جانبی مثل سطح سواد و فرهنگ خانواده‌ها، مشکلات اقتصادی و… و تعداد زیاد بچه‌ها و بالطبع خانواده‌ها، تعداد کمی تحت حمایت مشاوران مدارس قرار می‌گیرند. اما الان باتوجه به مجازی شدن کلاس‌ها و کارگاه‌ها مراکز مشاوره که زیر نظر اداره هستند کارگاه‌های رایگان فرزندپروری در شاد برگزار می‌کنند.»

‌‌‌

معلم، محتواست!

اولین چیزی که برای تحقق آموزش و پرورش صحیح لازم است محتوای غنی‌ست. معلم اولین و مهم‌ترین محتواست. دانشگاه فرهنگیان هرساله ظرفیتی را برای پذیرش دانشجو در رشته آموزش استثنایی اختصاص می‌دهد.

یکی از دانشجویان درباره چالش‌های دوران تحصیل می‌گوید: «طی تحصیل در ابتدا با توجه به عدم شناخت از این کودکان، از مواجه با آن‌ها می‌ترسیدم. از مشکلات دیگر نداشتن منابع درست و خوب در حوزه برخی از این کودکان و نداشتن اساتید مناسب و…. از جمله موارد و مشکلات اساسی هستند.»

او همچنین درباره تربیت نیروی تخصصی در رشته‌های مرتبط با کودکان استثنایی مختلف اشاره کرد: «اگر رشته‌های تخصصی برای هر گروه از کودکان استثنایی وجود داشته باشد و گرایش‌های این افراد از همان ابتدا مشخص باشد، بسیار عالی بوده و موجب تخصصی‌تر شدن افراد و عملکرد بهتر می‌شود؛ مثل رشته.های پزشکی که در مقطع عمومی درباره تمامی موارد بدن انسان مطالعه دارند و سپس افراد وارد تخصص های خاص خود می‌شوند و مسلما در حوزه‌های تخصصی خود عملکرد بهتری خواهند داشت.»

در نتیجه ما نیازمند نیروی تخصصی در آموزش استثنایی هستیم تا حقوق هر دانش‌آموز به بهترین شکل رعایت شود. مشکل عدم وجود نیروی متخصص در آموزش تلفیقی کودکان استثنایی در مدارس عادی هم مسئله مهمی است که باید حل شود.

‌‌

توجه به ظرفیت‌ها و استعدادهای دانش‌آموزان خاص

خانم تفتیان معتقد است: «ما در مدارس عادی بچه‌هایی داریم که استعداد بالایی دارند؛ اما به دلیل محدود بودن به محتوای کتاب شناسایی نمی‌شود. این مشکل در مدارس استثنایی هم وجود دارد. در واقع فرصت اینکه معلم و کار مدرسه بخواهند استعدادی را شناسایی کنند فراهم نیست. تحقق این اتفاق به عهده آموزش و پرورش است که باید با برنامه ریزی، کادر مجربی در این زمینه تدارک ببیند.»

‌‌

ارتباط مدارس استثنایی با بهزیستی

یکی از معلمانی که مسئول دانش‌آموزان کم‌توان ذهنی است، با اشاره به اینکه هیچ‌گونه تعاملی بین بهزیستی و مدرسه استثنایی وجود ندارد، اضافه کرد که بچه.های استثنایی باید از بدو تولد شناسایی شوند؛ گاهی بچه‌هایی مثل بچه‌های کم‌شنوا از این شناسایی باز می‌مانند در این موارد بهزیستی کار خود را به درستی انجام نداده است. بچه‌هایی که ناتوانی‌شان شناسایی می‌شود، باید از ابتدا تحت مشاوره و آموزش قرار گیرند. بچه هایی که از نظر مالی ضعیف‌اند گاهی مورد توجه قرار نمی‌گیرند؛ در نتیجه ارتباط بین بهزیستی و مدرسه ضروری است.»

کودکان استثنایی زیادی در کشور هستند که به دلیلی مشکلات اقتصادی امکان تحصیل و درمان برایشان وجود ندارد. بهزیستی باید با همکاری اداره آموزش و پرورش استثنایی، برای شناسایی این کودکان اقدام جدی به عمل آورد.

 

‌‌

انتهای پیام/

 

لینک کوتاه : https://rastakhabar.ir/?p=1059
  • نویسنده : فاطمه پورچه
  • منبع : رستانیوز
  • 1156 بازدید
  • بدون دیدگاه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.